در گذشته اين اتفاق بهطور غيررسمي و معمولا دهان به دهان منتقل ميشد اما با گسترش رسانههاي جمعي و بعدهم رسانههاي اجتماعي، اين موضوع سرعت بيشتري يافته و ابعاد تازهتري بهخود گرفته است. در فضاي مجازي بهدليل گسترش ابزارهاي اطلاعرساني، موج گسترش شايعات نيز بيشتر و سريعتر به حركت ميافتد، بهخصوص با ايجاد شبكههاي اجتماعي، اين روند سرعت بيشتري يافته است. ضمن آنكه بهدليل تغيير در منابع رسانهها (از خبرنگاران به شهروندان) راه ورود خطا به رسانهها افزوده شده است. اما در اين شرايط كه هر روز شاهد خبرهاي ضدونقيض زيادي هستيم چه بايد بكنيم؟ براي پاسخ به اين سؤال سراغ دكترحسن خجسته، معاون سابق صداي سازمان صدا و سيما آمديم تا ببينيم نظر شخصي كه سالهاست در حوزه ارتباطات فعاليت دارد، چيست.
- پرونده ما در مورد وضعيت شايعهپراكنيهاست كه در فضاي مجازي بهشدت رونق گرفته؛ اخباري در اين فضا دست بهدست ميشود كه پايه و اساس ندارد. ميخواهيم در اين مورد صحبت كنيم كه انگيزههاي اين شايعهپراكنيها چيست؟
شايعه امري اجتماعي است كه در طول تاريخ هميشه بوده است. در تاريخ اسلام نيز نهتنها در جنگ احد بلكه در جنگ صفين منافقين در مورد همسر پيامبر شايعه درست كردند. بهطور كلي يكي از اسلحههايي كه در طول تاريخ، دشمن بهكار برده شايعهسازي است. حتي در دوران اخير هم مرتب در كشور خودمان درگير شايعه بودهايم. اين، پديده عجيبي نيست و دليل عمده آن به 2فاكتور مهم برميگردد؛ يك فاكتور اهميت موضوع براي حوزه اجتماعي و دوم ميزان ابهامي كه در آن حوزه وجود دارد، چون مردم دلشان ميخواهد از آن موضوع باخبر باشند؛ مثلا در بحث آتشسوزي برج مشهد، در كوتاهمدت شايعات فراواني درباره علت و ميزان تلفات منتشر شد. خب دليلش چه بود؟ چون اين آتشسوزي مسئله مهمي بود و اخبارش از راههاي اصلي به موقع منتشر نشد، بنابراين تصورات ذهني افراد بهصورت شايعه دست بهدست شد.
- اين سؤال مطرح است كه چه لزوم و منفعتي دارد كه برخي اين شايعات را ميسازند؟
اجازه بدهيد اين مسئله را بهطور كامل توضيح بدهم. در رسانههاي جديد يك ويژگي كه از آن غفلت ميشود اين است كه اين رسانهها(شبكههاي اجتماعي و اپليكيشنهاي پيامرسان)قدرت شخصيتسازي در سطح گسترده دارند؛ يعني همانطور كه در فضاي آنالوگ ارتباطات محدود بود و به تبع آن شخصيتسازي هم اتفاق نميافتاد، در اين فضاي ديجيتال و جديد، ارتباطات تقريبا خيلي گسترده است بنابراين اشخاص فرصت دارند براي خود شخصيت ايجاد كنند. حالا به چرايي آن ميپردازيم؛ يعني يكي از راههاي ايجاد شخصيت در همه دنيا «مخالفت» است، مثلا شخص اگر بتواند با جريان همهگير مخالفت كند ميتواند نظر ديگران را بهخود جلب كند؛ كه البته اين مخالفت هزينههايي نيز دارد. ممكن است در يك گروه وقتي يك نفر مخالفت ميكند هزينهاش اين باشد كه از گروه حذفش كنند اما در كل اگر از منظر شخصيتسازي نگاه كنيم رسانههاي جديد به افرادي كه دنبال شخصيت هستند كمك ميكند كه بتوانند حضوري متفاوت داشته باشند.
حالا ميرسيم به اينكه چرا شايعه اتفاق ميافتد؟ خب، اين مسئله ميتواند دليل اجتماعي داشته باشد يا دلايل ديگري مثل مسائل سياسي كه ابعاد سياسي خيلي مهم است. از لحاظ سياسي گاهي ممكن است ايجاد شايعه امري سازمان يافته باشد؛ يعني مثلا ميخواهند شخصيتي را منكوب كنند و براي همين به ايجاد شايعه درخصوص آن فرد ميپردازند؛ مثلا درخصوص مسدودكردن پارك لويزان به دليل ازدواج دختر شهردار تهران كه چندروزي هست در فضاي مجازي شايعهپراكني شده، ممكن است عدهاي آگاهانه و سازمانيافته براي تخريب ايشان دست به چنين اقدامي زده باشند. بخشي از اين اقدامات واقعا به مسائل شرعي و اخلاقي ما برميگردد كه بهنظرم كارشناسان اين حوزه بايد به دقت آن را بررسي و آسيبشناسي كنند.
- پس علل سياسي هم ميتواند عاملي براي ايجاد شايعه باشد؟
در مواردي كه علت ايجاد شايعه سياسي است خيلي نبايد تعجب كرد چون اين موضوع متأسفانه در اين حوزه قابل انتظار است؛ يعني در فضاي سياسي از اين ظرفيت براي تخريب جناح مقابل به وفور استفاده ميشود و اقدامي بسيار غيراخلاقي هم است. گاهي اين شايعهپراكنيها را ميشود از جنبه جنگ رواني بررسي كرد كه امر خيلي شايعي است و بسيار خطرناك.
- بهطور كلي يك مشكل بزرگ فضاي مجازي، اخلاق و بياخلاقي است؛ چرا در اين فضا شاهد اين ميزان بياخلاقي هستيم؟
چون در رسانههاي گذشته مثل راديو، تلويزيون و مطبوعات كار در دست حرفهايها بود و طبيعتا در كار حرفهاي هميشه يك پاي ماجرا رعايت اخلاق بود؛ يعني اگر رعايت نميكردند فرد در حوزه حرفهاي متهم به بياخلاقي ميشد و اين انگ بزرگي بود، بنابراين اخلاق اجتماعي و حرفهاي را رعايت ميكردند يا حداقل بهصورت عرفي رعايت ميشد. اما در رسانههاي جديد چون فضا ناشناخته است و مزيتهاي اين فضا با فضاي قبلي متفاوت است، اخلاق عوض شده چون در دست حرفهايها نيست.
افراد در اين رسانهها حرفهاي نيستند بنابراين در قالب حرفهاي عمل نميكنند. در حوزه خبر 3فاكتور صحت، دقت و سرعت، مهم است كه صحتش اصالت دارد، ممكن است روي دقت و سرعت كمتر كار شود اما صحت را در عالم حرفهاي زير سؤال نميبرند، به همين دليل اعتقاد دارم فضاي مجازي بهدليل اين وضعيت، بهتدريج اعتماد عمومي را از دست ميدهد. در فضاي مجازي امروز ميبينيم كه به تدريج كاربران در واكنش به انتشار اخبار مهم بهدنبال منبع خبر هستند و اينكه چهكسي اين موضوع را تأييد ميكند، همين مسئله معنايش اين است كه كاربران دارند بياعتماد ميشوند. يك بياخلاقي ساختيافتهاي در حوزه فضاي مجازي اتفاق ميافتد. متاسفانه فعلا ميزان بياخلاقيها و عدمفرهنگسازي بيشتر از اخلاقمداريها به چشم ميآيد و وجود دارد. همانطور كه ميبينيم مثلا بعضي از بازيگران از اين شبكهها خارج ميشوند چون فكر ميكنند شرايط جوري است كه همه زحمات حرفهايشان دارد به باد ميرود. خب، اين ضعف رگلاتوري ماست؛ يعني مردم بايد در اين فضا امنيت داشته باشند. از نظر شورايعالي فضاي مجازي قرار نيست هركس هر چه خواست بگويد. وقتي كسي كه ميخواهد از اين طريق براي خود شخصيت ايجاد كند چرا بايد هزينهاش را ديگران بپردازند؟ خودش بايد هزينهاش را متحمل شود.
- راهكار شما در اين خصوص چيست؟
مسئولين بايد كاري كنند كه در اين رسانهها بيان دروغ و شايعه هزينهآور باشد براي افراد. در اين صورت است كه شايعهپراكني از فضاي شوخي خارج ميشود و ديگر افراد براي سرگرمي دست به اين كار نميزنند و تبديل به نوعي كار خلاف قانون ميشود. يك مثال ديگر بزنم، در دنيا ديش ماهواره در همه كشورها هست، منتها در همه كشورها هر كس ديش ماهواره دارد يا عوارض ميدهد و يا پول براي كانالها ميپردازد اما در ايران ديش ماهواره هست و به هر دليلي اين قاعده در موردش حاكم نيست. مردم بايد بدانند كه قرار نيست از وسيلهاي كه دارند به هر نحو كه خواستند استفاده كنند. وسيله شما اگر در جامعه تأثير داشته باشد مجاز نيست! اگر شما ماشين داريد وقتي ميگويند زوج و فرد است شما اجازه نداريد بگوييد ماشين خودم است دلم ميخواهد سوارش بشوم! اين كار جريمه و مجازات دارد چون قواعد براي منافع اجتماعي وجود دارد. بنابراين بر فضاي رسانهاي نيز بايد قواعد حاكم باشد تا منفعت عمومي به مخاطره نيفتد. آنچه در اين حوزه بسيار خطرناك و نگرانكننده است اين است كه احتمال دارد شايعهسازي تبديل به يك رفتار اجتماعي شود؛ يعني جوري بشود كه هر كس شايعه نسازد عقب ميافتد! خوشبختانه هنوز در كشور ما به اين مرحله نرسيدهايم و فرصت پيشگيري وجود دارد؛ البته اگر مسئولين به فكر باشند.
- اين فضا ناامن است و همين ناامني سبب ميشود يك سردرگمي در استفادهكنندگان ايجاد شود كه خب، اين يك تكنولوژي فوقالعاده خوبي است پس از آن استفاده كنم، اما از طرف ديگر به اين دليل كه اين تكنولوژي از نظر اخلاقي هيچ مراعاتي ندارد بهتر است از آن استفاده نكنم!
من معتقدم كه رسانهها بايد به اين موضوعات بپردازند تا رگلاتوري كشوري نسبت به اين موضوعات توجه كند.
- يك كانال، چهل كانال!
اگر كمي به عقب برگرديم، يعني آن زماني كه مردم تازه با اينترنت آشنا شده بودند و سعي ميكردند آرزوهاي خود را از اين غول چراغ جادو! بخواهند، ميبينيم كه پديدهاي با آن رشد كرد كه سابقهاش به قدمت تاريخ است؛ همه ما امروز دچارش شدهايم و در نمو آن سهم بسزايي داشتهايم؛ اين پديده چيزي نيست جز «شايعه». البته معني ظاهري اين كلمه چيز بدي نيست، به خبري كه شيوع پيدا كرده باشد شايعه ميگويند اما اين روزها هر خبر كذبي كه شيوع پيدا ميكند را شايعه ميخوانند. بازگرديم به حرف اصلي؛ با رشد اينترنت و همهگير شدن آن، شاهد بوديم كه شايعات هم به همان ميزان گسترده شدند و خبرهاي دروغ پشت چهره اخبار راست خودشان را مخفي كردند. تكنولوژي تنها به فضاي سايتها محدود نشد و شبكههاي اجتماعي كمكم جاي آنها را گرفتند و به گوشيهاي موبايل رخنه كردند، بهطوري كه طبق آمارها تقريبا تمام كساني كه با اينترنت سر وكار دارند حداقل عضو يك شبكه اجتماعي موبايلي هستند كه عمده آنها در ايران به تلگرام مربوط است.
در اين فضاي شبكهاي بيكران، روابط فردي و گروهي آنقدر پيچيده است كه به ندرت ميتوان بين حقيقت و مجاز تفكيك قائل شد و اين امتزاج به تمام شئونات اين قضيه، بهخصوص اخبار، تسري پيدا كرده. وقتي خبري مثل بمب ميان افكار عمومي منفجر ميشود و مختص مكان و كشور خاصي هم نيست، تبعات زيادي به همراه دارد و تركشهاي آن به نقاط ديگر هم اصابت ميكند؛ و در اين بين پيداكردن خبر صادق از ميان كاذب بسيار سخت است و نياز به هوشياري دارد. اين شرايط را در كنار مسئوليتگريزي كاربران فضاي مجازي قرار دهيد تا ببينيد چطور با انتشار و دست بهدستكردن يك خبر ميشود فاجعه بهبار آورد؛ چيزي كه اين روزها شاهد نمونههاي بيشماري از آن هستيم. يك روز در اخبار ميپيچد فلان بازيگر مرده و روز ديگر خبر از فرار همان بازيگر مرده به گوش ميرسد! فيش حقوقي فلان وزير در يك كانال تلگرامي منتشر ميشود و بعد همان كانال با عكس ديگري فيش حقوقي را رد ميكند. اين شايعات و دروغپردازيها تنها به كانالهاي بيهويت محدود نميشود و دامن برخي رسانههاي معتبر فعال در تلگرام را هم گرفته و اين ديگر نورعلينور است!
با اين توضيحات و در اين فضاي مشوش مجازي، سراغ دوتن از كارشناسان اين حوزه آمديم تا ببينيم منشأ شايعات در فضاهاي مجازي بهخصوص تلگرام از كجاست و بُعد اين شايعه پراكنيها و ممزوجشدن راست و دروغ ميتواند چه آثار مخربي در كشور داشته باشد.
- چند روايت نامعتبر
در بين هزاران شايعهاي كه هر روز ميان كاربران فضاي مجازي دستبهدست ميشود به چند مورد كه شيوع زيادي پيدا كرده، ميپردازيم تا ببينيم معمولا شايعات چه ماهيتي دارند.
شايعه: شهيد نريميسا يكي از شهداي مدافع حرم اهواز كه ديروزهمراه بقيه پيكر مطهر شهدا در نمازجمعه اهواز توسط مردم مومن و انقلابي تشييع شدند؛ اين شهيد پدر اين 5 قلوهاست... !
خبر صحيح: مجتبي اصغري پدر پنجقلوهاست كه اصلا اهوازي نيست بلكه اهل قم است و شهادت او صحت ندارد. اصغري ضمن رد اين خبر گفته است: اگر چه عاشق شهادت و دفاع از دين اسلام هستم اما اين توفيق را هنوز پيدا نكردهام.
شايعه: كامبيز ديرباز گفت كه از بازي در 2 فيلم اخراجيها به كارگرداني مسعود دهنمكي و سرگيجه به كارگرداني محمد زريندست پشيمان هستم واي كاش در اين دو فيلم بازي نميكردم.
خبر صحيح: ديرباز ضمن رد اين حرف گفت: اشاره من درباره پيشماني از بازي در يك فيلم بهصراحت درباره كمفروشترين فيلم سينما و نقطه مقابل فيلم اخراجيها بيان شد كه اسم آن را هم در برنامه آوردم. من هيچ اشارهاي به پشيماني از بازي در فيلم اخراجيها نكردم؛ چراكه نهتنها از بازي در اين فيلم پشيمان نيستم بلكه به بازي در اخراجيها افتخار ميكنم و معتقدم اين فيلم به نوعي مسير زندگي حرفهاي من را تغيير داد.
شايعه: وزیر نیروی ژاپن به علت قطع برق، به همان مدت زمان یعنی 20 دقیقه در حالت تعظیم از مردم عذرخواهی کرد!
خبر صحيح: این شایعه بین المللی است و کاربران فضای مجازی آن را بارها به زبان انگلیسی، عربی و فارسی منتشر کرده اند. شخص موجود در تصویر وزیر نیروی ژاپن نیست و ادعای تعظیم او به علت قطع برق صحت ندارد. این فرد رئیس جدید شرکت هونداست که در اولین نشست خبری خود در 6 جولای 2015 در توکیو حاضر شده است.
شايعه: دقایقی پیش یک عدد بمب آتش زا در مسجد کنی واقع در میدان هروی تهران کشف و خنثی شد.
خبر صحيح: حوالی غروب جمعه ۹۵/۴/۴ در تماسی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ خبر کشف بستهای مشکوک به پلیس داده شد. پس از بررسی تیم چک - خنثی پلیس در مسجد کنی مشخص شد که چنین گزارشی از اساس کذب بوده و صحت ندارد!
شايعه: راهاندازي كانال وزارت آموزش و پرورش و انتشار خبري مبني بر استخدام در اين وزارتخانه.
خبر صحيح: معاون رسانه مركز اطلاعرساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش ضمن تكذيب اين خبر، تمام اخبار و اطلاعيههاي مشابه در فضاي مجازي را نادرست و بهمنظور كلاهبرداري دانست. اطلاعيههاي اين وزارتخانه از طريق سايت رسمي آموزش و پرورش به نشاني medu.ir منتشر ميشود و هموطنان بايد از واريز هرگونه وجهي به شماره حسابهاي اعلام شده در اين دست پيامها پرهيز كنند.
شايعه: چند روز پيش اين گدارو شهرداري ميگيره، انتقالش ميدن به مركز متكديان، مقدار زيادي پول و تراول از تو كيسههاش بيرون ميكشند!! بعد كه اون رو حمام و اصلاح ميكنند ناگهان ميبينند اين گداي ژوليده و كثيف مديرعامل سابق شهرداري حرم امامخميني آقاي قاجاره.
خبر صحيح: اين شخص آقاي عباس قاجار نيست و انتساب اين تصاوير به مدير سابق حرم امام (ره) صحت ندارد. اين فرد در تاريخ9/8/94 توسط مأموران شهرداري و نيروي انتظامي بوشهر در جمعآوري متكديان از سطح شهر دستگير شده است! پس از تحقيقات مشخص شد، فقط موجودي 2 حساب بانكي او بالغ بر ۵۵ ميليون تومان است.
شايعه: خبري همراه با تصوير يك فيش حقوقي در كانالهاي مجازي منتشر شد كه از حقوق 300ميليون توماني حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه كيهان حكايت ميكرد. منتشركنندگان اين فيش جعلي چند ساعت بعد از انتشار آن، مبلغ فيش را از 300ميليون تومان به 187ميليون تومان كاهش دادند و تقريبا 5ساعت بعد ادعا كردند كه مبلغ مزبور 400ميليون تومان است.
خبر صحيح:حسين شريعتمداري ضمن رد اين خبر گفت كه آيا از خود پرسيدهاند كسي كه به ادعاي آنها حقوق ماهانه 187ميليون توماني دارد، چگونه جرأت ميكند فيشهاي حقوقي نجومي برخي از مديران دولتي را افشا كند؟