یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۶
۰ نفر

اگر متروسوار حرفه‌ای هستید که هیچ اما اگر گاهی ‌اوقات محدوده طرح ترافیک اجازه بردن ماشین شخصی به شما نداده و بهترین گزینه پیش‌رویتان مترو بوده است، حتما بنرهای «نسیم بهشت» را دیده‌اید.

پاسخ به شبهات دینی

اين عنوان طرحي است كه از اول‌ ماه رمضان در متروي تهران اجرا شده و تا آخرين روزش هم ادامه دارد؛ اتفاقي كه چندين سال است تكرار مي‌شود؛ كارشناسان مذهبي در ايستگاه‌هاي خاصي از مترو حضور دارند و سراپا گوش هستند كه حرف‌هاي مسافران مترو را بشنوند و سؤال‌هايشان را جواب بدهند؛ يعني وقتي ته دلتان غوغاست و ذهنتان شلوغ و پر از سؤال، براي رفتن يا نرفتن با خودتان نجنگيد؛ آنها براي همان غوغاي دل شما آنجا هستند. شك نكنيد.

  • ايستگاه بعد: گلبرگ

روحاني ايستگاه، غرق صحبت كردن با پسر جواني است. براي همين ترجيح داديم مزاحمشان نشويم و از غرفه ديگر و خانم فروزان‌نيا، كارشناس حوزه علميه، درباره اين طرح بپرسيم؛ « حضور روحانيون در ملاء عام، اتفاق ويژه‌اي براي نزديكي مردم و اين قشر است و من مي‌بينم كه چقدر به نرم‌شدن اين رابطه كمك مي‌كند. حتي وجود 2 غرفه و حضور يك خانم كارشناس، به تلطيف اين فضا كمك مي‌كند كه اگر كسي سؤالي دارد، مي‌تواند انتخاب كند كه چه‌كسي مي‌تواند بهتر حرفش را بشنود و جواب بدهد. مي‌بينيد؟ همين‌كه جوان يا نوجواني بنشيند روبه‌روي يك روحاني جوان مثل خودش و به‌طور مستقيم با هم حرف بزنند و از دغدغه‌هايش بگويد، يعني اين طرح به نتيجه‌هاي خيلي خوبي رسيده است.»

خانم فروزان‌نيا از شيرين‌ترين تجربه‌هاي حضورش در مترو هم برايمان مي‌گويد: «يكي از بهترين اتفاقاتي كه در اين چند سال حضورم براي من و اتفاقا در همين ايستگاه افتاده است، مربوط به خانمي است كه از پدر و مادر پيرش نگهداري مي‌كرد. او گريه و گلايه مي‌كرد كه همه خواهر و برادرهايم هركدام سر زندگي خودشان هستند ولي من ازدواج نكرده‌ام كه بمانم و از پدر و مادر پيرم نگهداري كنم اما آنها بداخلاق هستند؛ بددهني مي‌كنند. اين است كه ديگر طاقتم طاق شده؛ كار خير مي‌كنم و فحش‌اش را هم مي‌خورم. يادم هست آن روز تا جايي كه مي‌توانستم آرامش كردم. گفتم كه لطف خدا شامل حالت شده و اين مسئوليت بر گردنت است. خدا حتما دوست‌ات دارد كه در چنين موقعيتي قرار گرفته‌اي و بايد سربلند از آن بيرون بيايي. خلاصه خيلي حرف زديم.

دقيقا چند‌ ماه بعد و در مناسبت بعدي كه اين طرح دوباره برگزار شده بود، در همان ايستگاه آن خانم پيش من آمد و يادآوري كرد كه چه‌كسي است. خيلي حالش خوب بود. مي‌گفت بعد از حرف‌هاي شما ديگر حرف‌هاي پدر و مادرم مثل قبل برايم سنگين نبود. بغلشان مي‌كنم، در برابر حرف‌هايشان سكوت مي‌كنم و آنها هم كه اين رفتار من را ديده‌اند، آرام‌تر از قبل شده‌اند. انگار خدا به دلشان انداخته است. خوشحالي آن روز آن خانم و اينكه شايد يك درصد از حرف‌هاي من توانسته برايش كاري كند، هيچ‌وقت يادم نمي‌رود».

  • ايستگاه بعد: دروازه شميران

- حاج‌آقا اگر بروم پاكدشت، روزه‌ام چه مي‌شود؟ نخستين برخوردمان با محمد واحدپرست 36ساله، پاسخش به اين سؤال آقايي در دروازه شميران بود؛ پاسخي كه شامل يك حساب و كتاب ذهني كيلومتري بود و آخرش هم سري تكان داد و لبخندي زد و گفت: «برو كه روزه‌ات درست است». او در حوزه علميه درس خارج خوانده و كارشناسي‌ارشد مشاوره دارد. آقاي واحدپرست از آن روحاني‌هايي است كه درست شبيه به‌خود آدم‌ها با آنها حرف مي‌زند و پاسخ‌شان را مي‌دهد؛ از آن روحاني‌هاي دوست‌داشتني كه اتفاقا با جوان‌ها هم خيلي عياق مي‌شود. حاج‌آقا درباره ارتباطش با جوان‌ها مي‌گويد: «راستش را بخواهيد، ديدگاه بعضي از جوان‌ها درباره ما روحانيون براي ما آشكار است. من خيلي‌ها را ديده‌ام كه مدتي با خودشان كلنجار مي‌روند و شايد در دل با خودشان مي‌گويند كه اصلا ارزش‌اش را دارد كه بخواهيم برويم و با اين آقا حرف بزنيم يا نه؟ بعضي‌هايشان مي‌آيند و با هم مي‌نشينيم و حرف مي‌زنيم و اتفاقا به نتيجه‌هاي خوبي هم مي‌رسيم. بعضي‌ها هم خب نه؛ ترجيح مي‌دهند بر مواضعشان باشند و سمت ما نيايند. اما مطمئنا نزديك‌شدن به مردم مي‌تواند كم‌كم اين صميميت بين جوان‌ها و روحانيون را بيشتر كند».

آقاي واحد‌پرست از موضوعاتي كه مردم درباره‌اش با آنها صحبت مي‌كنند برايمان تعريف مي‌كند: «بعضي‌ها اعتراض دارند، بعضي‌ها گريه مي‌كنند، بعضي‌ها هم شاكي و عصباني‌اند. چند روز پيش، آقايي پيش من آمد و با كمي تندي پرسيد كه شما فقط با مسلمان‌ها حرف مي‌زنيد؟ گفتم نه‌خير؛ مسيحي‌، زرتشتي‌، ارمني‌؛ هر ديني كه مي‌خواهي داشته باش، مي‌خواهيم با هم حرف بزنيم ديگر. آن آقا گفت من آتئيست هستم و ديني ندارم. گفتم باشد، بنشين چند كلام صحبت كنيم. آن روز نزديك به يك‌ساعت‌ونيم با هم حرف زديم و بحث كرديم. نهايتا هم خب مي‌دانستم كه قرار نيست قانع شود ولي اميدوارم ته دلش حتي اگر شده، يك چراغ كم‌نور روشن شده باشد». حاج‌آقا برايمان از سؤال‌هاي دخترهاي جواني گفت كه مي‌پرسند« اطرافيان مي‌گويند با اين حجابت، روزه‌ات هم قبول نيست؛ راست مي‌گويند؟»؛ «گفتم بي‌خود مي‌گويند. خيلي هم قبول است؛ كار خودت را بكن. حجاب يك چيز است و روزه چيز ديگر. بهتر است با هم باشند ولي قرار نيست به‌خاطر يكي، ديگري را كنسل كني. » اينجا همه‌جور آدمي مي‌آيد و روي اين صندلي مي‌نشيند و ما بايد بدون هيچ‌قضاوتي حرف‌هايشان را بشنويم و گوش كنيم. واقعيت اين است كه كار ما با خدا ادامه دارد؛ شايد ما هم از اين‌چيزي كه هستيم عوض شديم؛ پس هيچ‌ جاي قضاوت و حكم صادركردني نمي‌ماند. ما مي‌گوييم اول مهم است كه آدم باشيم، بعد از آن، يك آدم الهي بشويم.

  • ايستگاه بعد: امام‌حسين(ع)

خانم تسبيحي، تحصيل‌كرده سطح‌دو حوزه علميه است. خانم‌ها معمولا پيش او مي‌آيند براي پرسش و پاسخ. او درباره طرح نسيم بهشت مي‌گويد: «اين طرح نزديك به 4 سال است كه با همكاري شهرداري در ماه‌‌هاي محرم، صفر، رمضان و ايام فاطميه در مترو برگزار مي‌شود. من هم از وقتي معرفي شدم؛ يكسري تست‌ها از ما گرفتند و بعد از برگزاري چندين جلسه كلاس آموزشي و توجيهي، از مهر‌ ماه سال پيش با طرح نسيم بهشت همراه شدم». وقتي مي‌پرسيم به‌نظرتان اين طرح موفق است يا نه؟ اشاره مي‌كند به تشكركردن‌هاي خانمي كه با روحاني ميز كناري‌اش به گرمي خداحافظي مي‌كند؛ «رضايتش را مي‌بينيد؟ تقريبا هميشه همين است. من احساس مي‌كنم در اين چند وقت اخير و با فضاي ايجاد شده درشبكه‌هاي مجازي، جوان‌ها كمي در اعتقاداتشان سست شده‌اند. وقتي مي‌آيند و با ما صحبت و درددل مي‌كنند، احساس مي‌كنم با حال خوب‌تري نسبت به زمان آمدنشان مي‌روند. شبهاتي در ذهنشان هست، سؤال‌هاي بدون جوابي برايشان وجود دارد كه ممكن است همين حرف‌هاي كوتاه ما بتواند كمي رويشان اثر بگذارد و شايد محكم‌تر از قبل، از مترو پياده و يا سوار بشوند.» مي‌پرسيم بيشتر چه كساني به اين غرفه‌هاي پاسخگويي مراجعه مي‌كنند كه خانم تسبيحي بدون مكث جواب مي‌دهد: «جوان‌ها». اكثريت آنها جوان‌ هستند كه اگر سؤالي درباره احكام دين داشته باشند، از روحانيون سؤال مي‌كنند و بعضي‌هايشان ترجيح مي‌دهند براي مسائل خانوادگي و درددل كردن، ما خانم‌ها شنونده‌شان باشيم.

او از تأثيرات اين طرح بر زندگي خودش هم برايمان مي‌گويد: «يكي از خوبي‌هايي كه در مدت حضورم در اين طرح شخصا تجربه كرده‌ام اين است كه قضاوت نكنم. شايد تا قبل از اين، به‌خودم اجازه مي‌دادم كه آدم‌ها را كمي از روي ظاهر و طرز پوش‌شان قضاوت كنم ولي در اين مدت به من ثابت شد كه در اشتباه محض بوده‌ام. پيش از اين فكر مي‌كردم كه جامعه ما فقط پوسته شيعه دارد و درون و باطنش به زيبايي ظاهرش نيست اما موردهاي بسيار زيادي برايم اتفاق افتاد كه خانمي با ظاهر نامناسب آمده و آنقدر صادقانه از خدا و از دغدغه‌هاي ديني و قلبي‌اش حرف زده كه واقعا به او غبطه خورده‌ام. بايد با هركسي نسبت به ظرفيت او عمل كرد و اين ظرفيت در همان چند دقيقه اول بر ما مشخص مي‌شود. يادم هست چند وقت پيش خانمي پيش من آمد و از گذشته‌ مذهبي‌اش و مدرسه‌اي ديني كه در آن درس خوانده بود گفت و از اينكه حالا در جاهايي حضور دارد كه محيط و اطرافيان رويش تأثير گذاشته‌اند و كمي از خدا دور شده است. ناراحت بود و گريه مي‌كرد؛ يعني خودش مي‌دانست دارد اشتباه مي‌كند و نياز داشت تا كسي در مقابله با اين اثرات به او تلنگر بزند كه شايد آن يك تلنگر مي‌توانستيم من و باقي همكارانم باشيم».

  • اسامي ايستگاه‌هايي كه طرح نسيم بهشت در آنها اجرا مي‌شود

خط 1
تجریش - حقانی - بهشتی مفتح - امام خمینی - جوانمرد قصاب - شاهد - قلهک- شهدای هفتم تیر - مصلی امام خمینی - دروازه دولت شهرری - شوش

خط 2
امام حسین - علم و صنعت - بهارستان - دروازه شمیران - گلبرگ - صادقیه

خط 3
راه آهن - میدان جهاد - میرزای شیرازی - خواجه عبدالله انصاری - قائم - میدان ولیعصر - منیریه - شهرک شریعتی

خط 4
مهرآباد 4 و6 - شیخ الرئیس - نبرد - انقلاب اسلامی - میدان شهدا - حبیب الله - تهرانپارس - نیروی هوایی -کلاهدوز - میدان آزادی - تئاتر شهر

خط 5
ارم سبز - کرج

کد خبر 337511

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha