القصه اينطور شد كه همه برخاستيم و دستبهدست هم داديم به مهر و تعدادي از كودكان سرزمينمان را شاد كرديم و آنها سال تحصيلي را طور ديگري آغاز كردند. يكسال از همدليمان گذشته است. حالا بعد از يكسال از كاشت بذر اميد و لبخند، دوباره بويماه مهر به مشام ميرسد و باز هم هستند كودكاني كه شوق رفتن به مدرسه با غم نداشتن لوازمالتحرير در دلهاي كوچكشان گره خورده و ماندهاند كه با اين حس دوگانه چهكنند؟ به رسم سال گذشته، سبقتمجاز برآن شد تا با كمك شما عزيزان بار ديگر به ياري اين كودكان بشتابد.
- آرزوهايي در گرو مهر
بوي مهر كه به مشام ميرسد براي بسياري از كودكان ديگر از آن حس خوب روزهاي ابتدايي بازگشايي مدارس خبري نيست؛ بويي كه هراس را به دل كودكاني راه ميدهد كه غم دارند؛ غم نداشتن كيف و كتاب مدرسه؛ كودكاني كه تنها جرمشان فقر است و آرزوهايي به وسعت دلهاي كوچك پاكشان دارند.
مينا يكي از دخترهايي است كه دستهايش را روزها زير چانهاش ميگذارد و به افقهاي دور خيره ميشود و مدام با خودش در جدال است كه چطور كتاب و كيف و دفتر مدرسه بگيرد. دخترك ميگويد: پارسال مدرسهمان بخاري نداشت. با كمك چند نفر كه خيلي مهربان بودند 2بخاري براي مدرسهمان آورده شد و ديگر سردمان نشد. آنها ما را از سرماي زمستان نجات دادند و تا زماني كه درس ميخوانم ياد آنها هستم. آنها با اين كارشان كمك زيادي به ما كردند.
دخترك دامن چيندارش را صاف ميكند و ادامه ميدهد: اميدوارم خداي مهربان هر چه ميخواهند به آنها بدهد. شنيدهام قرار است برايمان لوازمالتحرير بياورند. همه بچهها خوشحال شدهاند. تعداد دانشآموزان كلاس ما خيلي زياد است. اما 9 نفرمان اصلا كيف نداريم و با كيسه بايد وسايلمان را به مدرسه ببريم. بچههاي ديگر گاهي مسخرهمان ميكنند. حالا كه قرار است لوازمالتحرير بگيريم ديگر پدرم غصه نميخورد و لازم نيست از بقالي دفتر و مداد نسيه بگيريم تا من بتوانم درس بخوانم. حالا پدرم باپولي كه ميخواهد طي سال تحصيلي برايم لوازمالتحرير بخرد ميتواند چيزهاي ديگري را برايمان تهيه كند. اميدوارم هميشه اين آدمهاي مهربان خوشحال باشند.
- دانشآموزان؛ ركن اصلي
رسم همان رسم ديرين است. هر ٥٠هزار تومان براي يك دست كامل لوازمالتحرير براي يكسال تحصيلي، از مداد و دفتر و پاككن گرفته تا كيفهايي كه قرار است روي دوششان قرار بگيرند و اين لوازم را در خود حمل كنند. يكي از افرادي كه امسال سبقت مجاز را براي اجراي اين طرح همراهي ميكند ميگويد: طرحهاي زيادي را انجام دادهايم اما در راس تمام اين طرحها، طرح كمك به دانشآموزان هميشه بيشترين اولويت را داشته است؛ چرا كه پايههاي يك ملت را دانشآموزانش تشكيل ميدهند و آنها آيندهسازان جامعه هستند. به همين دليل تصميم گرفتيم تا به آنها كمك كنيم. او ادامه ميدهد: خيلي از كودكان ما بهخاطر فقر تركتحصيل ميكنند. ميدانيم كه سفارشهاي زيادي درباره آموزش شده است اما از آنجا كه در روستاها تنها مقطع دبستان موجود است خيلي از دانشآموزان بهخاطر فقر و نداشتن كرايه راه، ترك تحصيل ميكنند و اين موضوع را نميتوان ناديده گرفت.
- شناسايي از سوي مدرسه
شناسايي اين دانشآموزان با دقت و وسواس خاصي صورت گرفته؛ آنقدر دقيق كه مو لاي درز آن نميرود. اين مرد جوان عضو باشگاه سبقتمجاز ميگويد: ما براي شناسايي دانشآموزان به سراغ آموزش و پرورش رفتيم؛ مثلا در يك استان كه ١٠٠ روستا دارد، روستاهايي انتخاب شدند كه از نظر مالي در سطح پايينتري باشند. بعد از اين گزينش به سراغ آموزشوپرورش اين روستاها رفته و از آنها خواستيم دانشآموزاني را به ما معرفي كنند كه بدترين شرايط را داشته باشند. اين دانشآموزان معمولا از خانوادههاي بيسرپرست و بدسرپرست هستند.
كودكان قصه ما، در كنار تحصيلشان همپاي پدران و مادرانشان كار ميكنند. و داغ اين كودكان زماني تازه ميشود كه راهي زمين كشاورزياي ميشوند كه متعلق به پدر فرد ديگري است. حسرت نداشتن پدر، غم تلخ فقر را سنگينتر ميكند. يكي از معلمان اين دانشآموزان ميگويد: پارسال كه به بچهها لوازمالتحرير داده شد از خوشحالي كلي نامه و نقاشي نوشته و كشيده شد. اين نامه و نقاشيها تنها سرمايه كودكان يتيمي بود كه روزگار به آنها سخت گرفته بود. شايد بتوان به جد گفت شوقي كه با گرفتن لوازمالتحرير به اين كودكان دست داد قابل قياس با هيچ شوقي كه تاكنون در زندگيام ديدهام نيست.
- انتخاب لوازمالتحرير ايراني اسلامي
بعد از انتخاب دانشآموزان كه بيشتر آنها در مقطع دبستان و راهنمايي هستند، نوبت اصل ماجراست؛ انتخاب لوازمالتحرير. همانطور كه براي گزينش دانشآموزان در اين طرح معيارها و ملاكهاي خاصي مطرح بود، براي انتخاب لوازمالتحرير نيز شرايط خاصي مطرح است. اين خيّر جوان ميگويد: نخستين معيار ما براي انتخاب لوازمالتحرير، ساخت ايران بودنش است. اينطوري هم به صنعت كشورمان كمك ميكنيم هم اينكه كودكان سرزمينمان با فرهنگ مصرف توليدات داخلي بيشتر آشنا ميشوند. اما اين تمام ماجرا نيست. در لوازمالتحريري كه ساخت ايران نباشد از تصاويري استفاده ميشود كه نهتنها مطابق فرهنگمان نيست بلكه ضدفرهنگ نيز محسوب ميشود. تصاوير چاپ شده روي اين لوازمالتحرير، مشكل دار و هنجارشكن هستند. ما ميتوانيم از لوازمالتحريري استفاده كنيم كه تصاوير بزرگان ديني و مليمان روي آنها باشد. حتي دفترهايي داريم كه جلد آنها در رابطه با مشاغل است. به اين طريق كودكانمان با شغلهاي متفاوت آشنا ميشوند و از حالا راحتتر براي آيندهشان تصميم ميگيرند.
- فقط ١٥ روز وقت داريم
اين طرح قرار است از امروز آغاز شود و طي اين مدت همراهان هميشگي سبقت مجاز ميتوانند با كمكهاي نقدي و غيرنقدي خود با سبقتمجازيها همراه شوند. اما بيشك مانند تمام قرارهاي سبقتمجازي گذشته، در اين كار هم موفق خواهيم شد. اين عضو باشگاه سبقت مجاز ميگويد: با آنكه هنوز پولي جمع نشده به سراغ عمده فروشان خيري رفتهايم كه سالهاست ما را كمك كردهاند. سفارشاتمان را ميدهيم و منتظر ميمانيم تا محبتهاي مهرماهي هموطنان جمع شود و آنگاه پولها بهحساب فروشندهها واريز شده و اجناس دريافت ميشود. با كمك خيرين سبقت مجاز بستهبندي آغاز شده و به رسم يادگاري هديهاي از سبقت مجاز نيز داخل اين بستهها جا ميگيرد و بعد از آن لوازمالتحرير سفرش را شروع ميكند تا بهدست كودكي نيازمند برسد.
- مهرباني بيمنت
جستوخيز بچهها و خندهاي كه يك لحظه از لبانشان محو نميشد را هنوز به خوبي به ياد داريم. درست تابستان سال پيش بود كه اعضاي باشگاه سبقت مجاز با مشاركت خوب همه مردم، طرحي زيبا را برگزار كردند و خنده را بر لبان بچهها و مادرانشان نشاندند. قصه از آنجا شروع شد كه اعضاي باشگاه سبقت مجاز كه متشكل از مردم خوب و نيكوكار كشورمان است تصميم گرفتند طرحي به نام «بوي مهر بوي مهرباني» را برگزار كنند. در اين طرح قرار بود هر كس به هر ميزان كه ميتواند براي تهيه لوازمالتحرير دانشآموزان نيازمند كمك كند؛ نقدي و غيرنقدي فرقي نميكرد. حتي عدهاي فقط آمدند كه در بستهبندي لوازم كمك كنند و اين كار را با شور و شوقي بزرگ انجام دادند.
كمكم مبالغ نقدي به سمت شماره حسابي كه اعلام شده بود سرازير شد. تخفيف خوبي هم از كساني كه كيفها و لوازم داخلش را در اختيارمان گذاشتند گرفتيم. همهچيز براي يك جشن با شكوه فراهم شده بود. كيفهاي صورتي، ياسي، آبي، سرمهاي، سبز و... به رديف چيده شده بود. انواع دفترهاي زيبا، مدادهاي رنگي، پاككن، تراش، ليوان و... يكي يكي درون كيفها جا ميگرفت. دوستاني كه كنار هم اين كارها را انجام ميدادند هيچ كدام همديگر را نميشناختند اما يك هدف مشترك داشتند؛ «انجام كار نيك».
در ابتدا قرار بود براي 300دانشآموز لوازم التحرير فرستاده شود اما با مشاركت خوب مردم نيكوكار و همت اعضاي باشگاه سبقت مجاز بيش از 400بسته تهيه شد و بهدست دانشآموزان رسيد.
ساعت نزديك 12ظهر بود كه اعضاي باشگاه سبقت مجاز وارد مدرسه پسرانهاي در جنوب تهران شدند تا كيفهاي پرو پيمان را تقديم بچهها كنند. بچهها در صفهاي منظم ايستاده بودند و با چهرههاي شاد ما را نگاه ميكردند، يكي از بچهها گفت: واسه ما جايزه آورديد؟ از هيچچيز خبر نداشتند چون مسئولان مدرسه تنها آنها را دعوت كرده بودند كه به مدرسه بيايند و حالا بچهها يك چيزهايي دستشان آمده بود.
عبدالمحمد، عرفان و حسين از دانشآموزان مدرسه بودند كه ميخواستند دكتر شوند، دلشان ميخواست بتوانند مريضها را خوب كنند. حسين ميگفت: اگر دكتر شوم حتما درد پدرم را خوب ميكنم. من خوب درس ميخوانم كه دكتر خوبي بشوم. آن روز بيش از 120كيف تقديم بچههاي نيازمند شد. فردا و پسفرداي آن روز هم كيفها به 3مدرسه ديگر فرستاده شد تا دانشآموزان با لبخند به مدرسه سلام كنند و درس بخوانند.
امسال هم قرار است به همت اعضاي باشگاه سبقت مجاز اين طرح تكرار شود تا دوباره شاهد لبخند كودكان اين مرز و بوم باشيم؛ بچههايي كه دلهاي مهرباني دارند و وقتي براي دوستشان هم كيف ميگرفتند شاديشان هويدا ميشد. همه با هم ميخواهيم در اين طرح شركت كنيم. هر كسي به هر ميزاني كه ميتواند. حتي كساني كه ميتوانند در كار بستهبندي ما را ياري كنند با ما تماس بگيرند. اينجا سبقت مجاز است.
- شما چه ميكنيد؟
اعضاي باشگاه سبقت مجاز همشهري براي تهيه لوازمالتحرير دانشآموزان نيازمند دست به كار شدهاند. شما براي همراهي با آنها چه مي كنيد؟ نظرات و پيشنهادهاي خود را به 30003344 پيامك كنيد يا با شماره تلفن 84321000 تماس بگيريد.