تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۹

همشهری دو - حجت‌الاسلام قاسم‌سوری: یکی از جدی‌ترین راه‌های آرامش در بحران‌های زندگی، استفاده از عنصر بسیار مؤثر و کاربردی دعاست تا جایی که بسیاری از پژوهشگران معتقدند جوامعی که اهل دعا هستند بهتر و بیشتر از جوامعی که فاقد آن هستند در مقابل استرس‌ها و مشکلات مقاومت می‌کنند و به حل مسائل خود می‌پردازند؛ چرا که زندگی فردی و خانوادگی هر انسانی پر از مشکلاتی است که تنها با توجه به مهارت‌ها و آگاهی‌ها نمی‌توان از آن گذر کرد.

متأسفانه با اينكه دعا مي‌تواند فرصتي براي حل مسائل و مشكلات باشد ولي در بعضي موارد خود موجب تهديدي خطرناك شده است. با اين نگاه كه برخي با برداشت غلط از دعا، به ترك وظايف خود مي‌پردازند و راه مسئوليت‌گريزي را انتخاب مي‌كنند؛ مانند پدري كه در تربيت فرزند كوتاهي مي‌كند و تنها دست به دعا مي‌شود كه خدايا فرزندم را هدايت كن، يا همسري كه درباره همسر خود بي‌توجهي دارد و تنها با دعا مي‌خواهد رابطه‌اش را با همسرش اصلاح كند و يا جواني كه تلاش و همت را رها كرده و تنها با دعا مي‌خواهد كار و رزقش را به‌دست بياورد. اينگونه دعا بيش از آنكه دعا باشد «ندا» است و اين خود «جفا» است، آن هم جفايي بي‌حساب كه ندا را با دعا اشتباه بگيريم و بيش از آنكه خود را به وظايف‌مان مشغول كنيم به توهم‌مان مشغول نماييم.

بي‌شك استجابت خداوند در دعا نهفته شده است نه در ندا و نوا.اينگونه توجه به دعا اشكال جدي دارد.اول اينكه شخص، ماموريت خود را به گردن خدا مي‌اندازد و به بي‌مسئوليتي مي‌رسد.درحالي‌كه قرار بود دعا در جهت تكميل وظايف باشد نه تعطيلي وظايف.

دوم اينكه چون دعاي واقعي نيست پس استجابتي هم نيست و چون استجابتي در كار نيست پس به مرور زمان، بي‌اعتمادي، بي‌اعتقادي و سستي در ارتباط خدا حاصل مي‌شود. درحالي‌كه دعا نيامده كه ما را از خداوند جدا كند و در برابر مشكلات تنها و سرخورده شويم بلكه آمده تا راه اتصال ما با آن ذات بي‌همتا را تسهيل كند تا با قدرت او به حل مسئله بپردازيم.