حديث قدسي «لولاك لما خلقت الافلاك»، او را صاحب مراتب پس از مرتبه الهي معرفي ميكند و كمالاتش را در مرتبه اعلي و بيكران ميشناساند. يكي از مراتب و مقامات والاي پيامبر اسلام(ص)، اخلاق اوست كه در قرآن و احاديث، مكرر از آن سخن به ميان آمده است.
رواياتي از شخص رسول مكرم منقول است كه خود را ادب شده الهي دانسته و در روايتي ديگر، خداوند به بهترين وجه او را مؤدب ساخته است. اين تأديب الهي در همان اوان كودكي و نوجواني پيامبر، بروز داشت و پيش از ظهور اسلام و آغاز بعثت، همگان او را به «محمد امين» ميشناختند.
مؤيد اين سخن، فرمايش حضرت علي(ع) در نهجالبلاغه است كه در اينباره ميفرمايند: «هنگامي كه رسول خدا(ص) از شير گرفته شد، خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا راههاي بزرگواري را پيمود و خويهاي نيكوي جهان را فراهم كرد؛ و من در پي او بودم در سفر و حضر؛ هر روز براي من از اخلاق خود نشانهاي برپا ميداشت و مرا بر پيروي آن ميگماشت».
اين سخن اميرمؤمنان بيانگر آن است كه فطرت پيامبر(ص) از همان آغاز خردسالي با عالم غيب پيوند خورده و فرشته پس از آموختن از پروردگار خويش، ملكات روحاني و مكارم اخلاقي را در كودكي به ايشان ارزاني داشته تا هنگام امر خطير پيامبري، انساني كامل و بدون خلأهاي تربيتي باشند.
دوران نبوت آن حضرت هم با روايت تتميم مكارم اخلاق، يعني حديث «انما بعثت لاتمم مكارمالاخلاق» گره ميخورد كه به تصريح شيعه و سني، غايت بعثت ايشان بر محور كمال و مكارم اخلاقي نظر دارد. به تعبير آيتالله جوادي آملي، وقتي دين و قرآن پيامبراسلام(ص) مكمل و مهيمن بر ديگر اديان و كتب آسماني است، يقينا برنامههاي اخلاقي ايشان در ادامه و متمم آن خواهد بود.
قرآن هم، اخلاق پيامبر گرامي اسلام(ص) را با صفت تفضيل «عظيم» ياد ميكند، «وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيم». خطاب والايي كه تنها رسول اكرم(ص) بدان نايل شدهاند و ديگر پيامبران را اينچنين لطف و مرحمتي نبوده است. تفسيرهاي فراواني ذيل اين آيه نقل شده است اما شيخ طوسي، صاحب تفسير تبيان، در اينباره ميگويد: «كسي كه خداوند او را به خُلْق عظيم بستايد، بالاتر از آن نميتوان مدحي كرد».
در بياني ديگر از قرآن كريم، پيامبر اكرم(ص) مظهر رحمت و رأفت حقتعالي براي تمامي مخلوقات است؛ «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَة لِلْعالَمِين». روايات فراواني بر اين تعبير قرآني، مؤكدا نقل شده است. در روايتي آمده است: «هنگامي كه اين آيه نازل شد، پيامبر مكرم اسلام(ص) از جبرئيل امين پرسيدند: آيا از اين رحمت، چيزي عائد تو شد؟ جبرئيل پاسخ گفت: آري، من از عاقبت امر خويش بيمناك بودم اما مطمئن شدم آنگاه كه به اين صفت متصف شدي».
يا اينكه جماعتي از پيامبر(ص) درخواست ميكنند كه مشركان را نفرين كن.
رسول مكرم(ص) ميفرمايند: «همانا من براي لعن و نفرين نيامده و رحمه للعالمين مبعوث شدهام».
هر چند درك ناچيز كافران و بدخواهان به عمق وجودي رحمانيت پيامبر(ص) نميرسيد و او را شكنجه كرده و فردي كذاب و ديوانه خواندند، اما ايشان با تحمل تمام سختيها، باز هم قوم خويش را اينگونه دعا ميكردند: «من فقط براي رحمت برانگيخته شدهام، خدايا امتم را هدايت كن كه آنان حقيقت را نميدانند».