او ميگويد خودش از وسايل حملونقل عمومي براي تردد در شهر استفاده ميكند اما از كساني كه چنين كاري نميكنند زياد ايراد نميگيرد. او راهكارهاي جالبي براي حل مشكل ترافيك و آلودگي هواي تهران دارد. وقتي صحبت از مشكلات ترافيكي ميشود انگشت اتهام را به سمت دولت و خودروسازان ميگيرد و بر اين نظريه پافشاري ميكند كه مردم تقصير چنداني در اين ماجرا ندارند.
- با توجه به اينكه شما با گروههاي مختلف رانندگان سروكار داشتهايد، درباره پديده «تكسرنشيني» چه تحليلي داريد؟ چه عواملي باعث تردد اين همه خودروي تك سرنشين در سطح شهر تهران ميشود؟
ببينيد! علت تك سرنشيني در شهر تهران اين است كه ما حملونقل عمومي پويايي كه مدنظر شهرداري هست را نداريم چون هميشه دولتها در اجراي بخش عمدهاي از تعهداتشان به شهرداري براي توسعه حملونقل عمومي كوتاهي كردهاند. عامل دومش به فرهنگ مردم برميگردد. خيلي از مردم ما علاقهمند نيستند شخص ديگري را در ماشين خودشان سوار كنند تا حجم مسافران در راه مانده كمشود. سوار كردن مسافر در فرهنگ ما تبعات خودش را دارد. وقتي شما فردي را سوار ميكنيد او را نميشناسيد و نميدانيد او انسان شريفي است يا بزهكار. شايد در كيفش مواد ممنوعه داشته باشد. در اين جور مواقع اگر پليس آن فرد را دستگير كند، شما هم گرفتار هستيد. يك كسي ممكن است آدم شكاك يا وسواسياي باشد؛ همه اين عوامل باعث افزايش تك سرنشينيها ميشود.
- ولي همين استفاده نادرست از يك وسيله شخصي به محيطزيست آسيب ميزند؛ يعني كسي كه ميخواهد حتي از سر كوچهاش ميوه بخرد با ماشين ميرود يا هر جاي شهر كاري داشته باشد بدون ماشين نميرود. اينكه سرنوشت ديگران، آلودگي هوا و حتي سلامتي خودمان براي خودمان مهم نباشد ناشي از چيست ؟
ما به هيچ عنوان نميتوانيم مردم را مجبور كنيم كه بدون ماشين بيرون بيايند يا حتما كسي را سوار كنند تا ما احساس نكنيم خودروي تكسرنشين در خيابان زيادشده است. ما تا زماني كه حملونقل عموميمان را توسعه ندادهايم حق نداريم از اين حرفها بزنيم. هر موقع حملونقل عمومي توسعه پيدا كرد كه مردم بتوانند به هر مركز خريد، هر خيابان، ميدان اصلي و... بهراحتي با مترو و اتوبوس دسترسي پيدا كنند آن موقع بايد استفاده از وسايل نقليه شخصي را سخت و گران كنيم كه استفاده از آن براي هر كسي به صرفه نباشد.
- يعني چكار كنيم؟
يعني كاري كنيم كه اگر كسي خواست از وسيله نقليه شخصي استفاده كند، بيايد و بهاي سنگين استفاده از وسيله شخصي را بپردازد؛ مثلا در سطح شهر رينگ يك و دو و سه درست كنيم و بابت هر كدامش از رانندگان پول بگيريم. آن وقت كسي كه صبح با ماشين شخصياش بيرون ميآيد و شب به خانه برميگردد بايد روزي يك ميليون تومان پرداخت كند. در اين وضعيت يك شهروند طبقه متوسط و حتي طبقه بالا به راحتي از ماشين شخصياش استفاده نميكند. در اين حالت ميتوانيم بگوييم عدالت اجتماعي ايجاد شده است.
- گفتيد سوار كردن مسافر در راهمانده براي راننده تبعات دارد. شما خودتان اگر شهروندي را در كنار خيابان ببينيد سوار ميكنيد؟
با عرض شرمندگي نه. من يكبار اين كار را كردم و نتيجه خوبي نداشت. يك روز باراني افرادي را سوار كردم كه تبعاتش خوب نبود. البته من سعي ميكنم بيشتر از وسايل نقليه عمومي استفاده كنم. خيلي كم اتفاق ميافتد كه سوار خودروي شخصي خودم بشوم؛ ضمن اينكه اينها بحث حاشيهاي است. ما نبايد اصل را رها كنيم و دنبال فرع بگرديم. اصل اين است كه بايد حملونقل عمومي خوب داشته باشيم و حملونقل عمومي در شهر تهران بهخاطر ماجراهاي سياسي درست شدني نيست. اصل، خودخواهي در اين رفتارهاي سياسي است نه رفتار شهروندان.
- اتفاقا خوب شد به بحث دولتها هم اشاره كرديد. در سالهاي گذشته، هم دولت سابق و هم دولت فعلي، هيچوقت بدهيهايشان را در زمينه حملونقل عمومي به شهرداري پرداخت نكردهاند. شما مجموعه نهادهاي قوه مجريه را تا چه اندازه مقصر ميدانيد؟
گفتم كه اصل، خودخواهي در اين رفتارهايي است كه مسئولان بهخاطر منافع شخصي، گروهي و جناحيشان انجام نميدهند. ببينيد! دولتها 2 وظيفه مهم دارند؛ يكي اينكه تعهداتشان را در حوزه توسعه حملونقل عمومي به شهرداري پرداخت كنند. دوم اينكه دولت بهعنوان يك نهاد حاكميتي، مطالبات مردم را از دستگاههايي مانند شهرداري مطالبه كند. دولتها حتي اين كار را هم نميكنند چون خيلي اعتقادي به اين چيزها ندارند و بابت كارهاي ديگر خيلي سرشان شلوغ است. يك زمان دولتي پيشبيني كرد كه 20درصد جابهجايي ما در شهر تهران با تاكسي باشد. كجاي دنيا اين كار را ميكنند؟ تاكسي وسيله نقليه عمومي نيست؛ وسيله حملونقل نيمه عمومي لوكس است. تاكسي هرجا بخواهد ميرود و هر چيزي بخواهد جابهجا ميكند. اين مصوبه غلط و غيركارشناسي بود اما تصويب شد.
- حتي بخشي از اين خودخواهي دولت در حمايت بيچون و چرا از خودروسازان هم ديده ميشود. درست است؟
دقيقا. در كشور ما نميشود از خودروساز حرف زد. چون آنها تخمدوزرده ميكنند! وزارت صنايع در بخش خودرو يا براي خودش دولت تشكيل ميدهد و يا هر جا عرصه را تنگ ميبيند پشت دولت مخفي ميشود. در همه جاي دنيا تصادف اتفاق ميافتد. در كشور ما تصادف فوتي است ولي در كشورهاي پيشرفته خسارتي. آلايندگي و مصرف سوخت خودروهاي ما بسيار بالاست. اين همه دولتها از خودروسازان حمايت ميكنند و انصافي هم ندارند كه كمي به فكر مصرفكننده و محيطزيست و... باشند. خودروسازهاي ما خودروهاي خوب را هم بد مونتاژ ميكنند. قطعات چيني بلاي جان مردم و هواي پاك شده است. معلوم نيست دولت ما دولت خودروسازان است يا دولت مردم! دولت، خودروساز را به جان و مال و زندگي مردم ترجيح ميدهد. معلوم نيست پشت قضيه چه ماجرايي است. خودروسازي در كشور ما فاجعه است. آيندگان ما را لعن و نفرين خواهند كرد. تا كي بايد بهخودروسازان باج بدهيم؟ دولت يك روز بايد بگويد آقاي خودروساز خودروي خودت را به مدد كيفيت بفروش نه با رانت دولتي. اگر رانت دولت برداشته شود اينها نميتوانند محصولات خودشان را بفروشند. چهكسي ميآيد اين ماشينها را بخرد؟ چقدر مردم بايد بميرند يا هواي آلوده تنفس كنند تا دولت بهخودش بيايد؟ چقدر كشته بدهيم تا دولت رضايتدهد كه از خودروساز حمايت نكند؟ دولت بيايد مرز تعيين كند، بگويد 200هزار نفر ديگر كه بميرند من ديگر از خودروساز داخلي حمايت نميكنم. دولت اعلام كند كه هر شهروند ايراني ماهانه مبلغي بدهد تا كارمندان خودروسازي دست از كار بكشند و در خانهشان بخوابند. مردم پولشان را ميدهند تا جانشان حفظ شود. اينها به بهانه حمايت از كارگر چندين سال است هم دولت را ميچاپند، هم بانكها را و هم مردم را. ولي واقعا چقدر به كارگران در صنايع خودروسازي رسيدگي ميشود؟ آن چيزي كه ما ميشنويم اين است كه مديران خودروساز براي خودشان پاداشهاي چندصدميليون توماني درنظر ميگيرند آن وقت حقوق كارگرها عقب ميافتد. براي همين است كه ميگويم دولت با غرور و خودخواهي مردم را رها كرده و پشت سر خودروساز ايستاده است. اگر سياستگذاريهاي وزارت صنايع اصلاح بشود، اگر خودروسازها دست از توليد خودروي بيكيفيت بردارند مطمئن باشيد وضعيت هواي كلانشهرها حداقل50-40درصد بهتر ميشود.
- درمجموع اگر بخواهيد تمامي مولفههاي آلودگي هوا را درنظر بگيريد مردم بيشتر مقصر هستند يا نهادهاي دولتي و مديريت شهري؟ خودپسندي و منفعتطلبي كدام گروه بيشتر به آلودگي هواي شهر دامن ميزند؟
من مردم را خيلي مقصر نميدانم. دكتر روحاني 2 بار تذكر دادند كه خودروهاي ما بايد باكيفيت شوند. شما برويد بررسي كنيد كه آيا خودروسازان براي اين حرف حداقل يك جلسه گذاشتهاند؟ وزارت صنايع بايد دستور رئيسجمهور را نصبالعين قرار دهد. خودروهاي ما غيرايمن و تقلبي هستند. خودروسازان ما گندم نماي جوفروش هستند. مقصر اين ماجرا وزارت صنايع است. كيفيت بنزين ما پايين است. مصرف سوخت در خودروها و موتورسيكلتها زياد است چون موسسه استاندارد دارد سهلانگاري ميكند. راههاي ما اشكال دارند چون وزارت راه و شهرسازي كارش را درست انجام نميدهد. اگر خيلي خوشبينانه نگاه كنيم در زمينه آلودگي و ترافيك 20درصد مردم مقصر هستند و 80درصد دولت و نهادهاي مسئول. ولي ما 80درصد را كنار گذاشتهايم و مدام توپ را در زمين 20درصد مياندازيم. اگر وسيله نقليه عمومي كارآمد باشد، مگر مردم كمعقل هستند كه از وسيله شخصي خودشان استفاده كنند؟ من اگر مطمئن باشم كه اتوبوس بعد از 2دقيقه ميآيد و راحت روي صندلي مينشينم و بعد از چنددقيقه سركار ميرسم، چه كاري است كه با ماشين شخصيام بزنم بيرون. من اگر2 بار ببينم همكارم با مترو يا اتوبوس آمده سركار و نيم ساعت زودتر از من كه با ماشين شخصيام آمدهام رسيده چرا بايد با ماشين بيرون بيايم؟! براي همين از نظر من بحث خودروهاي «تكسرنشين» يك جمله انحرافي است.
- تاكسيها هم مقصرند؟
سرهنگ هاشمي، رئيس اسبق پليس راهور تهران بزرگ دل خوشي از وضعيت تاكسيراني ندارد
رفتوآمد 95هزار تاكسي در تهران وحشتناك است. اگر اين تعداد تاكسي در هسته مركزي شهر ماشين خودشان را خاموش كنند چه فاجعهاي اتفاق ميافتد؟ ما هسته مركزي شهر را خالي ميكنيم و در اختيار تاكسيها قرار ميدهيم. تاكسيها هم هر كاري دلشان بخواهد ميكنند. شما از مدير تاكسيراني بپرسيد در روز برفي چه تعداد تاكسي داري؟ در ديگر كشورهاي دنيا حداكثر 2تا 4درصد جابهجاييها را تاكسي انجام ميدهد. ما يك كار عجيب و غريب ميكنيم. تاكسيهاي ما بهصورت ميانگين 1/6 درصد سرنشين دارند. ولي يك اتوبوس از سر خط تا ته خط 70نفر مسافر را جابهجا ميكند. 35تاكسي كار يك اتوبوس را انجام ميدهند. يك اتوبوس 20متر طول دارد ولي 35دستگاه تاكسي حدود 150 متر مسير را اشغال ميكنند. بعضي از تاكسيها جنس بازاريها را جابهجا ميكنند و نقش وانتبار را دارند. بعضي از آدمهاي پولدار تاكسي دارند و با آن به طرح ترافيك ميروند. هميشه 20درصد تاكسيها ناپديد هستند. تعدادي هم در اختيار خودشان هستند و هروقت دلشان بخواهد ميآيند و ميروند. اين چه جور حملونقل عمومي است؟ اين سياستگذاري كه مصوبه هيأت دولت است اشكال دارد. رانندگان تاكسي قشر زحمتكش و محترمي هستند ولي درنظر داشته باشيم در هيج جاي دنيا، تاكسي وسيله نقليه عمومي محسوب نميشود.