طبق مطالعات انجام شده خودروهاي دودزا و بيكيفيت، اعم از خودروهاي سنگين، سبك و موتورسيكلتها و پس از آنها، صنايع آلاينده باعث خاكستري شدن آسمان كلانشهرها ميشوند. در اين ميان گاهي ساختمانهاي بلندمرتبه بهعنوان عاملي در تشديد آلودگي هوا يا عاملي در برابر رفع آلودگي هوا معرفي ميشوند. ديروز رئيس سازمان هواشناسي كشور در مراسم امضاي تفاهمنامه همكاري سازمان هواشناسي و سازمان نقشهبرداري كشور ضمن اعلام اين خبر كه گزارشي را در مورد تأثير بلندمرتبهسازي در آلودگي هوا به شورايعالي مديريت شهرسازي ارائه كردهاند، گفت: «طبق اين گزارش نهتنها بلندمرتبهسازي باعث اشكال در تهويه هوا ميشود بلكه نوع و جنس ساختمان نيز در تهويه هوا تأثير ميگذارد.»
داوود پرهيزكار همچنين عنوان كرد كه بنابراين در اين شورا تصميم گرفته شد بهطور موقت بلندمرتبهسازي متوقف شود تا در موقعيت مناسب براي اين موضوع تصميمگيري صورت گيرد. موضوعي كه رئيس سازمان هواشناسي كشور به ميان كشيده از چند وجه قابل بررسي است و باعث شكلگيري سؤالاتي در اين زمينه ميشود؛ نخست آنكه چرا اساسا بايد در كلانشهرهاي كشور و بهويژه در پايتخت، آلودگي هوا طي روزهاي سرد سال آنقدر افزايش يابد كه مدام مرز شاخص سلامت و حتي اضطرار را درنوردد كه بعد از آن موضوع تخليه هوا مطرح شود؟ نكته دوم نيز بهخود شهرهاي كشورمان برميگردد و اين سؤال مطرح است كه چرا در زمان رخداد پديده اينورژن (وارونگي دما)، شهرهايي مثل اراك كه هنوز در اغلب مناطقشان بناي بلندي مشاهده نميشود نيز با آلودگي هوا مواجه هستند؟ در تبريز هم كه تنها 20 برج بالاي 20 طبقه وجود دارد،ميزان آلودگي هوا شرايط بهتري نسبت به پايتخت ندارد؛ تا جايي كه طي چند روز مديريت بحران اين شهر تصميم به تعطيلي مدارس گرفت.
ديگر كلانشهرهاي كشور چون مشهد، اصفهان و اهواز هم با وجود شرايط اقليمي متفاوت با معضل آلودگي هوا مواجه هستند. در مورد تهران نيز با توجه به اينكه باد غالب از غرب به شرق ميوزد نيز ميتوان اين پرسش را ارائه كرد كه در بخش غربي استان و حوالي محدوده كرج، شهرقدس و شهريار هم آيا بلندمرتبههايي وجود دارند كه از تهويه هوا جلوگيري ميكنند يا اصلا هنگام اينورژن بادي جريان ندارد؟ سؤال سوم هم اينكه اگر بلندمرتبهها بهعنوان سدي در برابر جريان باد قلمداد ميشوند چرا از اواسط بهار به بعد و همزمان با تغيير دما و افزايش جريان باد قادر نيستند جلوي پديده گردوغبار و همچنين ريزگردهايي كه از غرب كشور ميآيند را بگيرند؟ و سؤال آخر نيز اينكه آيا در همه شهرهاي دنيا كه تعداد بلندمرتبههايشان بيش از شهرهاي ايران است هم با سرد شدن هوا، بلافاصله آلودگي هوا اينچنين روند افزايشي به خود ميگيرد؟
پاسخ برخي از اين سؤالها بهويژه سؤال نخست بارها در گزارشهاي روزنامه همشهري و در گفتوگو با كارشناسان اين حوزه و ارائه آماري دقيق داده شده است. بهعنوان مثال تنها طي 4ماه اخير در روزهاي 18مهر، 24 آبان، 13 آذر و 25ديماه گزارشهاي مفصلي در مورد تأثير تردد خودروهاي آلاينده منتشر شده است. آمار و اطلاعات اين گزارشها نشان ميدهد كه اولا در يككلام 80درصد آلودگي كلانشهرها ناشي از وسايل متحرك است و 20درصد ديگر به منابع ثابت شامل كارخانهها و صنايع، شوفاژخانههاي غيراستاندارد ساختمانها و معادن شن و ماسه ارتباط دارد.
- بلندمرتبهها علت آلودگي هوا نيستند
در مورد سؤال دوم نيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه انباشت آلايندهها در نزديكي سطح زمين همزمان با پديده اينورژن رخ ميدهد. در اين هنگام جريان باد به حداقل ممكن ميرسد. آنطور كه وحيد حسيني، مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواي شهر تهران ميگويد در شرايطي كه اتمسفر شهري با ارتفاع چندصدمتري در وسعت 760كيلومترمربعي براي تهران جرم و انرژي نهفته محسوب ميشود، هيچ ساختماني نميتواند شرايط حاكم بر آن را تغيير دهد. مصطفي بهزادفر، عضو هيأت مديره انجمن علمي معماري و شهرسازي ايران نيز در اين رابطه ميگويد: باد غالب نهتنها در تهران بلكه در تمام شهرهاي كشور غربي است و در بحث بلندمرتبهسازي مبحث مهم مكانيابي براي بلندمرتبهسازي است. وي در ادامه با بيان اينكه تمام آلودگيها از قزوين به سمت تهران و شرق هدايت ميشود بهطوري كه شرق تهران آلودهترين بخش پايتخت است، ميافزايد: با وجود اين، بلندمرتبهسازي حتي اگر جانمايي صحيح نشود، اصليترين علت آلودگي نيست بلكه عواملي مانند خودروهاي دودزا، نحوه استقرار صنايع، آلودگي ناشي از كيفيت توليدات بهويژه صنايع وابسته به سوختهاي فسيلي و عدماستفاده از فناوريهاي روز از ديگر عوامل است. نكته مهم ديگر آن است كه آمار آلودگي هوا زماني از شهر تهران رخت برميبندد كه باد با سرعت قابل توجهي بورزد.
حال اگر بلندمرتبهها جلوي باد غالب را ميگرفتند، پس نبايد آلودگي هوا رفع ميشد. البته اينكه بلندمرتبهها و نوع، معماري و مصالح ساختمانها در سطح محلي ميتوانند روي جريان باد و تشديد آلودگي هوا تأثير بگذارند طبق تحقيقات به اثبات رسيده است. اين موضوع قرار است در يكي از پنلهاي تخصصي سومين دوره كنفرانس بناهاي بلند كه از فردا بهمدت 3روز كار خود را در برج ميلاد تهران و در حضور نمايندگان كميته انرژي شهري هبيتات سازمان ملل برگزار ميشود، بررسي شود. يكي ديگر از موضوعات اين كنفرانس نقش ديزل ژنراتورهايي است كه برخي از سازندگان بناهاي بلند در راستاي مصرف بهينه انرژي بهكار ميگيرند اما در عمل آلايندگي سرطانزاي بسياري دارند. با اين تفاسير شايد بهتر بود كه سازمان هواشناسي كشور، روي اين آلايندگي بناهاي بلند هنگام ساخت و تأثير شوفاژخانههاي غيراستاندارد تمركز ميكرد.
- شهرهايي كه آسمانخراش دارند اما آلودگي هوا نه
در مورد سؤال آخر نيز ابتدا بايد به اين نكته اشاره كرد كه اساسا امروز براي استفاده بهينه از عرصههاي شهري، استفاده از فضاي عمودي به روش بلندمرتبهسازي به جاي اشغال فضاي افقي، البته با رعايت اصول دقيق سازهاي، محيطزيستي، حقوق شهروندي، ايمني و... امري پذيرفته شده است. از طرف ديگر آنطور كه حامد مظاهريان، معاون مسكن و ساختمان وزارت راه و شهرسازي گفته 72درصد جمعيت ايران ساكن شهرها هستند و بنابراين ساخت بناهاي بلند نياز امروز شهري است. در اين ميان، شهرهاي ايران هنوز از داشتن ضوابط كاربردي بلندمرتبهسازي محروم هستند چراكه شورايعالي شهرسازي و معماري كشور با وجود قرارهاي قبلي حدود 2سال است كه ضوابط تدوين شده را تصويب و ابلاغ نميكند اما در پاسخ به سؤال مطرح شده ميتوان به شهرهايي مثل دوبي با داشتن 149 آسمانخراش در 1287كيلومترمربع مساحت و 2.5ميليون نفر جمعيت، هنگكنگ با 310 آسمانخراش در 1104كيلومترمربع مساحت و 7ميليون نفر جمعيت، نيويورك با 238 آسمانخراش در 11327كيلومترمربع مساحت و 20ميليون نفر جمعيت اشاره كرد كه آنچنان با آلودگي هوا دستوپنجه نرم نميكنند. درحاليكه در برخي از شهرهاي اروپايي مثل پاريس و مادريد بهخاطر تردد خودروهاي ديزلي فراوان مانند تهران با سرد شدن هوا، آلودگي هوا نيز رخ ميدهد. گفتني است در شهرهاي يادشده ارتفاع آسمانخراشها دستكم 150متر است.
نظر شما