خيابانهاي بزرگي كه در دوطرف آنها سولههاي رنگارنگي قرار دارند كه حال و هواي يك جاي صنعتي را به خوبي براي آدم تداعي ميكنند؛ سولههايي كه دور تا دورشان را ديوارهاي بلند فراگرفته و داخل هر كدام از آنها قصهاي از توليد و صنعت ملي شكل ميگيرد. اينجا شهرك صنعتي صفادشت است و درهاي يكي از كارخانههاي توليدكننده ظروف و قطعات پلاستيكي به روي ما گشوده شده تا ببينيم يك ظرف پلاستيكي چگونه توليد ميشود.
دستگاههاي بزرگ و كوچك، دوطرف كارخانه را احاطه كردهاند. وسعت كارخانه به قدري زياد است كه دستگاهها از دور كوچك بهنظر ميرسند. صداي دستگاهها فضا را پر كرده، انگار دستگاههاي غولپيكر آهني با حركت و هياهويي كه در كارخانه به راه انداختهاند، زنده هستند. لباسهاي زردرنگ كاركنان، در كنار دستگاههاي زمخت صنعتي، تضاد جالبي ايجاده كرده و حس جنبوجوش خاصي در كارخانه بهوجود آورده است. ظروف پلاستيكي يكي پس از ديگري از دستگاههاي مختلف بيرون ميآيند و براي اينكه بتوان تا حدودي به نحوه توليد آنها پي برد، بايد به دستگاهها نزديكتر شد.
- اول آزمايش، بعد توليد
قبل از اينكه چيزي در خط توليد ساخته شود، كارهاي ديگري بايد انجام بگيرد. يكي از اين كارها، كنترل كيفي مواداوليه است كه پيچيدگيهاي خاص خودش را دارد. مهندس ليلا زند، مسئول كنترل كيفيت كارخانه ساپل، ميگويد: «زماني كه مواداوليه وارد كارخانه ميشوند، روي آنها آزمايشهاي مختلفي صورت ميگيرد. براي مثال، اگر مواداوليه رنگ باشد، با دستگاه نمونهگيري و تست رنگ، آنها را با نمونه شاهدي كه داريم، بررسي و مقايسه ميكنيم. علاوه بر اين، يكي ديگر از دستگاههاي مهمي كه در آزمايشگاه كنترل كيفي داريم، دستگاهي است كه مقاومت ظروف را در برابر رشد تَرَك ناشي از تركيب تنش و عوامل محيطي بررسي، كنترل و تأييد ميكند و مشتري ميتواند از مقاومت ظروف مطمئن شود».
- پلاستيكهايي شبيه تافي!
هر دستگاه، به شيوهاي خاص كار ميكند. بعضي از آنها تزريقي و برخي ديگر تركيبي از بادي و تزريقي هستند؛ يعني دانههاي پلاستيكي كه به آنها گرانول ميگويند و جنس آنها از پلياتيلن است با دماي بالا ذوب ميشوند و با فشار بالاي باد، تبديل به ظروف ميشوند يا مايع ذوبشده در قالب خاصي ميرود و در اصطلاح به ظروف توليدشده اين دستگاه، تزريقي گفته ميشود. دستگاه بادي- تزريقي هم كه تكليفش مشخص و تركيبي از هر دو دستگاه است. اينها را مديرعامل باسابقه كارخانه به زبان ساده توضيح ميدهد تا درك آن راحتتر باشد وگرنه دستگاهها بسيار پيچيدهتر از اين حرفها هستند. شيشه دستگاهها، مانند يك ويترين است؛ ويتريني كه در آن نه لباسي وجود دارد و نه كفشي، بلكه يك ويترين صنعتي است كه با ديدن داخل آن ميتوان حسابي هيجانزده شد. ماده پلاستيكي مانند يك تافي كشآمده داخل يكي از دستگاهها ديده ميشود و در عرض كمتر از چند دقيقه با فشار هوا تبديل به يك ظرف پلاستيكي ميشود. باورش سخت است كه ظرفي مانند ظرف مايع سفيدكننده بهاين شكل توليد شود.
- ظرفهايي كه پرت ميشوند
دستگاهها اتوماتيك هستند و با گذشت زماني كوتاه، دائما ظروف از دستگاهها بيرون ميآيند. برخي از دستگاهها يك مرتبه بعضي از ظرفهاي پلاستيكي را پرتاب ميكنند كه ديدن چنين چيزي حسابي آدم را متعجب ميكند. يكي از كارگران كه در كنار دستگاهي ايستاده، اطمينان خاطر ميدهد كه خطري در كار نيست و دستگاه كاملا سالم است و ظرفهايي كه سوراخ هستند يا استاندارد لازم را ندارند از خط توليد بهصورت خودكار حذف ميشوند.
- كارگران مشغول كارند
برخي از كارگران روي صندلي نشستهاند و با چاقو مشغول بريدن قسمتهاي اضافه ظروف هستند، خودشان به قسمتهاي اضافه ظروف، ضايعات ميگويند. ميلاد عباسيشيرزاد، 24سال دارد و از 20سالگي در اين كارخانه كار ميكند و كنار يكي از دستگاهها چاقو در دستش دارد. در نگاه اول آدم فكر ميكند كارش چندان سخت نيست و تنها پلاستيكهاي اضافه ظروف را ميبرد ولي خودش ميگويد كه كار ظاهرا ساده بهنظر ميرسد: «خيلي بايد دقت كرد كه در زمان برش ظروف، ظرفي سوراخ نشود و از طرفي هم تميز در بيايد چون اگر كيفيت نداشته باشد، نميتوانيم آن را به كارخانههاي ديگر بدهيم. هر كاري سختيهاي خودش را دارد و در رابطه با كار ما، كمي گرماي ظروف اذيت ميكند كه طبيعي است، پلاستيك با حرارت ذوب ميشود و بعد از اينكه شكل گرفت، حرارت آن تا حدودي در ظرف باقي ميماند».
- به چكار آيد؟
سطلهاي كوچك، تعداد زيادي در پلاستيكي، ظرفهاي كوچك و بزرگ و...، سؤالي را در ذهن بهوجود ميآورند كه به چكار ميآيند و اينها را چهكسي ميخرد. از طرف ديگر هر كسي وارد چنين كارخانه بزرگي شود با خود ميگويد كه مديريت آن بايد خيلي سخت و پيچيده باشد. شايان اميني كه پسر مديرعامل است و شغل پدرياش را دنبال ميكند، با وجود جوان بودنش، مدير تواناي اين كارخانه بزرگ است و نميگذارد سؤالي در ذهن، بيجواب باقي بماند. او ميگويد: «ظروف برخي از داروها، لوازم بهداشتي، ظرف روغن موتور، ظرف مايع لباسشويي، مايع ظرفشويي و انواع و اقسام ظروف به سفارش شركتهاي بزرگ توسط ما توليد ميشود و آن كارخانهها توليدات خود را در اين ظروف ميريزند. مديريت اينجا چندان كار سختي نيست چون به شيوه سنتي كارخانه را اداره نميكنيم و از روشهاي مديريتي مدرن كمك گرفتهايم و همين مسئله باعث شده كه استرس كار به حداقل ممكن برسد. علاوه بر اين اگر مديري نيروهاي كار را بشناسد و به روانشناسي آشنايي داشته باشد، دقيقا ميداند كه كدام نيرو، در چه قسمتي از كارخانه عملكرد بهتري دارد».
- كارخانهاي كه آسياب دارد
پلاستيكهاي اضافه دستگاهها را دور نميريزند؛ اين را يكي از كاركناني كه ظرف پلاستيكهاي اضافه (ضايعات) را جا به جا ميكند، ميگويد. با رفتن دنبال او ميتوان به قسمت ديگري از كارخانه رسيد. جاي جذاب و سرگرمكنندهاي بهنظر ميرسد و دور تا دور آن دستگاههايي كه ارتفاعشان به سقف ميرسد قرار گرفتهاند. بعضي از آنها كارشان آسياب كردن ضايعات است. مخزنهاي بزرگي هم در اين قسمت وجود دارند كه داخل آنها پر از دانههاي كوچك پلاستيكي است كه آدم دلش ميخواهد اين دانهها را در كف دستش بريزد و با آنها ساعتها بازي كند. اين دانههاي ريز، همان مواداوليه ساخت ظروف هستند. مديرعامل كارخانه، ناصر اميني، ميگويد: «هيچ كدام از مواداوليه وارداتي نيستند و همه مواداوليه را از پتروشيمي ايران تهيه ميكنيم».
- اينجا تنها يك كارخانه نيست
كارخانه به اينجا ختم نميشود، سالن تجهيزات، تهويههاي بزرگ، سالن تراشكاري و ساخت قالب و... بخشهاي ديگر كارخانه هستند. داخل حياط كارخانه وسايل ورزشي گذاشتهاند و حتي براي كارگران كتابخانه هم دارند؛ چيزي كه در كمتر كارخانهاي وجود دارد. مديران كارخانه، كارگران و كاركنانشان را سرمايههايي ارزشمند ميدانند و به همين دليل براي آنها و خانوادههايشان كارگاههاي آموزشي روانشناسي، پرورش فرزند و... با كمك گرفتن از مشاورين و روانشناسان برگزار ميكنند. يكي از ويژگيهاي جالب اين كارخانه، اختصاص 10درصد از سود آن به امور خيريه است كه 5درصد از سود براي دانشآموزان و دانشجويان كمبضاعت در نظر گرفته شده و 5درصد آن صرف مؤسسه خيريه «مهر سهيلا» كه از بيماران مبتلا به سرطان حمايت ميكند، ميشود. خيريه را هم مديرعامل كارخانه پس از ابتلاي همسرش به سرطان تاسيس كرده و با وجود فوت همسرش، فعاليتهاي آن نهتنها متوقف نشده، بلكه روزبهروز بيشتر و بيشتر ميشود.