باید بین رسانه دینی و رسانهای که در جامعه اسلامی حضور دارد، تفکیک قائل شد. رسانهای که هنجارها، قوانین و مناسبتهای یک جامعه اسلامی را رعایت میکند، یک رسانه مجاز برای این جامعه شناخته میشود؛ هر چند اسلامی و دینی نباشد؛ ضمن اینکه هیچ دلیلی وجود ندارد که تمام رسانههای یک جامعه اسلامی، رسانههای دینی و اسلامی باشند.
به طور مثال، یک نشریه طراحی دکوراسیون داخلی را نمیتوان نشریه دینی خواند؛ هر چند این نشریه موظف است به دلیل انتشار در یک جامعه اسلامی، فرهنگ دینی را نیز رعایت کند یا یک نشریه آشپزی را نمیتوان نشریه دینی به حساب آورد؛ هر چند این نشریه نیز به دلیل انتشار در یک جامعه اسلامی نباید گوشت خوک را تبلیغ کند.
رسانههای اسلامی، علاوه بر کارکردهای عمومی - که تمامی رسانهها دارند - از کارکردهای ویژهای نیز برخوردارند. در یک جامعه اسلامی، رسانه میتواند بهترین ابزار برای امر به معروف و نهی از منکر باشد زیرا با استفاده از قابلیتهای خود میتواند معروف را بسازد، به تصویر بکشد، معروف کند و حتی امر به آن را نیز انجام دهد؛ یعنی هر دو نقش ساخته شدن و مشهور شدن و همچنین نقش اعمال کنترل غیررسمی را در کنار هم ایفا کند. با این نگاه، فعالیت در رسانه یک جامعه اسلامی، یک واجب کفایی محسوب میشود. رسانه اسلامی در آگاهیبخشی و علمآموزی باید تمامی ضوابط دینی و اخلاقی بین معلم و متعلم را رعایت کند. بدین ترتیب، در چنین رسانهای علاوه بر برخورداری از آموزش برخی مسائل باید به مواردی که در جامعه اسلامی بر آموزش آنها تاکید شده است - مانند دانستن احکام شرعی مورد نیاز - بیش از پیش پرداخته شود. با توجه به مباحث ارائه شده، میتوان گفت که رسانههای اسلامی در مقایسه با سایر رسانهها، کارکردهایی مشابه با مبنایی متفاوت دارند؛ بدین معنی که در رسانههای اسلامی، مبنای تمامی کارکردها دینی است. اگر دین را به معنای راه و رسم زندگی بدانیم، هیچ امری خارج از دین معنا ندارد. در این معنای اعم اگر علوم اسلامی را به معنای تمامی علوم مورد نیاز جامعه اسلامی بدانیم، آنگاه نشریه طراحی داخلی، استخوان شناسی، گل و گیاه و غیره را نیز میتوانیم در معنای عام علوم دینی جای دهیم و بگوییم که در یک کشور اسلامی، تمام اهداف و برنامهها باید حول محور دین - به معنای عام آن - شکل بگیرد. از طرفی، دین معنای خاصی نیز دارد؛ مانند مناسک، احکام، معارف و اخلاق دینی. در این بخش هم رسانه میتواند با تحقیقات، اولویتبندیها و سیاستگذاریهای مناسب، پاسخگوی نیازها و سلایق مختلف مخاطبان خود باشد. مثلا اگر در جامعهای تقاضای آشنایی عمیقتر با معارف دینی وجود داشته باشد، رسانه هم باید به آن بپردازد؛ چه در قالب یک شبکه اختصاصی دینی، چه در قالب برنامههای متفاوت در شبکههای عمومی.
بدین صورت، هم نیازهای تخصصی مخاطبان و هم نیازهای عمومی آنها در قالب شادی، غم، داستان، سریال و غیره پاسخ داده میشود؛ ضمن اینکه نباید فراموش کرد که به دلیل فطری بودن اصل دین، هیچ مفهوم والای انسانی خارج از دایره دین قرار نمیگیرد. بنابراین تمامی آنچه حول ارزشهای انسانی از رسانه پخش میشود، همگی دینی است و با این نگاه، تفکیک برنامه دینی و غیردینی معنی ندارد.
تفاوت اصلی رسانه دینی با سایر رسانهها، در این است که رسانه دینی، در اساس، با هدفگذاری و هنجاریهای حاکم بر رسانه تعریف میشود. رسانه دینی - رسانهای که به طور مشخص و تخصصی به مسائل دینی میپردازد - خودش را در مقابل خداوند مسئول میداند، نه در مقابل آگهیدهندگان، مشتریان یا دولت. چنین رسانهای حتی برای جذب مخاطب هم در جهت رضایت خداوند عمل میکند؛ بنابراین مهمترین ویژگی یک رسانه دینی این است که گردانندگان این رسانه بالذات خودشان را در مقابل خداوند مسئول میبینند و رساندن پیامهای او را - به عنوان یک پیامبر و پیام آور- وظیفه خود میدانند.
در این معنا، پیامبر خود یک رسانه الهی - انسانی است که دریافت پیامهای الهی و تبدیل، ترجمه و بیان آنها به زبان قابل فهم برای مردم، وظیفه این رسانه منحصر به فرد است. ادامهدهندگان راه پیامبر نیز باید محتوای رسانهای خود را از وحی بگیرند؛ ضمن اینکه این افراد به رسانه، به عنوان یک بنگاه تجاری نگاه نکرده و هزینههای خود را از طریق مشترکان یا آگهیدهندگان تامین نمیکنند. رسانه دینی بر مبنای اقتصاد بازار آزاد یا رسانه تجاری عمل نمیکند. در فرهنگ دینی همان طور که کار تجاری در مسجد معنا ندارد، رسانه را هم نمیتوان به حوزه رقابتهای تجاری وارد کرد. رسانه دینی میبایست با وقف و حمایتهای مالی مؤمنان اداره شود. شکلدادن به روابط میان مؤمنان، وظیفه اصلی رسانه دینی است و مطمئنا عمده مخاطبان یک رسانه دینی، مؤمنان به آن دین هستند و کارکردهای این رسانه هم باید در راستای نیازهای این افراد شکل بگیرد. وظیفه رسانه دینی، دیندار کردن افراد بیدین نیست بلکه وظیفه اصلیاش تامین برنامههای آموزشی، تفریحی، اطلاعرسانی و بسیج اجتماعی برای مؤمنان است. رسانه دینی وظیفه ترویج دین و استحکام و تثبیت عقیده مؤمنان را برعهده دارد و مطالعات نشان داده رسانههایی که برای تبلیغ، به میدان رسانهای وارد شدهاند، ضریب موفقیت پایینی داشتهاند زیرا مخاطبان معمولا آن چیزی را انتخاب میکنند که دوست دارند. بنابراین دعوت و تبلیغی که به تغییر دین بینجامد، کار مبلغان رودررویی است که وارد زندگی افراد میشوند نه رسانهها.
توانایی مدیریت، شناخت رسانه و اقتضاهای آن و همچنین شناخت کافی از دین، 3 عنصر لازم برای مدیریت درست و موفق یک رسانه دینی است. رسانههای دینی مانند رادیو معارف، نشریات مختلف مذهبی و غیره در کشور وجود دارد. هر چند در این میان شبکه قرآن سیما نتوانسته است به دلایل مختلف به یک شبکه مطلوب، در حوزه رسانههای تصویری تبدیل شود اما به طور کلی میتوان گفت رادیو و تلویزیون کشور ما به دلیل التزام به اصول شرعی و هدفگذاریهای مبتنی بر عقاید دینی، پاکترین، دینیترین و سالمترین رسانههای عمومی جهان است؛ هر چند تا رسیدن به شبکههای دینی مطلوب، فاصله قابل توجهی دارد .
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۸۶ - ۱۴:۳۱
دکتر حسامالدین آشنا: تمامی رسانههای موجود در یک جامعه اسلامی، رسانه دینی نیستند؛ رسانه دینی علاوه بر رعایت هنجارهای حاکم بر جامعه اسلامی و عمل به کارکردهای تعریفشده برای تمامی رسانهها، خود را در مقابل خداوند مسئول دانسته و رساندن پیامهای او را وظیفه اصلی خود میداند.