القاب و صفاتي كه گويا در ذهن و زبان ما، ملازم و همراه آن اشخاص است. گاهي نهتنها ما بلكه جمعيت بسياري اين القاب و صفات را با يك شخص خاص مرتبط ميدانند. بهگونهاي كه همانند يك برچسب همواره روي شخصيت اوست. اگر اين برچسب، برچسب پسنديدهاي باشد معمولا مشكلي پيش نميآيد. مثلا شخصي در محيط پيرامون خود با عنوان «مبتكر» شناخته شود.
اما اگر اين برچسب بيانگر يك صفت مذموم يا يك رفتار انحرافي باشد، آثار نامطلوبي را در پيخواهد داشت. فرض كنيد يك دانشآموز بهطور گسترده از جانب معلمها يا دانشآموزان با برچسب «تنبل» ياد شود! اگر چه هيچچيز قطعي نيست ولي براساس تجارب مختلف ميشود پيشبيني كرد چه تأثيري در مسير حركت آن دانشآموز خواهد گذاشت يا براي مثال اگر كسي به واسطه جرم يا عمل خلافي مورد مجازات يا توبيخ واقع شود و اطرافيانش از او فقط با لفظي ياد كنند كه يادآور شخصيت مجرمانه و انحرافي وي باشد، معمولا منجر به پذيرش برچسب از سوي شخص خطاكار خواهد بود. چرا كه مقابله با اين برچسبزني برايش طاقت فرساست و بيشتر او را عصبي خواهد كرد و اين پذيرش برچسب منجر به تشديد حالات انحرافي در او خواهد شد.
براساس آنچه از قرآن و روايات معصومين عليهمالسلام برميآيد، اين برچسبزدنها پيامدهاي ناگوار بسياري خواهد داشت؛ از آن جهت كه ملامت و سرزنش را همراه خود دارد و موجب ايجاد كينه و دشمني و دامن زدن به آتش لجاجت ميشود. و با توجه به تكرار برچسبهاي انحرافي، وجود رفتار انحرافي كمكم به يك ويژگي فراگير و غيرمذموم تبديل خواهد شد كه قبح آن به واسطه كثرت در جامعه رنگ ميبازد.جداي از اين پيامدها؛ وقتي شخصي در محيط پيرامون خود با برچسب مذموم شناخته شود، بهزودي جايگاه از دست رفته خود را نزد خلافكاران خواهد يافت!
تمام اين موارد، عواقب دنيوي برچسبگذاري است و قطعا كساني كه فردي را به سمت انحراف سوق دهند عقوبت سنگيني خواهند داشت. متأسفانه امروزه به شكل بيمحابا و بدون عاقبتانديشي شاهد برچسبزني هستيم؛ خواه در محيط خانواده و خواه در جامعه يا فضاي سياسي كشور! و نميدانيم چه بسيار كساني كه مايل به اصلاح هستند ولي برچسبهاي ما راه ديگري را بهسوي آنها گشوده است.