حمام در فرهنگ ايراني كاركردهاي مختلفي داشت و از ديرباز بهعنوان يكي از فضاهاي مهم شهري مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت. كشف حمامهايي از دوره باستان در ايران، نشان از ديرپابودن اين بنا در تاريخ ايران دارد. ورود اسلام به ايران به اين نياز جنبه همگانيتري بخشيد و با توجه به دستورات ديني درباره رعايت بهداشت، استفاده از حمام براي همه مسلمانان ضروري شد. نمونههايي از قديميترين حمامهاي عمومي در تاريخ ايران، در گرگان، سيراف و نيشابور كشف شده است. موقعيت حمامها در شهرها و روستا عمدتا به نوعي مركزيت داشت و در كنار ديگر نهادها و مؤسسات مهم شهر واقع ميشد؛ به اين ترتيب اين مكان نيز در كنار بازار، مسجد و دارالاماره، يكي از كانونهاي مهم تحولات شهري به شمار ميآمد. با اين توصيف، كاركرد حمام در تاريخ ايران به همين جنبه ديني و بهداشتي محدود نماند و به مرور انواع كارويژههاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي نيز حول آن شكل گرفت.
- حمام در تهران
در تهران از زماني كه شهر به صورت قريهاي با محلههاي مختلف شكل گرفت، ساخت حمام در كنار مسجد و بازار متداول بود اما با انتخاب شهر به پايتختي، بهمرور بر شمار حمامها نيز افزوده و هر محله داراي حمام جداگانهاي شد. نخستين حمامها بعد از انتخاب شهر تهران به پايتختي، در محدوده ارگ و بازار ساخته شدند. حمامهاي عمومي در ساعات اوليه صبح به زنان اختصاص داشت و ساعت شروع به كار حمام را در هر محله با بوق اعلام ميكردند. مبلغ ورودي حمامهاي عمومي ناچيز بود؛ چون هزينههاي آنها از محل عايدات تامين ميشد. نكته ديگر اينكه به دلايل مذهبي، استفاده از حمام را براي غيرمسلمانان ممنوع ميدانستند. مردان معمولا وسايل حمام مانند لنگ، ليف، كيسه، صابون، لگن، دولچه و مانند آن را از حمامي مي گرفتند و به صورت مشترك از آنها استفاده ميكردند اما زنان اين وسايل را با خود به حمام ميبردند.
- معماري حمام
رونق اقتصادي و آرامش در فضاي سياسي همواره در گسترش فضاهاي شهري ايران مؤثر بوده است؛ زيباترين و عاليترين حمامها در تاريخ ايران نيز در زمانهايي ساخته شدهاند كه كشور و بهويژه پايتخت، از نوعي ثبات برخوردار بوده است. به اعتقاد پولاك، اهميت حمام در شهرها تا به آن حد بوده كه «برحسب تعداد حمامهاي زيباي مفروش از مرمري كه در هر شهر بود، نسبت به بزرگي و سطوت آن قضاوت ميكردند».
حمامها در سطحي پايينتر از زمين ساخته ميشدند و بام آنها با كف زمين برابري ميكرد. علت اين امر گذشته از تسهيل آبرساني، اين بوده كه حمام در زمستانها از گرماي طبيعي و در تابستان از خنكاي مناسب برخوردار باشد.
ساختمان حمام شامل عناصر گوناگوني بود كه معمولا در معماري اغلب حمامها رعايت ميشد. راهروي ورودي بهصورت راهپلهاي بود كه مشتريان را از بيرون به طرف «سربينه» هدايت ميكرد. سربينه كه در اصطلاح امروزي به آن رختكن گفته ميشود، مكاني بود كه دورتادور آن سكو قرار داشت و مراجعهكنندگان ميتوانستند لباسهاي خود را روي سكوها قرار دهند؛ كفشها نيز زير سكو قرار ميگرفت. همچنين در وسط اين محوطه حوضي تعبيه شده بود كه مردم در آن وضو ميگرفتند. اين حوض داراي پاشويه بود و افراد هنگام خروج از سربينه، پاي خود را در آن قرار ميدادند كه اين امر، منجر به متعادلشدن دماي بدن ميشد. معمولا راهرويي تنگ با سقفي كوتاه، سربينه را به «گرمخانه» متصل ميكرد. تنگوباريكبودن اين راهرو، بهمنظور جلوگيري از خروج گرما بود. گرمخانه فضاي اصلي حمام را تشكيل ميداد.
در اين فضا حوضي به نام «چالحوض» قرار داشت و همچنين «خزينه» بهعنوان مهمترين بخش حمام در همين محدوده قرار ميگرفت. «خزينه» حوضچهاي بود كه زير آن ديگ حمام قرار داشت و آب در آن همواره گرم بود. محل قرارگرفتن ديگ، «آتشدان» ناميده ميشد و همواره شخصي به نام «تونتاب» به وسيله هيزم، بوته، پهن و... آن را گرم نگه ميداشت. دود حاصل از اين آتش به وسيله دودكشهايي به نام «خان» به خارج از حمام هدايت ميشد. مدخل حمام را معمولا با تصاويري زينت ميدادند كه اغلب صحنههايي پهلواني از جنگ رستم با ديوها را شامل ميشد.
- گفته ميشود معمولا حمامها در معماري
ايرانيـ اسلامي به گونهاي طراحي ميشدهاند كه علاوه بر كاركردهاي بهداشتي، داراي فوايد درماني نيز باشند؛ چراكه از گذشتههاي بسيار دور، اطبا در دوره درمان برخي بيماريها، رفتن به گرمابه يا حمام را نيز توصيه ميكردند. بر اساس پزشكي قديم، سلامت بدن ناشي از اعتدال مزاج بوده و بيماري، محصول خروج يكي از اخلاط اربعه از اعتدال به سمت ازدياد يا نقصان دانسته ميشد. باور عمومي آن بود كه به وسيله حمام امكان بازگشت اين اعتدال به بدن وجود دارد. به گفته ابوعليسينا «بناي حمام مانند طبيعت انسان از 4 عنصر (هوا، آتش، خاك و آب) تشكيل شده و ساختار بدن نيز اينچنين است و اگر حمامي خالي از اين عناصر باشد، بيماريزاست».
- كاركردهاي اجتماعي حمام
از حمامها در كنار ديگر فضاهاي عمومي شهر، به عنوان محل اطلاعرساني نيز استفاده ميشد و تازهترين اخبار و شايعات، در اين مكان به گوش مردم ميرسيد؛ به اين ترتيب اين فضاها به صورت تاريخي، نقش شبكههاي اجتماعي را هم ايفا ميكردند.
همچنين مسافراني كه براي نخستينبار به شهر وارد ميشدند، ميتوانستند با حضور در حمام، اطلاعاتي را درباره شهر كسب كنند. به علاوه حمامها محلي براي ديد و بازديد و قرار ملاقات ميان اقوام و آشنايان بودند و به دليل حضور طولانيمدت مردم، حمام محلي عمومي براي رفع اختلافات و پادرمياني در كشمكشها هم به شمار ميرفت. در حمام محلهاي مختلفي تعبيه ميشد و طبقات مختلف اجتماعي هر يك جايگاهي داشتند؛ به علاوه با توجه به خدماتي كه به افراد در حمام ارائه ميشد، امكان پيبردن به وضعيت اقتصادي و اجتماعيشان وجود داشت.
اين مكان ازجمله فضاهاي شهري بود كه زنان نيز در آن حضور مييافتند و براي بسياري از زنان مركز تجمع به شمار ميآمد. زنان در آنجا با هم به گفتوگو و اختلاط ميپرداختند و تازهترين رويدادهاي شهر را با يكديگر در ميان ميگذاشتند. آنها اغلب در هر نوبت، نصف روز را در حمام به سر ميبردند و با خوردن شربت يا با ساز و آواز، وقت ميگذراندند. در بخش زنانه حمام همواره صحبتهايي پيرامون خانواده و ازدواج مطرح ميشد و حمام يكي از اصليترين مكانهايي بود كه در آنجا خواستگاري صورت ميگرفت.
- حمامهاي تهران
از شمار حمامهاي تهران پيش از انتخاب اين شهر به پايتختي، اطلاعات چنداني در دست نيست اما تا سال1232ه.ش، مقارن با سلطنت ناصرالدينشاه قاجار، شهر داراي 153حمام بوده و به گفته پولاك، هر محله به تناسب جمعيت، حمامهايي داشته است. محله ارگ كه كاخ سلطنتي در آن مستقر بود، 14حمام داشت كه از اين تعداد 5باب آن جنبه عمومي داشت و بقيه در مجاورت عمارتها و خانهها قرار گرفته بود و بيشتر جنبهخصوصي داشت.
حمامهاي خارج از خانه عبارت بودند از: حمام شاه، حمام مرحوم قاسمخان، حمام حاجيتقيخان، حمام سيفالدوله و حمام معيرالممالك و حمامهاي متصل به خانهها شامل حمام جناب صدراعظم، حمام محمدناصرخان، حمام ميرزاگرگينخان، حمام اميرآخور، حمام آجودانباشي، حمام معيرالممالك، حمام خسروخان، حمام حاجعليخان و حمام ميرزايعقوب ميشد. محله بازار به عنوان يكي ديگر از محلات مهم شهر كه محل رفتوآمد جمعيت زيادي بود تا اين تاريخ حدود 35حمام داشت كه تقريبا جنبه عمومي داشتند.
تعدادي از اين حمامها عبارت بودند از: حمام ميرزاصالح مرحوم، حمام شيخمحمد، حمام سهرابخان، حمام نوروزخان، حمام شاهي، حمام مهدي خانياين، در مسجدشاه، حمام مخروبه ايلخاني، حمام زنانه مسجدشاه، حمام ندرخان و حمام شاهزاده فرهادميرزا و... . عودلاجان نيز حمامهاي متعددي داشت كه بسياري از آنها وقفي بودند. حمام بيگلربيگي، حمام مدرسه محمدحسينخان مروي، حمام دانگي، حمام حياط شاهي، حمام سپهدار، حمام سردار، حمام زكيخان، حمام شيخ، حمام سيفالدوله، حمام نواب و... ازجمله حمامهاي عودلاجان بودند. از ديگر حمامهاي مهم شهر ميتوان به حمام گلشن، حمام قوامالدوله، حمام همتيار و حمام دولاب اشاره كرد.
- ورود مدرنيته به حمام
با توجه به شيوه گرمكردن آب، آمادهكردن حمام در فصل زمستان بهدليل افزايش مصرف سوختهاي قديمي دشوار بود و به اين ترتيب بسياري از مردم در زمستان نميتوانستند از حمام استفاده كنند، به علاوه استفاده از خزينهها به سبب ماهيت عمومي آن و عدمتعويض آب موجب بسياري از بيماريها مانند بيماريهاي پوستي و قارچي، كچلي و بيماريهاي واگيردار ميشد. با آغاز ورود مظاهر مختلف مدرنيته به ايران، چهره حمامها نيز به مرور تغيير پيدا كرد. در مورد نصب نخستين دوش در حمامهاي ايراني داستان جالبي از دوره ناصرالدينشاه نقل ميكنند و اينكار را به پسر يكي از سرداران ناپلئون به نام «سمينو» نسبت ميدهند كه چون با دختري ايراني ازدواج كرد و در ايران ماندگار شد، حمامي در محله ارگ تأسيس كرد و براي نخستين بار در آنجا دوش كار گذاشت.
اين حمام ظاهرا تا دوره پهلوي دوم هم مورد استفاده قرار گرفته است. البته استفاده از دوش، ابتدا با مخالفتهاي زيادي مواجه شد و شماري بر اين باور بودند كه اين سبك جديد حمام براي انجام اعمال مذهبي مانند غسل نامناسب است. به اين ترتيب كوششهاي زيادي براي مقابله با همگانيشدن دوش و ادامه استفاده از خزينه در حمامها صورت گرفت كه در تاريخ بهعنوان «جنبش خزينه» شهرت دارد. در دوره رضاشاه كه استفاده از خزينه به منظور رعايت بهداشت به طور كامل ممنوع شد، بسياري اين حركت را نوعي غربگرايي و در ضديت با اسلام ميدانستند و حتي حزبي به نام «حزب خزينه» به منظور مقابله شكل گرفت.
به اين ترتيب مردم تا مدتها به صورت پنهاني از خزينه استفاده ميكردند تا آنكه بالاخره با فتواي شماري از علما، اين چالش تا حدودي مرتفع شد. در دوره محمدرضاشاه، تهران صاحب آب لولهكشي شد؛ به اين ترتيب حمامهاي خزينهاي قديمي يكي پس از ديگري كاركرد خود را از دست ميدادند و حمامهاي جديد با آب لولهكشي و دوش جايگزين آنها ميشدند. با ورود آب لولهكشي و امكان استفاده از آن در منازل، بهمرور تعداد حمامهاي خانگي افزايش يافت و از شمار حمامهاي عمومي روزبهروز كاسته شد تا اينكه چنين فضاهايي بهمرور تخريب يا به موزه تبديل شدند.
منابع:
ياكوب ادوارد پولاك، سفرنامه پولاك «ايران و ايرانيان»، انتشارات خوارزمي، 1368.
سيروس سعدونديان، منصوره اتحاديه، آمار دارالخلافه تهران، تاريخ ايران، 1368.
داريوش شهبازي، برگهايي از تاريخ تهران، نشر ثالث، 1390.
جعفر شهري، تاريخ اجتماعي تهران در قرن سيزدهم، مؤسسه خدمات فرهنگي رسا، 1369.
امامعلي شعباني، سعيده جباره، «حمام و كاركردهاي اجتماعي آن در سدههاي ميانه تاريخ ايران»، پژوهشنامه تاريخ اجتماعي و اقتصادي، 1393.