منتقدی که با نگاه متفاوت و قلم شیرینش در دهه60 چهره شد و نوشتههایش خوانندههای بسیار یافت و کنار نوشتن، همیشه درس سینما هم داده است. حالا در کتاب نسیه و نقد فرصت مغتنمی فراهم شده تا تعدادی از بهترین نقدها و مقالات استاد را در دسترس داشته باشیم. البته که کتابی 287صفحهای نمیتواند تصویر جامعی از منتقدی با سابقه نیم قرن نوشتن ارائه کند و ظاهرا قرار است جلدهای دیگری هم در راه باشد، اما همین هم میتواند توشهای باشد برای نسل جوان علاقهمندی که این سالها دهقان را با یادداشتهای کوتاهش بهخاطر میآورد. نسیه و نقد الزاما کتاب مخاطب خاص نیست.
اغلب مقالات کتاب قبلا در نشریات و روزنامهها منتشر شدهاند و مخاطبش میتواند هر فرد علاقهمند سینمایی با هوش متوسط باشد. اینجا خبری از نقد خشک و آکادمیک نیست و در عین حال کلی حرف حساب درباره مفاهیم سینمایی مثل تئوری مؤلف را میتوانید در نسیه و نقد بخوانید. میتوانید با برخی از مواضع خسرو دهقان موافق نباشید؛ بهخصوص اینکه او سالها مخالفخوانی درجه یک بوده و بسیاری از فیلمسازان نامدار ایرانی را از عباس کیارستمی گرفته تا امیر نادری از دم تیغ نقدش گذرانده است. نمونههایی از نقدهای تند و تیز دهقان در نسیه و نقد هم آمده است. مثل نقد معروفش بر «دونده» نادری که یکی از ستایششدهترین فیلمهای سینمای پس از انقلاب است و دهقان زمان اکران فیلم دربارهاش چنین نوشت: «فیلم دونده در پله اول درمانده است. زبان فیلم، زبان یاجوج و ماجوج است. ما زبان یاجوج و ماجوج را نمیفهمیم. فیلم، نتیجه و کارکرد یک آدم اسطورهساز از خود است... فصلی از فیلم به یادگیری الفبا اختصاص یافته است. خوب است که آدم از الفبا شروع کند. باید عزم را جزم کند.
کتابفروشیهای روبهروی دانشگاه در این فصل تا ساعت 5/7 شب هم بازند...» دهقان در دهههای 60 و 70 از این نوع مقالات زیاد نوشته و اساسا بخشی از شهرت و محبوبیت او بهعنوان منتقد هم ناشی از همین مخالفخوانیها بوده ولی تعداد کمی از آنها به نسیه و نقد راهیافته: میخواهم زنده بمانم (درباره عباس کیارستمی)، مسیر (درباره امیر نادری)، اسطوره امیر نادری، فراتر از دونده (درباره فیلم دونده) و فیلم در زندگی، زندگی در فیلم (درباره بوی کافور، عطر یاس) ولی بیشتر مقالات کتاب درباره فیلم و فیلمسازانی است که دهقان نگاه مثبتی به آنها داشته یا دستکم دیدگاهش بینابینی بوده است. مثل مقاله «میوه در عزا طعم ندارد» که به خصایص مسعود کیمیایی میپردازد و براساس درسگفتارهای شفاهی دهقان در کلاسهایش تنظیم شده است. نکته مهم تفاوت دیدگاههای دهقان با بیشتر منتقدان است و اینکه او از دریچهای تازه به سینمای کیمیایی نگاه میکند. مثل این توضیحش درباره قهرمانان کیمیایی: «قهرمانان کیمیایی کلهشق و چپرو (بهمعنای مخالف) هستند و این یک مسئله ذاتی و خیلی مهم است و یکی از معضلات منتقدان با کیمیایی است. بهطور ساده قهرمانان کیمیایی خوششان نمیآید چهارراه و پشت چراغقرمز بایستند، چه شب و چه روز، چون برای قهرمانان او زشت است به سوت پاسبان گوش کنند و او باید برود... بهنظر من غریزی بودن، طبیعی بودن، پایینشهری بودن و عادی بودن آثار کیمیایی از همین است. اگر او با مدیر مدرسه مخالف است، با نظام آموزش و پرورش مخالف نیست، فقط از مدیر مدرسه خوشش نمیآید ...» نوشتههای خسرو دهقان بسیار خوشخوان هستند؛ نوشتههایی که معمولا از طنز سیاه او هم بهره میگیرند. خیلیوقتها دهقان تلخترین حرفها را با زبانی شیرین میگوید و در جاهایی رسما متلک میاندازد ولی همین کار را هم با نثری فوقالعاده و فارسی درست انجام میدهد. با خواندن نسیه و نقد میتوان به شخصیت منتقد رسید؛ اینکه منتقد سلایقش چیست، نگاهش به دنیا چگونه است و اساسا کیست. برای خسرو دهقان نقد فیلم شرح حال است. شرح حال منتقد که در جاهایی بیشتر از فیلم، خودش را توضیح میدهد و دلمشغولیهایش را. نسیه و نقد خواندنی است. حتی برای علاقهمند پیگیری که بیشتر این مقالات را قبلا در مطبوعات خوانده هم گرد آمدن این نوشتهها در کتابی جمع و جور فرصتی مغتنم است. نسیه و نقد هم سرگرمکننده است و هم آموزنده؛ درست مثل سینمایی که خسرو دهقان دوست میدارد.