اما در روزگار دور پایتخت، کفش خریدن برای تهرانیها اصلاً کار راحتی نبود. جدا از اینکه کفشها فقط به چند مدل خاص محدود میشدند 3 سایز هم بیشتر نداشتند. کفشهایی که زیر آنها 3 خطکشیده میشد کوچکپا بودند، 5 خطها ویژه میانه پاها و 7 خطها کفشهای سایز بزرگ به حساب میآمدند.
بنابراین کمتر کسی پیدا میشد که اندازه پایش دقیقاً با این 3 سایز موجود برابری کند و به اینترتیب مردم آن روز و روزگار نزدیکترین کفش به پایشان را انتخاب میکردند و بعد با تنگ و گشاد کردن، آن را به اندازه پایشان درمیآوردند. جالب اینکه کفشها معمولاً جفت هم نبودند و هر لنگه آن، چه در دوخت و چه در سایز با لنگه دیگر مغایرتهایی داشت.
چون بنا به اعتقاد دوزندههای کفش، جفت دوختن کفش باعث مردن مادرزن دوزنده میشد و بدشگونی را برای خریدار در پی داشت. در این گزارش به بررسی پژوهش تهرانشناسان درباره پاپوشهای پایتختنشینها در روزگار حکومت قاجار پرداختهایم.
در روزهایی که تهران به تازگی پایتخت ایران شده بود در بازار بزرگ شهر راستهای وجود داشت که در زبان عامه به آن «بازار اُرسیدوزها» میگفتند. در این بازار دهها مغازه کفشفروشی وجود داشت که فرق این مغازهها با کفشفروشیهای امروزی اختصاصی بودن آنها بود.
به اینترتیب که مغازه کفشهای زنانه از مغازه کفشهای مردانه مجزا بود و برای کفشهای بچگانه هم اُرسیدوزیهای جدا وجود داشت. البته که هرچه بیشتر از حکومت قاجار فاصله بگیریم و به حکومت پهلوی نزدیکتر شویم مغازهها به سمت تکامل پیش میروند تا جایی که در همین بازار اُرسیدوزها مغازههایی هم پیدا میشد که در آنها همه نوع کفشی وجود داشت و زن و مرد میتوانستند از یک دکان برای خود و فرزندانشان کفش تهیه کنند.
اینطور که «جعفر شهری» در کتاب «طهران قدیم» مینویسد در این بازار چند دکان فرنگی هم وجود داشت که صاحبان آنها جعبههایی از جنس آینه را جلو دکان میگذاشتند و نمونه کفشهایشان را در آن قرار میدادند که این کار درواقع کار ویترینهای امروز را برای کفشفروشیها انجام میداد.
- از «پاشنهبخواب» و «پاشنهنخواب» تا «نعلین»
و اما بشنوید از انواع کفشهای موجود در بازار اُرسیدوزهای تهران. در آن روز و روزگار کفشها تنوع زیادی نداشتند و جز چند مدل کفش مردانه و چند طرح زنانه، مردم انتخاب دیگری در این زمینه نداشتند. اصلیترین کفشهای مردان آن روزگار «اُرسیهای چرمی» و «نعلین» بود که اولی پاشنه داشت و بهعنوان یک کفش رسمی با چند شکل «دهان دولچهای»، «سگکی»، «پاشنهنخواب» و «پاشنهبخواب» عرضه میشد و دومی کفشهای بدون پاشنه بود که از چرمهای زرد و قرمز ساخته شده و کفشهای راحتی آن دوره به حساب میآمد.
زنان در دهها سال پیش هم کفشهای پاشنهبلند و بدون پاشنه به پا میکردند. کفشهای پاشنه کوتاه که کفشهای راحتی بانوان بودند و اصطلاحاً به آنها «گالشی» گفته میشد چند مدلبندی، تسمهای و سگکی داشتند و عمدتاً در 2 رنگ قرمز و مشکی از 2 قران تا 2 ریال به فروش میرسیدند. اما کفشهای پاشنهبلند که بهترین و گرانترینشان کفشهای جیر بود تا 2، 3 تومان هم قیمت داشت و متناسب با قیمتشان چند سالی هم عمر میکرد.
اما نکته قابل توجه درباره کفشهای عصر قاجار که اتفاقاً بین انواع کفشهای مردانه و زنانه مشترک بود نیاز این پاپوشها به نعلکوبی و میخکوبی بود. در واقع هیچ کفشی بدون نعلکوبی و میخکوبی قابل استفاده نبود و مشتری بعد از خرید کفش مورد نظرش باید حتماً آن را به دکانهای نعل و میخ میبرد تا پاشنه را با نعل یا میخ مناسب به بدنه کفش متصل کنند.
- کفشهای تا به تا
برخلاف باور رایج، این کفشها نبودند که باید به اندازه پای مشتری دوخته میشدند بلکه مشتری باید خود را با 3 سایز بازار وفق میداد. در چنین شرایطی خریدار همواره با کفشهایی مواجه میشد که یا برایش تنگ بود یا از پایش درمیآمد. تهرانیها در این مواقع هم راهکارهای جالب و منحصربهفرد خود را داشتند. به اینترتیب که اگر کفش برایشان کوچک بود آن را آب میزدند و مرطوب میکردند و بعد میپوشیدند تا کفش اندازه پایشان شود.
اما اگر کفش کوچکتر از این حرفها بود و مشکل با آب زدن حل نمیشد آن را به پنبهدوز میدادند تا برایشان قالب بزند. پنبهدوز کفش را یک شب تمام دور قالب بزرگتری میکشید تا صبح کفش فرم قالب را بگیرد و گشادتر شود. گشادی کفش هم چاره داشت. البته اگر کفش آنقدر گشاد نبود که از پای مشتری دربیاید معمولا ًکاری انجام نمیدادند؛ به این امید که با آفتاب خوردن، خودش جمع میشود. اما اگر مشکل بزرگتر از این حرفها بود جلو آن پنبه یا پارچه میگذاشتند و به این طریق کفش را اندازه پای خریدار میکردند.
نکته جالب توجه دیگر درباره کفشهای عصر قاجار تا به تا بودن آنها بود. از آنجا که کفشها بدون قالبهای مشخص و به دست اُرسیدوزها دوخته میشد معمولاً هیچ دو جفتی شبیه هم درنمیآمد و لنگههای کفش گاهی در دوخت و حتی اندازه با یکدیگر تفاوتهایی داشتند. کفشفروشها برای اینکه در این زمینه صدای مشتری درنیاید یک اصطلاح را باب کرده بودند و میگفتند: «اگر دوزنده کفش را جفت بدوزد مادرزنش خواهد مرد و برای پوشنده هم خوششگون نیست.»
- خرید از راه دور
سالهای دور بانوان محجبه تا جایی که مقدور بود از خانه بیرون نمیآمدند. تا جایی که به جز مسیر خانه تا حمامهای عمومی کمتر خانمی در کوچه و خیابانهای پایتخت دیده میشد. در روزگاری که آرایشگر و طبیب برای رسیدگی به امور بانوان به خانهها احضار میشدند تا خانم خانه از بیرون رفتن بینیاز شود خرید کفش بانوان هم از راه دور انجام میشد.
اینطور که «نصرالله حدادی» پژوهشگر تهران قــدیم میگـــوید مردان متعصب پایتختنشین که از بردن خانمهایشان به اُرسیدوزی اجتناب میکردند کف پای آنها کاغذی میگذاشتند و اندازه پایشان را روی آن میکشیدند. بعد کاغذ را از روی خطها برش میدادند و با این کاغذها که نشاندهنده شماره کفش بود راهی مغازههای کفشفروشی میشدند.
- مالیات نجاران را اُرسیدوزها بدهند
کفش از آن دست پوشاکهایی بود که میشد در تمام مراحل ساخت آن از کوبیدن زیره کفش و بخیهکشی تا کشیدن رویه آن تقلب کرد. به اینترتیب که زیره کفش را با کوبیدن بزرگ میکردند، در بخیهکشی به جای کوکهای میلیمتری، کوکهای نیمسانتی و یکسانتی و حتی بیشتر میزدند و در رویهکشی، رویههای کوتاه را با انبردست و دندان میکشیدند تا اندازه قالب کفش شود و بعد با موم داغ بریدگیهای آن را میپوشاندند.
به همین دلیل تهرانیها همواره جماعت کفاش را به چشم یکی از متقلبترین پیشهوران میدیدند. البته که در این میان، اُرسیدوزها و کفاشها هم کم تقصیر نداشتند. «جعفر شهری» پژوهشگر تهران قدیم درباره کار فروشندگان کفش در بازار تهران نقل میکند که به محض اینکه فروشنده کفش را میفروخت و مشتری را برای کار نعلچیگری به اول بازار میفرستاد بلافاصله نمای دکان را تغییر میداد و جای خود را با یکی دیگر از فروشندگان مغازه عوض میکرد تا اگر مشتری از خریدش پشیمان شد و قصد پس دادن کفش را داشت نتواند تشخیص بدهد کفش را از کدام دکان و کدام فروشنده خریده است.
این دغلکاری جماعت کفاش آنقدر پیشینه داشت که میگویند شاه عباس صفوی وقتی دید اُرسیدوزها چطور در کارشان تقلب میکنند و حتی از رویههای کوچک و بدون استفاده هم نمیگذرند و در عوض نجارها مجبور هستند خردهچوبهایشان را دور بریزند و مالشان را تلف کنند دستور میدهد مالیات نجاران را اُرسیدوزها بدهند!