طبق آمار حدود 120 NGO یا سازمان مردمنهاد (سمنها) دارای مجوز در محلههای تهران فعالیت میکنند. اگر سمنهایی را که بدون ثبت رسمی و گرفتن پروانه از وزارت کشور و به شکل گروههای محلی فعالیت میکنند هم به این آمار اضافه کنیم، به عدد بزرگتری میرسیم. فارغ از اینکه ساختار و شکل این تشکلهای مردمی و محلی چقدر با ساختار و تعاریف یک NGO همخوانی دارد، نکته مهمی که در مورد آنها وجود دارد و جلب توجه میکند حوزه فعالیتشان است.
اغلب سمنها در چند حوزه خاص و تکراری چون خیریه، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنند. اما همانطور که اشاره شد هرکدام از محلهها در زمینه انواع آلودگیها، کمبود آب، ترافیک و فرهنگ رانندگی نیز با بحرانهای جدی و نگرانکنندهای روبهرو است و حل همه آنها، مشارکت تشکلهای مردمی را طلب میکند. متأسفانه در اغلب محلهها خلأ گروه یا تشکلهای مردمیای از این دست احساس میشود. در گفتوگو با «بهمن حاجی هاشمی»، مدیر انجمن زیستمحیطی و حقوقی شهر و طبیعت، این موضوع و دلایل آن را بررسی کردهایم.
چرا اغلب تشکلهای مردم نهاد در موارد مشابه و موازی نظیر آسیبهای اجتماعی، اعتیاد یا گروههای خیریه فعالیت میکنند و کمتر دیده میشود که با توجه به نیاز محله در حوزههایی نظیر آب یا آلودگی، گروهی تشکیل شده و تلاشی صورت بگیرد؟
این موضوع دلایل گوناگونی دارد و از چند زاویه میشود به آن پرداخت. یکی از دلایل اصلی آن، تازه و نو بودن برخی از این مشکلات در محلههاست. برای مثال بحث کمبود آب تازه چند سالی است که بهطور جدی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. دلیل دیگری که میشود بیان کرد، به نبود قدرت اجرایی و تأثیرگذاری سمنها در برخی از این حوزهها برمیگردد.
مثلاً در همین بحث ترافیک یا آلودگی آب و خاک، انجمنهای مردم نهاد نمیتوانند در معادلات و کارهای اجرایی مربوط به این حوزهها که اغلب به پلیس و دستگاه قضایی و نهاهای حکومتی مربوط میشود وارد شوند و تأثیرگذار باشند چرا که سمنها توسط دستگاهها و سازمانهای مرتبط حمایت نشده و توجه چندانی به آنها نمیشود. از طرف دیگر فعالیت در حوزههایی چون اعتیاد و خیریه جذابیتهای بیشتری دارد.
همکاری و مشارکت مردم و سازمانهایی نظیر شهرداری در این زمینهها بیشتر و بهتر است و در نتیجه سمنها دسترسی بهتری به منابع مالی پیدا میکنند و بیشتر هم مورد توجه و اقبال عمومی قرار میگیرند. به نوعی میشود گفت رفتار و سیاستگذاری مسئولان و مدیران دولتی و سازمانها به گونهای است که حالت خطدهی داشته و سمنها را به سمت چند حوزه خاص و تکراری مثل اعتیاد و خیریه سوق میدهد.
فعالیت در این حوزهها لازم و ضروری بوده و بسیار خوب است، اما همانطور که اشاره کردید، تشکلها و گروههای مردمنهاد و محلی باید با توجه به نیازهای محله در حوزههای دیگر مثل آب و هوا نیز فعالیت داشته باشند.
- سازمانها و نهادهای حکومتی و دولتی چطور به فعالیت گروه و سمنهای محلی سمت و سو میدهند؟
گروههایی که در زمینههای خیریه یا ترک اعتیاد فعالیت میکنند، چون در این حوزهها فضای احساسی و تبلیغاتی بهتر و قویتری وجود دارد، دسترسی بیشتری هم به منابع مالی دارند و از حمایت و همکاری سازمانهایی چون شهرداری و ستاد توانافزایی سازمانهای مردمنهاد برخوردار میشوند. همچنین مردم و رسانهها هم مشارکت و حمایت بیشتری از این نوع فعالیتها دارند.
از طرف دیگر، احساس امنیت و آزادی عمل گروهها در این موارد بیشتر است و مانند برخی از حوزهها نگرانیای بابت برخوردهای احتمالی پلیسی و قضایی و امنیتی ندارند. گذشته از اینها در حوزهای چون اعتیاد میتوانند یک کمپ تأسیس کرده و در بحث درآمدزایی هم موفق باشند. اما در موارد دیگر به ندرت چنین امکانی فراهم است. سمنهایی که در این حوزهها فعالیت میکنند با برنامههایی چون دریافت بودجه، گرفتن هدیه و کمکهای مالی مورد حمایت و تشویق سازمانها و نهادهای مختلف قرار میگیرند.
مجموع این موارد برای سمنها به نوعی حکم تشویق و خط دهی غیرمستقیم برای فعالیت در چند مورد خاص مثل خیریه و اعتیاد را دارد. برای مثال در منطقه 21، جوانی دریککاری پژوهشی موفق شد رطوبت هوا را برای آبیاری گیاهان به آب تبدیل کند. کارایی این روش را هم بهصورت عملی اثبات کرد و نشان داد، اما شهرداری هیچ توجهی به این جوان و کار پژوهشیاش نداشت.
اما همزمان چند ماشین جهیزیه برای نیازمندان مدتی جلو ساختمان شهرداری به نمایش گذاشته شد و کلی از آن خبر و گزارش تهیه کردند. تهیه جهیزیه برای نیازمندان بسیار ارزشمند و لازم است و دراهمیت آن شکی نیست، اما سمنها وقتی میبینند به پژوهش اهمیتی داده نمیشود ولی کارهایی اینچنینی مورد حمایت و توجه است، ناخودآگاه به این سمت سوق پیدا میکنند که اغلب سمت سوژههایی چون خیریه و اعتیاد بروند. شما وقتی به یک سازمان یا نهاد بروید و بگویید در زمینه آسیبهای اجتماعی یا خیریه طرح و برنامه دارم راحتتر پذیرفته میشوید و کمک و همکاری لازم را دریافت میکنید، تا اینکه بروید و بگویید کار پژوهشی انجام دادهاید یا در حوزهای مثل آب و ترافیک و محیطزیست برنامه دارید!
- اگر سمنهای محلی از اداره، نهاد یا سازمانهای دولتی بودجه و کمکهای مالی دریافت کنند، آنوقت اصل غیرانتفاعی و مردمی بودن آنها زیر سؤال میرود؟
دقیقاً همینطور است. یک انجمن مردم نهاد باید غیرانتفاعی، غیروابسته و غیرسیاسی باشد. اگر سمنهای محلی از یک نهاد و اداره دولتی بودجه و کمک مالی دریافت کنند دیگر غیرانتفاعی و مستقل و مردمی نیستند. از طرف دیگر، با دریافت پول یا کمکهای مالی ممکن است گرایش سیاسی به یک گروه، فرد یا حزب خاص پیدا کند و ناخودآگاه وابسته شوند.
در واقع این موضوع به اصل انجمنهای مردم نهاد آسیب میزند و ماهیت و کارکرد آنها را تضعیف کرده یا از بین میبرد. اگر هم قرار است شهرداری یا سازمانهای دیگر به سمنها کمک کنند باید در حد کمکهای غیرنقدی مانند در اختیار گذاشتن دفاتری برای تشکیل جلسات باشد.
در مجموع اگر میخواهیم فعالیت سمنها در محلههای تهران گسترده شده و متناسب با نیازهای محل و شهر متنوعتر شود، باید موانع و مشکلاتی را که در جریان این گفتوگو به آنها اشاره شد از پیش رو برداریم. محلههای تهران و تمام سازمانها و نهادهای آن برای حل مشکلات نیاز به حضور و مشارکت مفید و مؤثر مردم محله در قالب انجمنهای مردم نهاد دارند. باید شرایطی را فراهم کنیم که گروههای محلی متناسب با نیاز محلهشان فعالیت و مشارکت مردمی داشته باشند.