به عقیده بسیاری از کارشناسان، جاذبه بناهای تاریخی و گردشگری شهر تهران برای گردشگران داخلی و خارجی کمتر از بقیه شهرهای تاریخی مثل، اصفهان و شیراز و.... نیست.
محلههای تهران بهرغم توسعه و قرار گرفتن در مسیر مدرنیزه شدن هنوز بار تاریخی پایتخت 230ساله را به دوش میکشند و گویای بخش مهمی از تاریخ، فرهنگ و هویت پایتخت نشینها هستند. اما حفظ این بناها در تهران مدرن کار چندان راحتی نیست.
به همین بهانه با «محسن شیخ الاسلامی » معاون میراث فرهنگی استان تهران درباره اهمیت حفظ بناهای تاریخی در محلههای قدیمی مثل عودلاجان برای جذب گردشگر و موانعی که برای حفظ این میراث سر راه اهالی این دست محلهها وجود دارد به گفتوگو نشستهایم.
- در باور عام از تهران بهعنوان یک شهرتاریخی یاد نمیکنند؛ در صورتی که این پایتخت 230ساله بناها وآثار تاریخی ارزشمندی در دل خود دارد. ارزیابی شما از بناهای تاریخی شهر تهران بهویژه در قلب پایتخت و در واقع بافت تهران قدیمچیست؟
تهران واقعاً یک شهر تاریخی است و این را باید جزو الزامات شهر تهران بدانیم. ساختار این شهر در 2دوره تاریخی شکل گرفته. هسته مرکزی شهر، بازار و به دنبال آن مسجدجامع تهران است. حتی چندین اثر و بنای تاریخی از دوره ماقبل صفویه در حوالی محله امامزاده یحیی(ع) و در مسجدجامع شهر، تهران داریم که قدمت آن به قرن 8یا 9 میرسد.
درواقع شکلگیری شهر با استاندارهای تاریخی همراه است. حصار صفوی، حصار و برج و باروهای ناصری و بناهای ارزشمندی که در منطقه12 وجود دارد همگی گویای نشانههای تاریخی بودن شهر تهران است. بهویژه اینکه تبدیل تهران به پایتخت در دوره قاجاریه و روند شکلگیری شهر و محلههای تازه براساس نیازهای دارالخلافه روایتگر حال و هوای تاریخی تهران است.
بسیاری از اتفاقات مهم و حساس تاریخی کشور هم در همین شهر به وقوع پیوسته است. به همین دلیل وقتی به سیر و روند شهرنشینی و ساختوسازهای بناهای ارزشمند تاریخی تهران حتی تا امروز نگاه میکنیم میتوانیم نمره قبولی بدهیم. حتی آن را یک شهر دیدنی از نظربرخورداری از بناها و آثار تاریخی قلمداد کنیم.
- از بناهای ارزشمند و محله تاریخی شهر تهران گفتید. در محله عودلاجان حدود 50 اثر تاریخی ثبت شده وجود دارد. برنامه اداره میراث فرهنگی برای این بناهای ارزشمند چیست؟ برای مرمت واحیای همه بناهای تاریخی چه کاری باید انجام شود؟
حفاظت آثار و بناهای تاریخی یک روند پیوسته است. نخستین گام، حفاظت قانونی و حقوقی از این آثار است. محله عودلاجان بهعنوان یکی از 5محله اصلی تاریخی تهران به ثبت آثار ملی رسیده اما این ثبت به تنهایی برای حفاظت قانونی کامل از این محلهها و بناهای ارزشمند کافی نیست. برای مثال اگر ما 5بنا را هم در محله عودلاجان مرمت کنیم اما از آنها بهرهبرداری و استفاده نکنیم هیچ فایدهای ندارد. مهمترین کار بعد از احیای بناهای تاریخی حفاظت از بنا و حضور دستگاههای نظارتی است.
براساس ضابطه قانونی فقط میتوانیم مشاوره دهیم. درواقع حفاظت از بناها در هر محدوده تاریخی نیاز به برنامهریزی و پیوستگی مستمر دارد که این با همراهی شهرداری مؤثر است. خوشبختانه طی سالهای اخیر این همسویی با شهرداری به نتایج خوبی رسیده. راهکارهای قانونی ما ثبت است.
بودجه میراث درقیاس با شهر تهران بسیار اندک و محدود است. رسیدگی، تملک و احیای همه بناهای تاریخی ازعهده میراث فرهنگی خارج است. با توجه به اینکه شهرداری در این ماجرا ذینفع است میتواندنسبت به تملک بناهای ارزشمند تاریخی قدمهای خوبی بردارد. البته این را هم باید گفت که متأسفانه ما برای ضابطهمندی در محدوده بافتهای تاریخی چندان موفق عمل نکردهایم. برای مثال چند سالی که در میراث فرهنگی تهران بودم یکسری بناها را تعیین کردیم تاپیرامونش یکسری تغییرات انجام دهیم؛ البته با حفظ ارزشها و قدمت هویتیشان.
محلههای عودلاجان، سیروس و سنگلج را نباید جزو بافت فرسوده حساب کرد بلکه این محدودهها بافت تاریخی شهر تهران هستند. اگر ساختوسازها براساس اصول، ضوابط منطقی و اولیه اصیل تاریخی انجام شود قاعدتاً از شرایط بحرانی فعلی نجات پیدا میکنیم. برای مثال عودلاجان غالباًبه انبارهای تجاری تبدیل شده که در آن روح زندگی جریان ندارد. اما وقتی علقه محلهای در میان اهالی آن، ایجاد و زیرساختهای مورد نیازشهری تأمین شود شهروندان حس دلبستگی و مسئولیت بیشتری پیدا میکنند واهالی قدیمی برای زندگی به این محلهها برمیگردند. همین موضوع به حفظ بناها و آثار تاریخی در دل محدودههای تاریخی کمک میکند.
یکی دیگر از راهحلهای اثرگذار برای حفظ بناهای تاریخی توجه به نکات و معیارهای هویتی هر محله، معماری و ساختوسازهای جدید است. محدوده تاریخی بازار تهران امروز گنجایش این همه پاساژ و مرکز تجاری را ندارد. این روند حتی به سمت خیابان سیروس و جنوب خیابان مولوی هم روبه افزایش است که همین موضوع به حفظ بافت تاریخی تهران آسیب میزند و باعث از میان رفتن آن میشود.
- صحبت از ساختوسازها شد. وقتی میراث فرهنگی روی ملکی دست میگذارد و میگوید اجازه ساختوساز ندارید یا محدودیت دارید برای مالک ،مشکل ایجاد و از ارزش واقعی ملک کم میشود. تعداد زیادی از ملکهای بافت تاریخی فرسوده است و نیازبه تعمیر و بازسازی دارد. بسیاری از مالکان توانایی پرداخت هزینهها را ندارند یا اگر بخواهند کاری انجام دهند از طرف میراث فرهنگی اخطار میگیرند. چه تسهیلات یا بسته تشویقی ویژهای دارید؟
برای املاکی که ثبت آثارتاریخی و ملی هستندسازمان میراث فرهنگی یکسری کمکهای بلاعوض دارد. طبق این تفاهمنامه میراث فرهنگی 50درصد از هزینه مرمت، احیا و تعمیر را به مالک پرداخت میکند. البته این تفاهمنامهها هم شرایط خاصی دارند و معمولاً با توجه به کسری اعتبار و بودجه عملاً اتفاق چندانی در آن رخ نمیدهد. به همین دلیل زیاد قابل اتکا نیست. چون اعتباری که در طول سال به استان تهران برای حفظ بنای تاریخی در طول سال داده میشود نسبت به شهرهای تاریخی دیگر رقم چشمگیری نیست.
این موضوع را اگر با توجه به تعداد متقاضیان و اولویتها در نظر بگیریم عملاً نتیجه چیزی جز در فهرست انتظار ماندن نیست. بخش دیگر، اعتبارات در بخش کمکهای فنی به بناهای ثبت شده ملی است. برای تملک این دست بناها در طول سال اعتبار بسیار ناچیزی از طرف سازمان میراث فرهنگی برای تملک برخی آثار ثبت ملی شده از سوی میراث فرهنگی در نظر گرفته شده استکه این داستان هم یکسری ضابطههای خاص خود را دارد.
مالکان دوست دارند از ملکشان بهرهبرداری بهینه شود. از طرفی در سازمان میراث فرهنگی یکسری قوانین و تبصرهها وجود دارد که باعث میشود ما هم از موضعمان دفاع کنیم. در نتیجه چون هیچکدام هم کوتاه نمیآییم همین عوامل سبب نارضایتی شهروندانی میشود که در بافت تاریخی زندگی میکنند.
- آیا تغییر کاربری میتواند راهکار مناسبی برای حفظ بناهای تاریخی تهران باشد؟
یک سری تغییر کاربریها مثل راهاندازی خانه نان و نمک و از این دست کارها داشتهایم که میتواند با توجه به سود اقتصادی که برای مالک دارد آن را از عوامل تشویقی دانست. اما این امکان برای همه نیست. در واقع همه مالکان علاقه به تغییر کاربری ملکشان ندارند. البته برای تعمیر و مرمت چهره املاکی که در ثبت آثار ملی قرار دارند هیچ محدودیتی نداریم. فقط در صورت مشارکت مالک برای مرمت و تعمیر بنای ثبت شده ملی اعتبار 50 یا 60میلیون تومانی از سوی سازمان میراث فرهنگی شامل حالش میشود.
- چه تعداد از اهالی تهران از این تسهیلات استفاده کردهاند؟
اعتبارات شامل افراد زیادی نشده است. برای مثال چند مالک بودند که حمام قدیمی خریده بودند و تعدادی در بازارچه قوام از تسهیلات مشارکت در برنامه تاریخی استفاده کردند. برای تغییر کاربری، بخش معاونت سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی طرحهای توجیهی برای تشویق مالکان محدوده تاریخی دارد. یکسری تخفیفها را که رقم خیلی کمی است و صرفاً جنبه تشویقی برای آنها دارد هم در زمینه نوسازی ملک، اشتغال و بهرهوری مالک سرمایهگذار برای علاقهمندان به مشارکت ساخت بناهای تاریخی داریم.
- یکی ازمشکلاتی که درمحدوده بافت تاریخی داریم این است که ساکنان قدیمی رفته اند و آسیب اجتماعی زیاد شده است. برای حفظ بناهای تاریخی و هویت دادن به محلههای تاریخی با نهادها و مسئولان نهادهای مختلف تعاملی برقرار شده است؟
خوشبختانه با شهرداری طی چند سال اخیر تعامل خوبی داشتهایم. بهویژه شهرداری منطقه12 که بیشترین بافت تاریخی شهر تهران در دل آن جا گرفته. حتی یکی دو قدم از ما جلو تر گام برداشته است. حتی تشکیلات خوب و قوام یافتهای هم برای بخشهای تاریخی دارند. سازمان زیباسازی شهر تهران هم طرحهای خوبی مثل جداره سازی، پیادهراهسازی و سامان دادن نماهای شهری در محدوده تاریخی اجرا کرده است.
اتفاق مثبت این تعاملات حضور معاون میراث کشور در شورای معماری و شهرسازی است که بهعنوان یکی از اعضای این شورا میتوانند درباره محدوده بافتهای تاریخهای حق وتو داشته باشند. امیدواریم روند این اتفاقات مثبت برای حفظ احیا و هویت تاریخی همچنان ادامه داشته باشد. با این کار میتوانیم نسبت به احیای بناهای تاریخی شهر تهران و حتی جذب گردشگر خارجی هم گام خوب و درخور شأن شهر تهران برداریم.
- برای جذب گردشگر خارجی، بازارچه قدیمی عودلاجان مرمت و بهسازی شد و مشاغل ساماندهی شدند و کاسبان همگی تغییر کاربری دادند و این بازارچه تبدیل به بازارچه صنایعدستی شد. اما گویا چندان در زمینه جذب مشتری موفق نیست. علت آن چیست؟
این موضوع نیاز به یک کار تیمی دارد. همه ارگانها و نهادها باید در کنارهم تصمیم بگیرند تا با توجه به عقبه فرهنگی عودلاجان و آسیبشناسی وضع امروزش راهکار مناسبی در پیش بگیریم تا گردشگر بیاید و اقتصاد رونق پیدا کند. من چند شب پیش از میدان توپخانه رد میشدم. همراه خانوادهام به خیابان باب همایون و بازارچه سنتی که مدتی است در این خیابان راهاندازی شده است رسیدم. با اینکه اواسط شب بود اما آنقدر حس امنیت نسبت به فضای این بازارچه داشتم که در ماشین منتظر ماندم تا خانوادهام در آن گشتی بزنند.
محدوده چنین فضایی باید بیشتر شود و به سمت عودلاجان هم برود یعنی از مرمت فضاهای شهری شروع کنیم و بعد به سمت احیا برویم. کار پیوسته است. اگر آسیب های بازارچه عودلاجان را شناسایی کنیم میتوانیم به رونق این بازارچه و رسیدن به هدفهای احیا کمک کنیم.