کافیاست قبل از شروع هر کاری بپرسیم این کاررا بکنیم که چه بشود؟ این سوال در حوزه رسانه بسیار کارگشا خواهد بود، مخصوصا در حوزه برنامه سازی. اگر هر مدیر و برنامهسازی در این حوزه از خود میپرسید فلان برنامه را تولید کنیم که چه بشود، شاید الان نیمی از برنامهها ساختار و محتوای متفاوتی داشتند و در فرصتهایی بهتر ارائه میشدند. البته این سوال خیلی وقتها از کپیکاریهای معمول و یا ایجاد جو زدگی و ساخت برنامههایی با رویکردهای یکسان هم جلوگیری خواهد کرد.
به عنوان نمونه اگر برنامه سازان و مدیران سیما از خود میپرسیدند این همه برنامه نقد و بررسی سریالهای تلویزیونی را به نمایش بگذاریم که چه بشود، شاید الان خیلی از این برنامهها اصلا تولید نمیشدند و یا با شکل و ساختار دیگری ارائه میشدند، یا زمان مناسبتری ارائه میشدند و از همه مهمتر اینکه این همه برنامه نقد و بررسی بی دلیل و با دلیل تولید نمیشد. چند وقتی است به دلایل معلوم و نامعلوم برنامههایی با موضوع نقد و بررسی سریالها و مجموعههای سیما و وقت و بیوقت و البته معمولا بیوقت از تلویزیون پخش شود. برنامههای نقد و بررسی سیما در هیچکدام از شبکهها زمانبندی و برنامهریزی مناسبی برای پخش ندارند.
بیشتر آنها ناگهان و بدون اطلاع رسانی قبلی پخش می شوند و اطلاع رسانی درباره پخش این برنامهها معمولا با یکی، دو بار نمایش زیرنویس صورت میگیرد. مخاطب علاقهمند به این برنامهها، معمولا از پخش چنین برنامههایی بیخبر میماند و نمیتواند به تماشای آن بنشیند. این بی توجهی در اطلاعرسانی و البته ساختار این نوع برنامهها گاه این شبهه را ایجاد میکند که شاید مخاطب این برنامهها مردم نیستند.
شاید این نقد و بررسیها و میزگردهای تحلیل یک مجموعه تلویزیونی، آن هم با چنان شتابزدگی در تولید برنامه که در ساختار عموم آنها کاملا پیداست، برای برنامهسازان و متولیان تهیه و تولید برنامه در سیما پخش میشود! طبیعتا آنچه از شبکههای سیما پخش میشود، برای مردم و یا در نهایت بخش خاصی از مخاطب تهیه شده که از هر قشری که باشند به عنوان مخاطب خاص، مخاطب قرار نمیگیرند. بنابراین اگر قرار است این دست برنامههای نقد و بررسی برای مخاطب سیما پخش شود، پس باید حائز ویژگی های لازم برای جلب توجه مخاطب باشد.
ساعتی مناسب برای پخش آن در نظر گرفته شود، به لحاظ فنی و ساختاری ارزش تماشا را داشته باشد، موضوعات و مطالبی ارائه کند که به کار مخاطب بیاید و تماشایش حاصلی برای بیننده داشته باشد و از همه مهمتر از تنوع موضوعی برخوردار باشد، مباحث برنامه متناسب با نوع مخاطب ارائه شود. چه متخصصان بیننده این برنامه باشند، چه عموم مردم، هر کدام استانداردهای مشخصی دارد که لازم است برنامه ساز به آنها توجه داشته باشد. اما حقیقتا کدامیک از این برنامههای نقد و بررسی را سراغ دارید که از ساختار برنامه و آیتمهای آن بتوان فهمید مخاطبش عام است یا خاص؟ گاهی هم برنامههای نقد و بررسی در ادامه موجی از اعتراضها با ابهام تولید و پخش می شوند و انگار هرگز سازندگان برنامه و مدیران فرصت نمیکنند به مخاطب، جدیتر فکر کنند و جاذبههای بصری را هم مد نظر قرار دهند.
برنامههایی که به نقد و بررسی اختصاص دارند، اگر مخاطب خود را مشخص کنند، اهداف تعریف شدهای را دنبال کنند و در بهترین زمان به نمایش درآیند، میتوانند بسیار هم مفید باشند و مشخص شدن همه این موارد یعنی پاسخ دادن به همان سؤال «که چه بشود؟» اگر قرار است با این نقد و بررسیها دیدگاه مردم نسبت به یک برنامه تغییر کند، اصلاح شود و یا ذهنشان روشن شود، بد نیست با پیش زمینه مناسب برای دیدن برنامه آماده شوند. ساختار برنامه جذابیتهای یک برنامه تلویزیونی پویا و مشارکت مخاطب را به دنبال داشته باشد. جای یک مسئله هم همیشه در برنامههایی خالیاست و آن اینکه هرگز استفاده درستی از نظرات و انتقادات مخاطب نمیشود. روابط عمومیها در سازمان صدا و سیما و تلفن 162 بازخوردهای زیادی از مخاطبان برنامهها دریافت میکنند. بد نیست این موارد هم در تولید برنامههای مربوط به نقد و بررسی مدنظر قرار گیرد.