و به آنها یادآوری میکردند که فلان برنامه را از دست ندهند و برنامههای تفریحی خانوادگی را با ساعت اتمام کارتون هماهنگ میکردند. اما امروز والدین از فرزندان خود میخواهند که از پای تلویزیون بلند شوند البته نیاز به این کارها نیست کودکان و نوجوانان امروز کمتر به برنامههای مخصوص خودشان علاقه نشان میدهند، گواه این ادعا دنبال کردن سریالهای «نقطه چین»، «پاورچین»،«بررهایها» و «چارخونه» و... است و تکه کلامهای آنها که ورد زبانشان است. اگر از آنها بخواهید که نام شخصیتهای محبوب تلویزیون را بگویند از داود برره،چهارشنبه و دوم یاد میکنند و جایی برای شخصیتهای مجموعههای کارتون یا عروسکی مخصوص خودشان نیست.
نمیشود تمام تقصیرها را به گردن کودکان و نوجوانان انداخت و نمیتوان از نقش برنامهسازهای کودکان و نوجوانان گذشت، نمیشود از کارتونهای به یادماندنی آن دوره یاد کرد و گوشه چشمی در این میان به واحد تامین برنامه خارجی سیما نداشت، اما با تمام این حوال یک نکته را نباید فراموش کرد؛ آن موقع کارتونها و مجموعههای خاص کودکان و نوجوانان مضامین سالمی داشت و در همان مدت کمی که کودک و نوجوان پای تلویزیون مینشست، تجربههای زندگی، شادی ، گریه، خنده و بازی را میآموخت. خانواده دکتر ارنست،«دختری به نام نل»،«هادی و هدی»،«خونه مادربزرگه» و «پلنگ صورتی» برنامههای سالمی بودند، پس در نتیجه دنیای تخیلی کودکان سالم رشد میکرد.
آن زمان شبکه یک و 2 بدون جدا کردن گروه سنی کودک و نوجوان هر کدام یک ساعت برنامه پخش میکردند و بینندگان سر جمع2 ساعت پای تلویزیون بودنداما همین 2 ساعت دنیایی بود برای خودش. اما امروز با اضافه شدن شبکه تهران و تفکیک گروه سنی کودک و نوجوان آنها چند ساعت پای تلویزیون مینشینند؟ و البته بهتر که کمتر پای تلویزیون بنشینند تا کمتر ببینند که دنیا در تسخیر آدم فضاییهاست و کمتر خشونت را بیاموزند.
برنامه سازان و تهیهکنندگان آن دوره کودک و نوجوان دنیای مخاطب خود را خیلی خوب میشناختند، آنها تخصص داشتند و البته تجربه، گویی هم سن و سال مخاطب خود بودند، حرفشان را هم مخاطب کودک میفهمید و هم مخاطب بزرگسال.
اما دست اندرکاران امروز چندین و چند قدم از مخاطب با هوش و امروزی و پراطلاع خود عقب هستند و به گفته کارشناسان، تلویزیون تنها رسانهای است که هر روز مورد استفاده کودکان قرار میگیرد. تلویزیون درهای دنیایی را باز میکند که کودکان میتوانند ادامه آن دنیا را در ذهن و فکر خودشان تکمیل کنند.
کودکان مخاطبان خاص تلویزیون و اثرپذیرترین مخاطبان این رسانه و حتی میتوان گفت شیفته تلویزیون هستند اما چه اتفاقی میافتد که تمایل کودکان و نوجوانان به برنامههایی که برای سن خودشان ساختهشده کمتر میشود؟ و چه میشود که آنها به دیدن برنامههای بزرگسال،علاقهمند میشوند؟ پاسخ هم کوتاه است و هم تلخ. برنامههای ساخته شده مناسب سن آنها نیست و به عبارت دیگر این برنامهها پاسخگوی سئوالات ، نیازهای عاطفی و اجتماعی آنها نیست. باید پذیرفت برنامهسازانی که هم سن و سال مخاطبان دیروز بودند با مخاطبان امروز بزرگ نشدهاند.