اگرچه به ظاهر، امروز اینجا مهمان هستند اما به نوعی میزبان و صاحبخانهاند. دختران، پسر، عروس و نوههای مرحوم بانو «بدری برهانی» در مدرسهای که به همت و نام و یاد او در محله تهرانپارس ساخته شده، دورهم جمع شدهاند تا شاهد آغاز فعالیت رسمی این مدرسه خیرساز باشندکه با همدلی تکتک آنها به ثمر رسیده است. خانوادهای که همگی حال دلشان خوب است و از به ثمر رسیدن وصیت مادر، احساس رضایت دارند.
- مدرسه ۹ کلاسه
صندلیهای یک نفره و نیمکتهایی با ترکیب رنگهای کرمی و سبز که دانشآموزان روی آنها آسوده نشستهاند، هنوز بوی نو میدهد و در و دیوار کلاسها تمیز و خط نخوردهاست. بازدیدکنندگان وارد هر کلاس که میشوند، پسران یک سوره کوچکی از قرآنکریم را قرائت و ثواب آن را به روح بانو بدری برهانی نثار میکنند و خانواده نیز از دیدن این صحنه خوشحال شده و دانشآموزان را تشویق کرده و در آغوش میگیرند. بچهها هم قدردان امکانات ایجاده شده هستند و از آنها تشکر میکنند. «حمیدرضا سلیماندخت» مدیر این مدرسه که بیش از ۳۰۰ دانشآموز دارد، دراینباره میگوید: «باتوجه به نیاز نظام آموزشی ما این مدرسه کاملاً استاندارد و با زیربنای هزار و۲۸۰مترمربع ساخته شده که با امکاناتی چون ۹ کلاس درس، ۳ سالن و آزمایشگاه، یک کتابخانه ۴۰مترمربعی و ۶ اتاق اداری از اول مهر پذیرای پسران دوره اول ابتدایی است.»
- کمک ۹۵۰میلیون تومانی
صدای شادی دانشآموزان و صحبت و هیجان مهمانان همه جا را پرکرده و فرزندان مرحومان «بدری برهانی» و «محمدرضا فرهادی» به همراه مدیرانی که از نهادهای مختلف به این مراسم آمدهاند، به همه کلاسها سر میزنند و از اینکه این بار هم وصیت پدر و مادرشان به منصه ظهور رسیده، خوشحالند. «سهام فرهادی» یکی از دختران آنها که به نمایندگی از بقیه اعضای خانواده مسئولیت اصلی پیگیری امور را برعهده دارد دراینباره میگوید:
«مادرم نوعدوست و برای نسل جوان حرمت ویژه قائل بود و در دوران حیات خود، در امر مدرسهسازی فعالیت میکرد و پدر هم در زمینه درمان فعالیت خیرخواهانه داشت. مادر، برخی از مدارس را به نام خود و تعدادی هم به نام پدرم ساخت و این ششمین مدرسه ساخته شده توسط خانواده ماست. همچنان به توصیه پدر و مادر پیرو راه آنها هستیم. برای ساخت این مدرسه هم مبلغ ۹۵۰ میلیون تومان کمک کردهایم.»
- لذت خدمت به همنوع
فرزندان این بانوی نیکاندیش از سال ۱۳۹۰ که مادرشان به رحمت خدا رفته، تمام توان خود را به کار گرفتند تا راهش ادامه پیدا کند. «احلام فرهادی» یکی دیگر از فرزندان خانواده که در مراسم همراه همسر و دخترش حضور دارد، میگوید: «ما اینجا مهمان مامان هستیم. او به تحصیل و علم علاقه داشت و همیشه دست به خیر بود. توصیه میکرد در کار خیر قدم بگذاریم، خداوند برکتش را میدهد. حالا فرزندان و نوهها کارهای خوب مادربزرگ را فراموش نمیکنند و کمک به همنوع در خانواده ما نهادینه شده است.»
سهام، صحبتهای خواهر را تکمیل میکند و میگوید: «یک واحد آپارتمان اداری ۸۰ متری در خیابان پاسداران از سال ۱۳۹۰ صلح کردیم اما سازمان نوسازی مدارس هنوزکاری انجام ندادهاست. ما امانتدار هستیم و راه پدر و مادرم را باید ادامه دهیم.» همچنین «کاظم فرهادی» یکی از پسران خانواده نیز میگوید: «میخواهیم زودتر این وصیت عملی شود.»
- مدارس امن بسازیم
بازدید از مدرسه بدری برهانی با حضور در سالن اجتماعات به پایان میرسد و اعضای خانواده برای تجلیل از زحمات و برگزاری برنامههای جنبی به سالن دعوت میشوند.
«کاظم دلیلی» مدیر مجمع خیّران مدرسهساز منطقه۴ ضمن قدردانی از زحمات فرزندان خانواده در این راه، میگوید: «این مدرسه با مشارکت خداپسندانه خانواده علاقهمند به فرهنگ و اداره کل نوسازی مدارس استان تهران ساخته شدهاست که نمونهای از تجلی مشارکت خیّران است.» او میافزاید: «تلاش ما در مجمع افزایش جذب کمک و تأمین کمبود سرانه آموزشی است. منطقه ۴ جمعیت دانشآموزی و تعداد مدارس فرسوده بسیار دارد. از اینرو ما به همراهی بیشتر خیّران نیازمند هستیم تا سنت خیری و مدرسهسازی ادامه داشته باشد و در آینده شاهد افزایش تعداد مدارس امن و استاندارد باشیم. مدارسی که در مواقع بحران میتوانند مکانی امن برای اسکان خانوادهها باشند.»
- دانشآموزان قدرشناس
پسران این مدرسه، بانو برهانی را به خوبی میشناسند و از خدمتی که برای آنها و نسل آینده انجام داده، مطلع هستند. سلیماندخت دراینباره میگوید: «از وقتی دانشآموزان وارد این مدرسه شدند، آنها را با شخصیت این بانوی زندهیاد آشنا کردیم و بچهها در این مدت ۲۵۰ شعر و دلنوشته به ما رساندند که در ۳ جلد تنظیم و تقدیم خانواده شد.» پایانبخش این برنامه نیز قرائت تعدادی از این دلنوشتهها برای مهمانان است و «امیرعلی مهرپرور» دانشآموز کلاس دوم متن خود را برای حاضران میخواند: «سلام خاله. مامانم به من گفته شما از دنیا رفتین و بچههای شما برای ما مدرسه ساختن. دست شما درد نکنه. خدا شما را رحمت کنه، من خیلی خوشحالم که در این مدرسه درس میخوانم. این مدرسه خیلی بزرگ و تمیزه، مثل مدرسه قبلی، کلاس ما در حیاط نیست و من از سرما یخ نمیزنم. من وقتی بزرگ و دکتر شدم همیشه برای شما دعا میکنم که کمک بزرگی به باسوادشدن ما کردین. من شما را خیلی دوست دارم. خداحافظ»