مصداق بارزش لویزان، محلهای ۷۰۰، شاید هم ۸۰۰ ساله است که در شمال شرقی پایتخت قرار گرفته و پیشتر روستایی بوده نزدیک شهر که حالا جزئی از آن به حساب میآید. کوچهپسکوچههای باریک و خانههای کلنگیاش خبر از فرسودگی آن میدهد و امامزادهای که در میانه محله جا گرفته گواهی میدهد لویزان شبها و روزهای زیادی را پشت سر گذاشته است. این محله با همه گزینههایی که فرسودگی بافتش را تأیید میکند، از نظر کارشناسان شهرسازی در زمره بافت فرسوده قرار ندارد.
از اینرو تسهیلات تشویقی برای نوسازی به اهالی آن تعلق نمیگیرد. همین دلیلی شده تا شهروندان رغبتی به ساختوساز نداشته باشند و در عوض پای سرمایهگذارهای غیربومی به محله باز شود. ماحصل این نگاه کارشناسی، سبز شدن قارچگونه مجتمعهای مسکونی بلندمرتبه در بین خانههای کلنگی است. به گونهای که محله لویزان، بافت ناهمگونی پیدا کرده است. موضوع دیگر، ساختار شهری محله است که به گفته «محمدحسن رضاییان» دبیر شورایاری و معتمد محله لویزان، از سالها قبل تاکنون تغییری نکرده و به غیر از ایجاد آشفتگی بصری در بافت محله باعث شده لویزان از داشتن کمترین امکانات رفاهی محروم باشد. همراه با رضاییان گشتی در محله میزنیم و پای صحبت اهالی مینشینیم.
محله باصفایی است. زیبا و دوست داشتنی. برخلاف دیگر محلههای پایتخت که با رشد شهرنشینی ظاهرشان تغییر کرده هنوز ساختارش را حفظ کرده و دست نخورده مانده است. تنها معبر اصلی آن خیابان شهید فرشادی است که ابتدا و انتهای لویزان را به هم وصل میکند. این خیابان از شمال (خیابان شعبانلو) تا کمی پایینتر از امامزاده باریک است و خودروها به زحمت در آن حرکت میکنند. بعد از آن خیابان کمی عریضتر میشود. باقی معابر لویزان خیابانهای فرعی و کوچهپسکوچههایی است که عرضشان به ۲متر هم نمیرسد.
همراه با رضاییان محلهگردی را آغاز میکنیم. رفتوآمد در محله لویزان کار راحتی نیست و مطمئناً اگر راه بلدی همراهتان نباشد در کوچههای تودر توی آن یا گم میشوید یا تصادف میکنید. آنچه بیشتر به چشم میآید ناهمگن بودن بافت محله است. نه میتوان گفت بافت محله فرسوده است و نه نوساز. رضاییان میگوید: «خانههای این محله قوارهدار نیستند. وسیعترینشان شاید ۱۰۰مترمربع مساحت داشته باشد. اهالی بومی اینجا از قشر متوسط جامعه هستند و برایشان مقرون به صرفه نیست که بخواهند نوسازی کنند. از اینرو سرمایهدارها وارد میدان میشوند. چند ملک را خریده و تجمیع میکنند. دقت کنید میبینید که در کوچههای باریک یکی در میان بین خانههای کلنگی ساختمانهای بلندمرتبه سربلند کردهاند.»
- لویزان ناپایدار است نه فرسوده
به گفته رضاییان محله لویزان جزء بافت فرسوده به شمار نمیآید و همین امتیاز منفی برای اهالی است. او در ادامه میگوید که اهالی برای نوسازی از بستههای تشویقی طرح تفصیلی بیبهره هستند و به همین دلیل کسی رغبتی به ساختوساز نمیکند. او میگوید: «برای اینکه محله لویزان در زمره بافت فرسوده قرار بگیرد کلی دوندگی کردهایم. اما به نتیجه مطلوب نرسیدهایم. اینجا یک دفتر تسهیلگری هم ندارد که مردم برای ساختوساز از خدمات آن بهرهبگیرند.
میگویند لویزان بافت ناپایدار دارد نه فرسوده.» «عباس کیانی» یکی از اهالی ما را هنگام محلهگردی و تهیه گزارش از داشتهها و نداشتههای محلهاش میبیند، سردرددلش باز میشود و میگوید: «زیرساختهای محله با توجه به ساختوسازهای انجام شده تغییر نکرده است. هنوز ساختار ۱۰۰ سال پیش را دارد. این در حالی است که جمعیت لویزان روند رو به رشدی داشته و از ۱۲هزار نفری که اوایل دهه ۶۰ سرشماری شده به بیش از ۸۰ هزار نفر رسیده است.» به کوچه شهید حسن یادگاری میرسیم.
یکی ۲ ملک نوساز و باقی خانهها کلنگیاند. کوچه شیب تندی دارد و در میانه راه به کوچه شیبدارتری باز میشود. رضاییان میگوید: «اغلب کوچههای لویزان شیب تندی دارد و با بارش برف تبدیل به سرسرهای میشود که تردد را برای اهالی بهویژه سالمندان سخت میکند.» معابر این محله وضع خوبی ندارد و تردد در آن مانند کوهنوردی است. انتهای یکی از کوچههای بنبست، مجتمع ۶ـ ۷ طبقهای دیده میشود که میتوان حدس زد حداقل ۲۰ خانوار در آن زندگی میکنند. اگر هر خانوادهای حداقل صاحب یک خودرو هم باشند، این همه ماشین کجا باید پارک کنند؟ رضاییان پاسخ میدهد: «هر ساختمان مگر چند پارکینگ دارد؟ باقی سکنه خودروهای خود را داخل کوچه و خیابان پارک میکنند. بعد صبح زود شما ببین چه بلبشویی اینجا برپا میشود؟»
- گره کور ترافیکی در خیابان فرشادی
«عمو ابراهیم» یکی دیگر از اهالی که سر خیابان فرشادی مغازه میوهفروشی دارد، از نبود امکانات ایمنی در محله میگوید: «کمی بالاتر مغازه تعویض روغنی است. سال گذشته دچار آتشسوزی شد. با آتشنشانی تماس گرفتم؛ تا از میدان هروی بیایند بیشتر از نیم ساعت طول کشید. وقتی هم آمدند کار از کار گذشته بود. مرد جوانی که در آنجا کار میکرد در حریق سوخت و جلو چشم همه ما جان داد.» او ادامه میدهد: «خیابان فرشادی همیشه شلوغ است.
به غیر از اهالی، شهروندان زیادی از راههای دور و نزدیک برای زیارت امامزاده به اینجا میآیند و ماشین خود را کنار خیابان پارک میکنند. همین باعث راهبندان میشود.» رضاییان در ادامه صحبتهای عمو ابراهیم به نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی که در میدان هروی قرار دارد اشاره میکند و میگوید: «تا پیش از راهاندازی بزرگراه امام علی(ع) نیروی امدادی از میدان هروی به خیابان جعفریان میآمد و وارد خیابان شهید فرشادی میشد.
حالا چون بزرگراه امام علی(ع) باعث شرقی ـ غربی شدن خیابان جعفریان شده، ماشین آتشنشانی برای اینکه از این سوی خیابان جعفریان به آن سو برود، باید مسافت زیادی را پیموده تا در خیابان شعبانلو بتواند جهت مسیر خود را عوض کند.» رضاییان برای پیشگیری از بحران، از مدتها پیش دست به کار شده تا بتواند به یاری مدیران شهری ایستگاه آتشنشانی در محله لویزان راهاندازی کند. از قرار معلوم بعد از پیگیریهای زیاد، جانمایی آن مشخص و اعتبارش هم تعریف شده اما هنوز کلنگ آن بر زمین نخورده است.
- لویزان از نبود امکانات رفاهی در مضیقه است
محله لویزان با توجه به جمعیت ۸۰ هزار نفریاش از امکانات رفاهی مطلوبی برخوردار نیست. ۳ مسجد، ۲ مدرسه ابتدایی و یک درمانگاه دارد. رضاییان میگوید: «لویزان دبیرستان ندارد و بچههای ما باید به مدارس در محله نوبنیاد بروند. البته چند مدرسه غیرانتفاعی در لویزان ایجاد شده اما دانشآموزان بومی لویزان را ثبتنام نمیکنند. مدرسه ابتدایی عمار غیر از لویزانیها بچههای ساکن در شهرکهای نظامی را هم نامنویسی میکند.» تا چند سال پیش در محله لویزان بیمارستان سوانح سوختگی فعالیت میکرد و همین امتیازی برای محله به شمار میآمد.
حالا این بیمارستان بنا به دلایلی نامعلوم تبدیل به فضای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی شده و فقط بخشی از آن بهعنوان مرکز درمانی خدمترسانی میکند. رضاییان میگوید: «اهالی لویزان برای دریافت خدمات درمانی باید به درمانگاهی در شهرک شهید فلاحی بروند.» اینطور که در بین اهالی شایع است، لویزان ابتدا صاحب باغهای بزرگی بوده که به آنها اراضی بایر میگفتند. بسیاری از این زمینها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به خانههای ویلایی تبدیل شدهاند. رضاییان در اینباره توضیح بیشتری میدهد:
«یکی از همین زمینها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل به مدرسه آمریکاییها شده بود. حالا همان فضای آموزشی به دانشگاههای شهید رجایی و مالک اشتر تغییر کاربری داده است.» شهرک شهید فلاحی، خانههای سازمانی لویزان، شهرک شهید دقایقی و شهرک ولایت از جمله فضاهای نظامی است که دورتادور محله لویزان قرار گرفتهاند. به باور رضاییان موقعیت جغرافیایی شهرکهای نظامی به گونهای است کهگویی لویزان را در حصار خود قرار دادهاند و همین مانع توسعه شهری و پیشرفت رفاهی محله شده است. او میگوید: «با افزایش جمعیت محله یا شهر باید امکانات رفاهی برای مردم مهیا شود که این در مورد محله لویزان اتفاق نیفتاده است.»
- محلهای با قدمت چند صد سال
به امامزاده میرویم. روی بیشتر سنگ قبرها نام رضاییان نوشته شده است. به گفته این معتمد محله بیشتر لویزانیها از طایفههای رضاییان و کیانی هستند. او در اینباره میگوید: «اینجا قبرستانی دارد با قدمت ۷۰۰ـ ۸۰۰ ساله که قدیمیهای لویزان به آن قبرستان گبری میگفتند. لویزان در ابتدای امر روستای خوش آب و هوایی بوده و به مرور زمان به ساختار شهری وصل شده است. اهالی لویزان ابتدا ۱۲ خانواده بودند و بعدها به چند طایفه رضاییان، کیانی و کیایی تبدیل شدند. به مرور زمان شهروندان زیادی از راههای دور و نزدیک به این محله مهاجرت کردند و باعث افزایش جمعیت آن شدند. وسعت لویزان زیاد است و میتوان گفت بزرگتر از یک منطقه است.»
- شهردار ناحیه ۳ تأکید کرد:
- لزوم مشارکت شهروندان با مدیریت شهری
هر محلهای با توجه به جمعیتی که در خود جای داده باید از امکانات شهری بهرهمند باشد. فضای سبز، مکانهای فرهنگی و تفریحی، بازار خرید، مدرسه و.... . این موضوع شاید در بعضی از محلهها به خوبی لحاظ شده باشد اما، در مورد محله لویزان خیر. کافی نبودن سرانه آموزشی، فضای سبز و مکانهای فرهنگی و ورزشی از جمله مواردی است که اهالی به آن اشاره میکنند و خواستار تأمین آن از سوی مدیریت شهری هستند. «مهدی میرزاپور» شهردار ناحیه ۳ منطقه ۴ اما نظر دیگری دارد.
او درباره امکانات رفاهی شهر میگوید: «محله لویزان سرانه فضای سبز قابل توجهی دارد. مانند جنگل شیان که در همسایگی لویزان قرار گرفته است. قرار نیست شهرداری برای هر محله پارک درست کند. مردم محله لویزان اغلب گلهمند هستند و انتظار مضاعف از شهرداری دارند. میگویند نظافت محله لویزان به خوبی انجام نمیشود. اگر ساعت ۹ تا ۵ صبح گشتی درمحله بزنید میبینید که مأموران خدمات شهری ما مشغول تمیز کردن کوچه و خیابان هستند. گله میکنند که محله موش زیاد دارد. کارشناسان اداره ساماندهی مرتب طعمهگذاری کرده و سرکشی میکنند.
اما در واقع ریختن زباله در باغچهها و معابر باعث افزایش تعداد موش میشود. در مورد کمبود فضای آموزشی هم متذکر شوم این کار برعهده آموزش و پرورش است نه شهرداری. فضای ورزشی هم با توجه به نیاز شهروندان مهیا کردهایم. نمونه بارزش مجموعه صدف است که اهالی از امکاناتش استفاده میکنند.» میرزاپور معتقد است شهرداری به امور شهری رسیدگی میکند اما زمانی شهر زیبا و دوستداشتنی میشود که مردم در کنار مدیریت شهری گام بردارند.