نرگس پرسنده‌خیال: - خب... من همین الآن دارم به این فکر می‌کنم که چند وقت پیش یک چیز مهمی را کشف کردم.

- چی؟

- کشف کردم که ما وقتی داریم راه می‌رویم، در اصل داریم یک کاری می‌کنیم که نیفتیم.

- یعنی چی؟

- یعنی همین. راه رفتن یعنی هی ما پای عقبی‌مان را جلو می‌گذاریم تا نیفتیم.

رهی پسر عجیبی است، زیاد فکر می‌کند و زیاد هم سؤال می‌کند. قرار است بعد از انجام کار مهمی که خودش هم از آن بی‌خبر است، مبلغ مورد نیاز برای خرید دوچرخه‌ی مورد علاقه‌اش را به‌دست آورد. در این بین، گفت‌وگوهای جالبی بین او و خانم پارسا شکل می‌گیرد؛ که این گفت‌وگوهای متعدد همان‌طور که از عنوان کتاب پیداست، به‌نوعی همان هسته‌ی مرکزی داستان هستند. این در حالی است که توصیف‌ها نیز به ساخت فضای ذهنی خواننده کمک زیادی کرده‌اند.

فضای کلی داستان با وجود باورپذیری، کمی غیرعادی به نظر می‌رسد، که البته خلق چنین فضاهایی در دیگر آثارِ جمشید خانیان نیز مشاهده می‌شود. اگرچه از نیمه‌های پایانی کتاب، حدس زدن سیر منطقی ماجرا و پایان کلی داستان کار چندان مشکلی نیست و حتی گاهی ممکن است این سیر طولانی، خسته کننده هم به‌نظر برسد، اما باز هم گفت‌وگوهای رد و بدل شده بین شخصیت‌های اصلی داستان، خواننده را به خواندن ادامه‌ی ماجرا وامی‌دارد.

کتاب «گفت‌وگوی جادوگر بزرگ با ملکه‌ی جزیره‌ی رنگ‌ها» اثر جمشید خانیان را، انتشارات افق، در ۱۷۸ صفحه و با قیمت ۱۷ هزار تومان برای مخاطبان نوجوان منتشر کرده است.