رای دادن و انتخاب نماینده یک نوع تصمیمگیری و از جملهمهمترین تصمیمگیریهایی است که افراد در طول زندگی خودانجام میدهند. علت آن هم این است که در رای دادن شهروندان درباره تعیین سرنوشت آینده خویش تصمیم میگیرند. بنابراین ضرورت و اهمیت این تصمیم نیازمند دقت و وسواسبیشتری در اتخاذ آن است.
اقتضای حکومت مردمی مشارکت همه مردم در اداره امور جامعه است .این مشارکت یا به طور مستقیم توسط افراد صورتمیگیرد و یا به طور غیر مستقیم از طریق نمایندگانی که برای این کار انتخاب میکنند. در دوران قدیم در مناطقی همچون دولت - شهرهای یونان باستان که به نوعی حکومت مردمی در آن رایج بود کلیه کسانی که از حق رای برخوردار بودنددر یک روز مشخص در میدان شهر جمع میشدند و تصمیماتمربوط به اداره امور جامعه را به صورت دستجمعی می گرفتند.
گسترش وسعت جوامع، افزایش جمعیت و توسعه حقرای به اقشار مختلف و مشغلههای متعدد مردم این شیوهتصمیمگیری درباره اداره امور جوامع را تا حد زیادی غیرقابل استفاده کرده به طوری که امروزه بهجز در موارد نادری همچون برخی کانتون های (استان های) سوئیس و یکی دونقطه دیگر در جهان اثری از این نوع مشارکت مستقیم مردمدر اداره جامعه به چشم نمیخورد. جایگزین این، شیوه روشیاست که از آن به عنوان" مردم سالاری نماینده سالار" یاد میکنند.
در دمکراسی نماینده سالار مردم خود مستقیما در اداره امور جامعه خود مشارکت نمیکنند بلکه نمایندگانی را درقالب رئیسجمهور، نماینده مجلس و نماینده شوراهای محلی بر میگزینند تا برای مدت معینی از طرف آنها به وکالت امور جامعه را اداره کنند.
در این شیوه ازحکومت به جای آنکه نقش مستقیم مردم در تصمیمگیری درباره مسائل ومشکلات جامعه مطرح باشد بیشتر نقش و اهمیت آنها در انتخاب نمایندگانی که برای این کار انتخاب میکنند ،مطرح است.
انتخابات روز 24 اسفند نمودی از حکومت مردمی است که در آن مردم ازطریق انتخاب نمایندگان خود میخواهند در اداره امور جامعه مشارکت داشته باشند و ضمن آن که مشکلات موجود را حل میکنند برای آینده نیز برنامهریزی نمایند.
شرایط کنونی جهان و تحولات پرشتاب آن از یک سو و مشکلات موجود کشور و لزوم برنامهریزی برای آینده مسئولیت نمایندگانی که برای دوره هشتم انتخاب میشود را دوچندانکرده است.البته این امر در وهله اول به رای دهندگان و مردمی که این نمایندگان را برمیگزینند مرتبط است.
اگر مردم خواستار حل مشکلاتی که اکنون در کشور وجود دارد و یا "کلا حرکت به سمت وضعیت مطلوب هستند باید به ایننکته دقت نمایند که کلید این کار در دست مجلس و نمایندگان آن است.درست است که قوه مجریه در عرصه اجرایی کشور حضور پررنگتری دارد اما در واقع این قوه تنها مجری آن قوانین و برنامههایی است که "قبلا توسط نمایندگان مجلس به تصویب رسیده است و در نهایت خوبی یا بدی اینقوانین و برنامهها به مجلس مربوط میشود . بنابراین مردمنمیتوانند از یک سو خواهان رفع تمامی مشکلات باشند و ازسوی دیگر هنگام انتخاب کسانی که میخواهند این مشکلات را حل کنند توجه و دغدغه چندانی نسبت به امر انتخابات و نوعکسانی که انتخاب میشوند نداشته باشند.
تجربه زندگی روزمره اکثر مردم حکایت از آن دارد که آنهاتصمیمات کوچک و بزرگ مربوط به امور شخصی و خانوادگی خود را غالبا بر مبنای منطق و با رعایت تمامی جوانب و با ارزیابی دقیق و کسب اطلاعات لازم اتخاذ میکنند.بهعنوان نمونه افراد هنگام خرید یک دستگاه خودرو و یا حتی یک وسیله کمارزشتر همچون یک دست لباس تمامی جوانب آناز جمله کیفیت و قیمت آن را مورد ارزیابی قرار میدهند و چنانچه در خصوص آن کالا اطلاعات لازم را نداشته باشند ازکسانی که اطلاعات مربوط به آن را دارند پرس و جو میکنندو در نهایت پس از کسب اطلاعات مختلف و ارزیابی همهجنبهها درباره خرید یا عدم خرید آن کالا تصمیمگیریمیکنند . وقتی چنین دقت و وسواسی درباره اموری که درصورت عدم نیل به مطلوب به سادگی قابل تغییر است و یااینکه زیان و پیامدهای منفی ناشی از آن چندان زیاد نیست اعمال میشود، پس باید در امور بسیار مهم دقت مردم درتصمیمگیریهایشان خیلی بیشتر باشد و انتخاب نماینده برایمجلس از این امور .
اهمیت زیاد انتخابات مجلس از این جهت است که اولا دراین تصمیمگیری مردم در خصوص واگذاری حق تعیین سرنوشتخود که مهمترین حق آنهاست به افراد دیگر تصمیم میگیرند .
ثانیا اگر در این تصمیمگیری اشتباهی صورت گیرد حداقلتا مدت چهار سال قابل تغییر نیست و ثالثا این که پیامدهای منفی تصمیم نادرست در این خصوص بر تمامی زوایای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی حیات کل جامعه و زندگی خصوصی مردم تاثیر گذار است.
اکنون که تا حدودی اهمیت رای دادن و انتخاب نماینده بهعنوان یکی از مهمترین تصمیماتی که مردم کشور ما روز 24 اسفند میخواهند انجام دهند روشن شد؛این سوءال مطرح میشود که چگونه باید در این تصمیمگیری عمل کنند که نتیجه نهایی آن "رای آگاهانه" آنها باشد. پاسخ ساده اینسوءال این است که در این مورد نیز همچون سای رتصمیمگیری های بزرگ و کوچک خود با درایت، منطق و حساسیت زیاد عمل کنند و با کسب اطلاعات مناسب و ارزیابی جوانب مختلف کسی را به عنوان نماینده خود برگزینند که معتقدند او میتواند خواستههای مختلف آنها را از طریق مجلس برآورده کند.
با این حال، اگرچه رعایت این معیارهای کلی تصمیمگیریبرای چگونگی رای دادن آن هم رای دادنی که آگاهانه باشد ضروری است اما در این زمینه به مسائل دیگری نیز می توان اشاره کرد که به طور منفی یا مثبت بر روند اینتصمیمگیری تاثیرگذار است . یکی از مواردی که به شدت میتواند تاثیر منفی بر نتیجه رای بگذارد به تاخیرانداختن تصمیم درباره انتخاب نماینده و یا نمایندگان تاآخرین لحظات در حوزه رایگیری و در پای صندوق رای است.
به تاخیر انداختن انتخاب نماینده مورد نظر تا پای صندوقرای حکایت از عدم حساسیت درباره تعیین سرنوشت دارد . درستاست که انتخاب نمایندگان مجلس از طریق صندوق رای بهترین راه مشارکت مردم در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی کشور است اما باید دانست که تصمیمگیریدرباره انتخاب نماینده در پای صندوق شیوه صحیحی نیست.
با توجه به تعداد زیاد نامزدها به ویژه در انتخابات مجلس در سر صندوق اصلا امکان برگزیدن نماینده مورد نظر وجود ندارد.به عنوان نمونه در انتخابات روز 24 اسفند درحوزه انتخابیه تهران در لیست نصب شده در سر صندوق های رای نام بیش از 800 نامزد وجود دارد. برای یک رای دهنده درمدت کوتاهی که برای انداختن رای خود به صندوق حوزه رایگیری میرود امکان شناسایی و انتخاب مطلوب به هیچ وجه وجود ندارد.
اصولا تجربه انتخابات دورههای قبل در کشور نشان میدهد هر کجا تصمیمگیری رای دهندگان درباره کسانیکه باید انتخاب شوند با دقت و حساسیت کمتری و در آخرین لحظه در پای صندوق صورت گرفته نتایج آن چندان مطلوب نبوده است. اما در اینجا این سوءال مطرح میشود که برایرفع این مشکل چه باید کرد؟پاسخ این سئوال روشن است و آن این که رای دهندگان قبل ازآن که از خانههای خود به منظور رای دادن به حوزهرایگیری بروند باید تصمیم خود را در باره این که به چهفرد یا افرادی میخواهند رای بدهند بگیرند و نام آنها رامشخص کنند تا وقتی که بر سر صندوق رای رفتند بدون آن کهدچار سردرگمی شوند بلافاصله پس از دریافت برگ تعرفه راینام فرد یا افراد مشخص شده را در آن بنویسند وبا آگاهیقبلی عمل نمایند.
البته دستیابی به چنین آگاهی مستلزم آناست که مردم از روزهای قبل از انتخابات به ویژه در زمانتبلیغات رسمی با استفاده از امکاناتی که فراروی آنها قرار دارد از بین نامزدهای حاضر در عرصه انتخاباتکاندیدا یا کاندیداهای مورد نظر خود را شناسایی کنند . دراین مسیر مشورت با کسانی که در این خصوص اطلاعات بیشتریدارند میتواند سودمند باشد . همچنین چنانچه افرادی نسبتبه احزاب و گروههای سیاسی فعال در انتخابات تمایلی دارند میتوانند از کاندیداهای معرفی شده توسط این احزاب وگروهها نیز استفاده کنند.
مسئله دیگری که میتواند از جهت منفی نتایج انتخابات راتحتالشعاع قرار دهد بیسوادی و یا نداشتن سواد نوشتناست . اصولا در نظامهای سیاسی مردمسالارسواد از شرایط اساسی انتخابات تلقی میشود و به دلیل آثار منفی بیسوادی بر انتخابات و سوء استفادههای احتمالی که از این جهتممکن است صورت گیرد تاریخ تحولات حق رای حکایت از آندارد که بعضی کشورها در برخی موارد حق رای را تنها بهافراد باسواد اختصاص دادهاند خوشبختانه در کشور ما حقرای همگانی است و کلیه کسانی که سن 18سالگی را پشت سرگذاشتهاند اعم از زن و مرد، باسواد و بیسوادشامل میشود.با این حال مشکل بیسوادی خود را به نوعیدر زمان رایگیری نشان میدهد. بنابر این برای این کهجلو سوءاستفاده احتمالی در این زمینه گرفته شود راه صحیحآن است که افراد بیسواد و یا کم سواد نیز ضمن آن که مثل بقیه افراد تصمیم خود را درباره کسانی که میخواهند بهآنها رای دهند از قبل میگیرند بایددر هنگام نوشتن اسامی افراد مورد نظر خود از کسانی که مورد اعتماد آنهاهستند، استفاده کنند.
به هر حال رایدهندگان باید به این نکته توجه نمایند کهبا رای دادن در مورد تعیین سرنوشت خود و کشور خویشتصمیمگیری میکنند .این تصمیمگیری بسیار مهم است وبرای این که به طور صحیح انجام شود نیازمند اطلاعات وآگاهی های مناسب است که بدون آنها نه تنها نتیجهتصمیمگیری مطلوب نخواهد بود بلکه اصلا مفهوم حکومتمردمی و مردم سالاری را نیز دچار خدشه خواهد کرد و شایدبه همین دلیل بوده است که از 2500 سال پیش هنگامی کهفیلسوفان بزرگی همچون افلاطون و ارسطو در یونان باستاندر پیریزی بنیان فلسفه سیاست به تقسیمبندی انواعحکومت ها دست زدند و حکومت دمکراسی را به عنوان آن نوعحکومتی که در آن مردم حاکم بر سرنوشت خویش هستند معرفی، کردند مخالفان این نوع حکومت این فریاد را سر دادند کهواگذاری تصمیمگیری درباره حاکمان و قانونگذاران به تودهمردم که از اطلاعات اندکی برخوردارند تنها هموار نمودنزمینه حکومت فرصتطلبان و شیادان و مردمفریبان است.
با این حال و بهرغم این که این نگرش تا حدودی برگرفتهاز برخی واقعیت ها بود، اما تجربههای جدید جوامع مختلفنشان میدهد که توده مردم در پرتو راهکارهای مختلفی کهاز سوی طرفداران حکومت مردمسالاری اندیشه شده اگر با دقت، حساسیت و آگاهی در زمینه انتخابات و رای دادن عملکنند میتوانند دست رد محکمی بر سینه فرصتطلبان و مردمفریبان بزنند و ثابت کنند که مردمسالاری با همه کاستی هایی که دارد می تواند به نتایج مثبتی برسد.