از ثمره فعالیتهای ورزشیاش آلبوم سیمی ۱۰۰ برگی تهیه کرده که با ورق زدن برگهای آن و دیدن تک تک عکسها و بریده جراید، حرف و خاطرهای برای گفتن دارد. «علی (امیر) بیات» ورزشکاری است که زندگیاش با دنیای کشتی گره خورده است. خانهاش میان آپارتمانهای میدان نیلی در بلوار کاوه، بیخ گوش بزرگراه صدر است و اهالی و بومیهای محله رستمآباد و اختیاریه او را به خوبی میشناسند. اهالی با شنیدن نام بیات، فقط یک جمله میگویند: «خدا خیرش بدهد که برای جوانان محله و تشویق آنها به ورزش دریغ نکرد.» بیات که مدیر سابق مجموعه ورزشی امام علی(ع) و پیشکسوت رشته ورزشی کشتی شمیرانات است توانسته در این رشته خوش بدرخشد. کسب مقام قهرمانی در مسابقات شمیران و تیمملی همه بهانهای شد تا در یک صبح پاییزی با او درباره ورزش کشتی در شمیران صحبت کنیم.
فکر میکردید روزی کشتیگیر مطرحی در میان چهرههای ورزشی زمان خود شوید؟
از زمانی که خودم را شناختم دلم میخواست کشتیگیر مطرح جهان شوم. یادش به خیر؛ ۸ ساله بودم که یواشکی با چند نفر از دوستانم تمرینهای کشتی را از پشت نردههای باشگاه تماشا میکردیم. قبل از انقلاب اسلامی فقط محله ما سالن کشتی داشت که برای سازمان صنایع دفاع بود و هنوز باشگاه امام علی(ع) در محله ساخته نشده بود. آن زمان «شعبان جعفری» معروف به شعبان بیمخ و نوچههایش برای تمرین کشتی به سالن صنایع دفاع میآمدند و بعضی سئانسها هم برای بزرگسالان بود. ما بچهها اجازه ورود به سالن را نداشتیم. پدر من با آقای محبی، رئیس و بنیانگذار باشگاه صنایع دفاع دوست بود. او به من و دوستانم اجازه داد از پشت نردههای سالن ورزشهای باستانی، تمرینات کشتی را تماشا کنیم. تماشای یواشکی به من انگیزه داد تا حتماً یک کشیگیر حرفهای شوم.
از ۱۳ سالگی به بعد علاقهام به کشتی بیشتر شد. حسرت تشک کشتی صنایع دفاع را داشتم. قبل از کشتی معمولاً با بچهها در همین زمینهای بایر محدوده رستمآباد و اختیاریه فوتبال و والیبال بازی میکردم. ۱۷ساله بودم که به ما اجازه ثبتنام و ورود به ورزشگاه را دادند. روزی که خودم را روی تشک ورزشگاه دیدم باورم نمیشد. بعد از آن هم به تدریج با تمرین و شرکت در مسابقات اسمم سر زبانها افتاد. هیچوقت خاطره برنده شدن در مسابقات شمیران را فراموش نمیکنم. بچههای محله اسم مرا بین تیمهای دیگر با افتخار صدا میزدند و از آن سالها به بعد با امید قهرمانی جهانی در مسابقات شرکت کردم. با حضور مداوم در مسابقات و کسب مقام در مسابقههای تهران، کشور و سایر مسابقات ستاره کشتی شدم. همه حریفهایم را در مسابقات تیمملی شکست میدادم و با همین بردها اسمم برای بازی در مسابقات جهانی رزرو شد. اما طی تمرینات سخت دچار دیسک کمر شدم و هیچوقت نتوانستم به مسابقات جهانی بروم و با درخواست مدیران کشتی، مربی سالن کشتی صنایع دفاع و باشگاه اسدی در خیابان شریعتی شدم.
مربی سالنی شدید که در کودکی حسرت تمرین روی تشکش را داشتید؟
بله. در ۲۳ سالگی مربی ۲ سالن کشتی در شمیران شدم و به هر کودکی که علاقه به کشتی داشت اجازه ورود به سالن را دادم و همه کودکان و نوجوانان محله را به چشم افرادی میدیدم که استعداد ورزشی دارند. همه سئانسها شلوغ بود و علاقهمندان به کشتی برای مبارزه روی تشک لحظهشماری میکردند. از زمانی هم که آموزش و پرورش، سالن اسدی را گرفت و فعالیت ورزشی ما در آنجا تعطیل شد همه علاقهمندان به ورزش در سالن کشتی صنایع دفاع ثبتنام کردند و سالن دیگر گنجایش آموزش، تمرین و برگزاری مسابقه کشتی را نداشت. به همین دلیل نیاز به توسعه سالن بود. بنابراین با حمایتهای مهندس ترکان و آقای رحیمی آستین همت را بالا زدیم و سالن کشتی امام علی(ع) را در کنار سالن صنایع دفاع ساختیم. ۳ تشک کشتی در آن سالن، پهن و آنجا سکوی پرش نامآوران ورزش کشتی شمیران در پایتخت شد.
الان اوضاع ورزش کشتی شمیران چگونه است؟
اوضاع ورزش کشتی در شمیران بدتر از آن چیزی است که فکرش را کنید. دیگر ورزشگاه تخصصی که مانند سالهای قبل مهد کشتی باشد در شمیران نداریم. شاید سالن کشتی باشد اما سالنی تخصصی برای پرورش استعداد نداریم. مجموعه ورزشگاه امام علی(ع) که شامل سالن کشتی ۸۰۰مترمربعی است، سالن کشتی صنایع دفاع و سالن ورزشهای باستانی شهید فوقانی، ۲ سالی میشود که تعطیل شدهاند. در پیگیری متوجه شدهایم مجموعه ورزشی به همراه چند باب مغازه اطرافش به ارتش فروخته شده است. آیا دردی بالاتر از این هم داریم که شاهد بیانگیزه شدن صدها جوان ورزشکار باشیم؟ نوه من و دوستانش و خیلی از علاقهمندان شب و روز در سالن مشغول تمرین بودند اما الان شمیران حتی یک تشک کشتی برای دوستداران به این ورزش و قهرمانپروری مانند دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ ندارد.
مراجعهکنندگان به سالن کشتی امام علی(ع) فقط از اهالی شمیران بودند؟
خیر. ما از همه مناطق تهران مراجعهکننده داشتیم. امیر و رسول خادم و خیلی از پهلوانان دیگر از محلههای شمیران، تهرانپارس، سیدخندان، سهروردی، پونک و حتی افسریه برای تمرینهای کشتی به شمیران میآمدند. زمانی که مدیریت مجموعه ورزشی را برعهده داشتم سئانس صبح را به بانوان اختصاص دادیم تا بانوان هم به ورزشگاه بیایند. رشتههای ایروبیک، بدنسازی، والیبال، کشتی، تکواندو و ورزشهای باستانی از رشتههای آموزشی مجموعه بود.
تعطیلی ورزشگاه، اوقات فراغت جوانان محله را تحت تأثیر قرار داده است. جوانان از همه محلهها با ساک ورزشی به ورزشگاه میآمدند. روزهای جمعه جوانان و اهالی محله صلواتگویان در سالن ورزش جمع میشدند. تعدادی هم که به کشتی علاقه داشتند و به سالنهای ورزشی مرکز شهر میرفتند کم و بیش به دلیل دوری راه یا طرح ترافیک از رفتن صرفنظر کردند. باید مسئولان کشوری و مدیران ورزشی تا دیر نشده فکری برای راهاندازی سالن ورزشی کنند.
آیا زمین مناسبی در منطقه برای راهاندازی مجموعه ورزشی سراغ دارید؟
بله. در میدان اختیاریه زمین خاکی هست که از سال ۱۳۲۶ در اختیار اهالی رستمآباد و اختیاریه بود. این زمین اوقافی به حال خود رها شده است. در صورتی که میتوان در این زمین مجموعه ورزشی بزرگی ساخت که مردم از آن استفاده کنند. آرزوی اهالی این است که مجموعه ورزشی دیگری مانند ورزشگاه امام علی(ع) در این زمین خاکی ساخته شود. فقط امیدواریم روزی نرسد که این زمین تبدیل به مجتمع تجاری یا برج مسکونی شود.
- شناسنامه افتخارات علی بیات بهعنوان سرپرست تیم:
۲۰۱۳ سرپرست تیم در مسابقات بوداپست (مجارستان)
۲۰۱۴ سرپرست تیم در مسابقات ازبکستان
۲۰۱۵ سرپرست تیم در مسابقات لاس وگاس آمریکا
۲۰۱۶ سرپرست تیم در مسابقات مجارستان
۲۰۱۷ سرپرست تیم در مسابقات فرانسه
- خاطرهای از ساخت ورزشگاه امام علی(ع)
آقا احمد محبی روزهای نخست انقلاب اسلامی بازنشسته شد. از آن زمان من مدیر سالن کشتی شدم. با برنامههایی که برای مجموعه اجرا کردیم مراجعهکننده زیاد شد ولی سالن گنجایش کافی نداشت. بنابراین با کمک آقای رحیمی و مهندس ترکان تصمیم جدی برای توسعه مجموعه ورزشی گرفتیم و دره کنار سالن کشتی صنایع دفاع را با وجود سختی بسیار تبدیل به سالن ورزشی بزرگ کردیم. سالی که تصمیم به ساخت ورزشگاه گرفتیم اوج جنگ ایران و عراق بود. بودجه ساخت به سختی تأمین شد. با وجود همه مشکلات، دره با سطح خیابان همسطح شد. ورزشگاه ۸۰۰مترمربعی طی ۳ سال به بهرهبرداری رسید وسال ۱۳۶۴ سه تشک کشتی انداختیم و شروع به ثبتنام کردیم. ۲۰ سال مدیریت مجموعه ورزشی امام علی(ع) را برعهده داشتم. با همکاری مربیان و کارشناسان ورزشی روز به روز شاهد افزایش تعداد ثبتنامکنندگان بودیم. یک خرابه در محله را با کمک همه بچههای محله تبدیل به مهد ورزش کردیم. چراغ ورزشگاه از ساعت ۶ صبح با ورزش بانوان، روشن و شبها ساعت ۱۲ با برگزاری آخرین سئانس آموزش کشتی خاموش میشد. در واقع این ورزشگاه پاتوق جوانان شمیران بود. حالا آرزوی من این است که مبادا پاتوقشان قهوهخانهها شود. چون الان تعداد قهوهخانههای محله از شمار ورزشگاهها بیشتر شده است و این جای نگرانی دارد.
- شهدای ورزشگاه
شهید «سعید طوقانی» از بچهمحلهای بااخلاق محله اختیاریه بود. او سال ۱۳۶۴ در ۱۳ سالگی به شهادت رسید. مدتی سالن ورزش باستانی صنایع دفاع به نام او مزین بود. ۳ برادر به نامهای ایرج، سیروس و شاهین پورزند هم از ورزشکاران بنام رشته کشتی بودند که در بمباران کارخانه برق آلستوم هر ۳ نفر به شهادت رسیدند و در قطعه ۲۹ شهدا به خاک سپرده شدند.
- نخستین و قدیمیترین سالن کشتی در شمیران
زمینهای اختیاریه کنونی در زمان قاجار برای شخصی به نام «صاحب اختیار» بود. او در همان سالها بخشی از زمینهایش را برای ساخت حمام، مدرسه، مسجد، بوستان و فضای ورزشی در محله رستمآباد بالا و رستمآباد پایین وقف مصارف عموم میکند. آن زمان شخصی به نام آقا احمد محبی از بچههای سنگلج تهران که ورزشکار باستانی بود برای ساخت نخستین سالن کشتی در شمیران وقت گذاشت و سپس سرپرست ورزشگاه شد.
- پول برای رفتن به باشگاه نداشتم
خاطرم هست که آقای علمدار بخشی از منزلش را تبدیل به سالن کشتی کرده بود و من آن زمان به خاطر علاقه به کشتی برای تمرینات تا منزلشان در قلهک میرفتم. هزینه ورودی باشگاه ۵ ریال بود و هزینه رفت و برگشتم با یک لیوان چای در قهوهخانه هم ۵ ریال میشد. آن روزها درآمدی نداشتم و باید از پدرم پول توجیبی میگرفتم. یک روز آقای رحیمی را در محله دیدم. جویا شد که چرا تمرین نمیآیی؟ من هم بدون تعارف گفتم: «پول ندارم. » گفت: «تو بیا. ورودی باشگاه را پرداخت نکن. تو استعداد داری. نباید تمرینها را رها کنی.»
- سالن کشتی امام علی(ع)، پاتوق رسول خادم
یکی از پاتوقهای ورزشی «رسول خادم» سالن کشتی امام علی(ع) بود. رسول خادم وقتی به محله ما آمد ۲۰ساله بود و امیر خادم ۲۱ ساله. هر ۲ سرباز بودند. یادم هست یکی از دوستانم درباره رسول خادم گفت: «برای آقای خادم وقت نگذار؛ چون بدنی لاغر و ضعیف دارد.» اما من در رسول خادم سمجی و علاقه به کشتی دیدم. مطمئن بودم که میتواند به موفقیت برسد و قهرمان شود. الان بعد از ۲۸ سال شناخت، به جرئت میتوانم بگویم او جهان پهلوان زمان خود است.