همشهری آنلاین / بهاره خسروی :
سفرههای ساده، اما غنی از آداب فرهنگی
فلسفه این شب، دور هم نشستن و تقسیم مهر و محبت در کنار هم است. مردم در شرایط اقتصادی و معیشتی دشواری به سر میبرند و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. اما الزامی نیست برای پذیرایی از مهمانان به حتم چندین کیلو میوه خرید. قرار نیست همه میوهها سر سفره یلدا به وفور چیده شود، بلکه از هرکدام یک نوع یا یک عدد کافی است، خوراکیها و شیرینیها میتوان به تعداد مهمانهای خانه باشند.»
«جواد انصافی» بازیگر پیشکسوت و پژوهشگر هنرهای آیینی با این سخنان گفتوگو را آغاز میکند و میافزاید: «توتکهای خانگی هم میتواند جانشین شیرینیهای مختلف باشد، اما چیزی که میتواند محفل خانوادگی را رنگین و دورهمی را لذتبخش و هیجانانگیزتر کند، اجرای بازیها و مراسم ویژه این شب است. او به همشهریانش توصیه میکند که از حافظخوانی این شب غافل نشوند. شعرهای شاد در کنار هم بخوانند و با تکرار آن فضای شادی برای خانواده و عزیزان فراهم کنند.»
اما مهیجترین بخش شب یلدا به توصیه نویسنده کتابهای «آیین شب یلدا» اجرای مسابقه «یافتن خرمهره از دل شیرینی یا کیک» است. میتوان یک شیرینی ساده خانگی را آماده کرد و برای سرگرمی مهره سادهای را در میان آن قرارداد و از مهمانان در خواست کرد تا در هنگام تقسیم شیرینی و خوردن آن دقت لازم را برای یافتن مهره مورد نظر داشته باشند و جایزهای برای آن در نظر گرفت.»
سفره یلدایی ساده و صمیمی
»مرتضی کاظمی» بازیگر سریال «بوی باران» با بیان این مطلب، گریزی به سادگی سفرههای شب یلدا در طهران قدیم میزند و میگوید: «در خانواده پر جمعیتی بزرگ شدم و به یاد دارم همیشه اهل خانه، یک یلدای ساده اما با صفا را برگزار میکرد. اهل تجمل و چیدمان میوههای مختلف نبودیم. گاهی یک هندوانه یا انار برای دورهمی ما کفایت میکرد و با همان میوهها از مهمانان پذیرایی میکردیم. زیبایی هر چیزی به سادگی، اما صفا و صمیمیتش است.»
به گفته کاظمی، هدیه کردن گل لبخند در شب یلدا میان نیازمندان و کسانی که به سبب گرانی از تهیه مایحتاج اولیه زندگی ناتوان هستند، کار چندان سخت و هزینهبری نیست. اگر در میان آشنایان و دوستان افراد نیازمندی را سراغ دارید، میتوانید برای خانه خود چند قلم میوه، آجیل و شیرینی کمتری بخرید و در عوض، آن را در میان نیازمندان تقسیم کنید. شاید این خرید به اندازه یک هندوانه کوچک یا یککیلو انار و یا پرتقال باشد. اما همین که دلی شاد میشود و پدری شرمنده اهل و عیال یا مهمانهای ناخوانده نمیشود ارزش زیادی دارد. نکته مهمتر اینکه همه اقلام را برای یک نیازمند خریداری نکنید. چند خانواده را در نظر بگیرید و خرید و هدایای یلداییتان را میان آنها تقسیم کنید.»
رنگ و لعاب یلدا بر چهره شهر
هرچند که این روزها پایتخت روزهای آلودهای را پشت سر گذاشت و نفسهایش به شماره افتاد، اما امشب رنگ و لعاب یلدایی به خود گرفته و به هر طرف که سر میگردانی پر از نشانههای سنبلهای شب یلدا و فضای شادمانی است. «مریم متعرف» از بازیگران و کارگردانان سینما و تئاتر براینباور است شهر تهران به رنگ و نشانههای شب یلدا برای حفظ هویت و آیینهای این شب باستانی نیاز دارد. او در ادامه میگوید: «شب یلدا شبی است که از فردای آن یک دقیقه به روشنی روز اضافه میشود و در واقع جشن پیروزی نور بر تاریکی است. برای حفظ این آیین که بخشی از آن برعهده رسانههای جمعی و پخش دیگر آن بر دوش شهرداری است باید با آذینبندی خیابانها و محلهها با نمادها و نشانههای رنگی شب یلدا، شادمانی و نشاط را بر چهره شهر مهمان کرد تا کمی فضا لطیفتر و مهربانتر شود.»
کنار مردم هستیم
یلدا، زیباترین جشن ایرانی است که در دلش پندها و نکتههای اخلاقی فراوانی نهفته است. اما متأسفانه این روزها به سبب مسائل و مشکلات اقتصادی، جشن گرفتن برای مردم کار چندان ساده و آسانی نیست. «مرجانه گلچین» بازیگر محبوب سریالهای طنز و پرمخاطبی مانند «بزنگاه» با بیان مطلب میگوید: «دوست دارم همه مردم کشورم را به دورهمی شب یلدا دعوت کنم و بگویم در کنار خانواده جشن و شادمانی برپا کنید. اما خجالت میکشم، چون میدانم که اوضاع معیشتی سختی دارند.»
گلچین، گریزی میزند به حضور همیشه در صحنه هنرمندان در کنار مردم، در مناسبهای مختلف و در اتفاقهایی مانند سیل و زلزله و انجام کارهای خیر و در ادامه توضیح میدهد: «همیشه در کنار مردم هستیم و هدفمان زندگی در میان آنهاست اگر در شب یلدا به حضور درکنار مردم عزیزمان در خانه سالمندان، کنار بیماران خاص و... دعوت شوم، بیتردید میروم، چراکه این کار را جزئی از وظیفهام میدانم. همین که مایه شادمانی و قوت قلب برای عزیزی باشم ارزش معنوی فراوانی دارد.»
روحیه شادزیستی مهم است
کرسینشینی و روایت داستانها و حکایتهای شادی که در آن از امید و پیروزی روشناییها بر تاریکی نقل قول میکند، از محبوبترین سرگرمیهای شب یلدای خانوادههای ایرانی، از گذشته تا به امروز است. «مرشد ابوالفضل ورمزیار» از استادان هنر «نقالی» و «پردهخوانی» به روحیه شادزیستی مردم ایران باستان اشاره میکند و میگوید: «مردم ایران، شاد زیست بودند، دورهم جمع میشدند و جشن میگرفتند. شب یلدا محفل شادمانی و دیدار اقوام و فامیل بود. معمولاً کسی با کسی قهر نبود و همیشه تلاش میکردند با شادمانی و گفتوگوی شاد آن شب را سپری کنند. تفأل زدن به دیوان حافظ که اغلب بزرگ فامیل آنر ا انجام میداد از مهمترین رسمهای این شب بود. مراسم شاهنامهخوانی از دیگر مراسم این شب بود که اغلب قصههای عاشقانه آن مانند بیژن و منیژه، سیمرغ و زال، رودابه و تهمینه را میخواندند.»