تاد می، نویسنده کتاب «مرگ»، تلاش می‌کند در این کتاب با تمام قدرت یا مرگ رو در رو شود. او سعی می‌کند با مرور اندیشه‌های مختلف، نشان دهد که زندگی در سایه مرگ چطور می‌تواند باشد. او با مطالعه مرگ نشان می‌دهد که زندگی آدمی چقدر ارزشمند است.

به گزارش خبرنگار همشهری آنلاین، ادوارد بلوم، وقتی پسربچه کوچکی بود، در یک شطنت کودکانه با دوستانش به خانه پیرزن جادوگر رفت. سه پسربچه در دل تاریکی شب، با ترس و لرز در خانه‌ای را زدند که میزان نزدیک شدن به آن، معیاری برای سنجش شجاعت بود. اما آن شب، سه پسربچه در خانه را زدند، پیرزن جادوگر در را باز کرد و هر کدام با زل زدن در چشم‌های جادوگر، دیدند که چطور خواهند مرد. 

ادوارد بلوم، قهرمان فیلم ماهی بزرگ (Big Fish) در چشمان پیرزن چیزی دید که برای همه عمر به او شجاعت ماجراجویی در دل زندگی بخشید. او فهمید چطور تسلیم ترس نشود و برای چیزهایی که می‌خواهد تا جایی که به آن‌ها دست یابد، پافشاری کند. نسبت انسان‌ها با مرگ، چیزی شبیه به همین است.

تاد مِی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه کلمسون آمریکا، در کتاب مرگ، که یکی از کتاب‌های مجموعه تجربه و هنر زندگی نشر گمان است، در ۳ فصل رابطه آدمی با مرگ را شرح می‌دهد و از دیدگاه مکتب‌های فلسفی به مرگ می‌پردازد. فصل نخست، کنار آمدن با مرگ است و تاد می می‌نویسد که ادیان و برساخته‌های دیگر فرهنگ بشر، چطور به مرگ پرداخته‌اند و چطور مرگ چون واقعیتی مسلم، بر زندگی آدمی سایه انداخته است. او مسئله نامیرایی را بررسی می‌کند و بعد از آن در فصلی با عنوان زیستن با مرگ، می‌نویسد که در صورت پذیرفتن یا نپذیرفتن زندگی پس از مرگ، چطور باید زندگی کرد. 

این کتاب، در ۲۰۰ صفحه، مواجهه کوتاهی است با تجربه محتوم انسانی. و در آخر، نشان می‌دهد که زندگی انسان، چقدر ارزشمند است و زیستن هر کدام از ما در این جهان، چقدر مهم و ضروری است. 


تاد مِی نشان می‌دهد که زندگی انسان، چقدر ارزشمند است و زیستن هر کدام از ما در این جهان چقدر مهم و ضروری است ما مثل ادوارد بلوم فیلم ماهی بزرگ، این شانس را نداشته‌ایم که بدانیم چطور می‌میریم تا شجاعت این را داشته باشیم که با غول بزرگ رفاقت کنیم، از بیراهه پا به شهری عجیب و غریب بگذاریم، ماجراجویی کنیم و برای به دست آوردن چیزهایی که دوست داریم، شجاعانه بجنگیم. تاد می می‌گوید که مرگ مهم‌ترین واقعه زندگی ما است و اهمیت آن در شیوه سامان دادن به زندگی ما است و با وجود این واقعیت است که انتخاب‌های ما معنی پیدا می‌کند. 

هر کدام از ما، آرزوها و برنامه‌هایی داریم که می‌خواهیم در زمان محدودمان آن‌ها را به سرانجام برسانیم. از یک طرف، جاودانه نیستیم و از طرف دیگر زندگی به خودی خود برایمان لحظاتی دارد که گذشته از ناکامی‌ها، باعث می‌شود دوستش بداریم. چطور باید با مرگ به عنوان واقعیت محتوممان مواجه شویم؟ کتاب «مرگ» نوشته «تاد می» با ترجمه رضا علیزاده، در صدد است راهی برای مواجهه با شکنندگی زندگی بیابد. شاید دانستن راه زندگی علی‌رغم مرگ، بتواند جراتی مثل ادوارد بلوم به ما بدهد.