همشهری آنلاین/ راحله عبدالحسینی: آن روزها مستوفیالممالک مأمور بود شمال تهران را آباد کند. رد قنات ها و زمینهای حاصلخیز شرق روستای اوین شمیران را گرفت و در حد فاصل این محدوده تا ونک فعلی بنای عمران و آبادی را گذاشت. ماجرای کلیسای میناس مقدس که جزو آثار ملی ایران است و حکایت قلعه ارامنه در این محله از همان روزگار آغاز شد.
مهاجران ارمنی
طی سالهای میانی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، 2 فرمان صادر شد که بر آبادانی و عمران خارج از حصار ناصری دلالت داشت. نخستین فرمان خطاب به میرزا عیسی خان وزیر برای آبادانی از سنگلج تا سرآسیاب مهرآباد بود. دومین فرمان ناصرالدین شاه مهمتر بود و براساس آن مستوفیالممالک مأمور شد تا زمینهای شمال تهران از مسیر بهجتآباد تا آسیاب گاو میشی(بوستان شفق امروزی) و در ادامه تا ده قدیمی ونک را سر و سامانی بدهد و آباد کند.
«مهدی اعرابی» پژوهشگر حوزه هویت شمیران و از قدیمیهای محله اوین با استناد به کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» اثر دکتر «منوچهر ستوده» میگوید: «حد فاصل شرق ونک و اوین از قدیمالایام مزرعهای بوده که از طریق قنات آبیاری میشد و به همین سبب بسیار آباد بود و محصولات کشاورزی بسیاری داشت. بعدها مستوفیالممالک به منظور عمران و آبادانی بیشتر باعث کوچ کردن تعدادی از ارامنه را از فریدن اصفهان به این محدوده شد.» مستوفیالممالک اول از همه برای ارامنه قلعهای ساخت تا در آن سکنی کنند. قلعهای که به آرارات معروف است و این روزها اثری از آن نیست و نشان وجود قلعه را باید در کتابهای تاریخی دنبال کرد.
«داریوش شهبازی» نویسنده کتاب «روایت تهران» در این باره میگوید: «در دستنوشتههای بهجا مانده از میکائیل هارطونیان که 80 سال پیش کدخدای قلعه ارامنه بود، آمده که از 13خانواده 4 خانواده به مناطق اطراف یعنی دروس و تلو می روند. خانوادههای باقیمانده نیز مدت 2سال در چادر، کنار چشمهای که در محل باشگاه آرارات فعلی قرارداشته با پرورش گاو و گوسفند زندگی میکنند تا خانههایشان را در محل قلعه فعلی میسازند. مستوفیالممالک که مالک زمینها بود آنجا را به ارامنه میبخشد. ارامنه خانههایشان را با خشت و گل میسازند و کنار هر خانه طویله هم ساخته شد. زمینهای اطراف نیز زمینهای کشاورزی و باغ های مستوفیالممالک بود که هموطنان ارامنی در آن زمینها کار میکردند. ارامنه برای اینکه بتوانند راحت باشند دورتادور خانه هایشان دیواری میکشند که 4برج در 4طرف اصلی داشت. به این صورت قلعه ارامنه به عنوان اولین روستای ارمنینشین نزدیک تهران شکل گرفت. داخل قلعه حدود ۵۰ خانواده ارمنی زندگی میکردند. شبها در چوبی قلعه را می بستند و هر صبح آن را باز میکردند.»
جایگاه جغرافیایی قلعه ارامنه که حالا دیگر از آن نشانی نیست از شمال به اوین، از شرق به خیابان ولی عصر(عج)، از جنوب به یوسف آباد و از غرب به شیخ بهائی و زمینهای ده ونک منتهی میشود.
کلیسای میناس مقدس
ارامنه ساکن در قلعه آرارات برای عبادت و انجام فرائض دینی و مذهبی خود دست به کار ساخت کلیسا میشوند. کلیسای «میناس» که همچنان در محله آرارات به چشم میخورد و مورد تقدس است سال 1240هجری شمسی به دستور مستوفیالممالک داخل قلعه ساخته شد. در ساخت این کلیسا و تأمین وسایل اولیه آن نیز خود مستوفیالممالک بیاثر نبود. به گفته شهبازی مستوفی الممالک یک صلیب به کلیسا هدیه می کند که هنوز هم در کلیسا وجود دارد و روی آن «مستوفی الممالک، کلیسای ونک، شهرذیقعده الحرام، سنه ۱۲۷۸» حک شدهاست. در حیاط کلیسا اتاقک هایی وجود داشت که مدرسه ارامنه در آنجا تشکیل می شد. شهبازی میگوید: «نخستین معلمهای مدرسه به ترتیب عبارت بودند از هوانس هوانسیان، وروریان خورن، واهاک آواکیان و لیدوش آواکیان. اکنون در کلیسا مدرسهای وجود ندارد و بیشتر اتاقکها خالی هستند. در 2 اتاقک نیز خادمهای کلیسا زندگی میکنند.»
گذر جاده توسعه از دل قلعه
اعرابی میگوید: «ارامنه برای گذران زندگی روزمره خود در زمینهای کشاورزی مشغول کشت و زرع بودند و آب مورد نیاز هم از قنات قاسمخانی تأمین میشد که آب بهارهاش حدود 5 سنگ بود و تکافوی آبیاری همه زمینها را میکرد.» وضعیت زندگی و امرار معاش ارامنه سالهای سال به همین منوال ادامه داشت تا اینکه زمزمههای توسعه شهری و ایجاد جاده از میدان ونک به ده ونک به گوش رسید. به این ترتیب زمینهای کشاورزی ارامنه و نیز دیوارهای قلعه به تدریج از بین رفت و اکنون هیچ اثری از آن اراضی حاصلخیز و باغهای کوچک نیست. استادیوم آرارات که امروزه مورد استفاده هموطنان ارمنی و برخی مجتمعهای مسکونی که مهمترین آن برج آفتاب است در بخش شرقی قلعه ارامنه واقع شده. اعرابی درباره ساکنان قدیمی محله آرارات میگوید: «مهاجران اولیه قلعه در قید حیات نیستند. ولی بازماندگان آنها کمابیش در این محدوده ساکن هستند. استخر بزرگی جلوی یک مهمانخانه در شمال قلعه ارامنه وجود داشت که به رستوران تبدیل شدهاست.» محله آرارات در منطقه 3 شهرداری تهران، 383 هزار مترمربع وسعت دارد. این محله از شمال به بزرگراه چمران، از شرق به بزرگراه کردستان، از جنوب به بزرگراه همت و از غرب به خیابان شیخ بهائی منتهی می شود و در دل خود تاریخی به قدمت یک قرن دارد.