به گزارش همشهری آنلاین به نقل از عصر ایران، «امروز شنیدم وبا در مشهد مقدس روزی هفتاد - هشتاد نفر را تلف میکند. ده روز دیگر یقین در اردو خواهد بود. ممکن بود با مبلغ کمی مخارج، قرانتین (قرنطینه) بگذارند، شاید این مرض به جای دیگر سرایت نکند؛ اما کی حکم بکند و کی بشنود. انالله و انا الیه راجعون» این را «اعتمادالسلطنه» در خردادماه سال ۱۲۷۱ نوشته. وقتی مردم در مهمترین شهر مذهبی ایران درگیر جنگی نابرابر با بیماری خطرناکی بودند که میشد با ایجاد تدابیر حکومتی، جلوی تلفات وسیع آن را گرفت. مثل کاری که امیرکبیر ۴۱ سال قبلش برای همین بیماری انجام داده بود: «برای محافظت ممالک محروسه از آلودگی ناخوشی مزبور، در مرزها قاعدۀ گراختین (قرنطینه) گزارده شد که مسافران را چند روز در آنجا نگه دارند.»
شیوع بیماریهای همهگیر در ایران تاریخی طولانی دارد. بیماریهایی مثل جذام و طاعون که در کتب قدیمی ایران از آنها یاد شده و برای مقابله با شیوعشان هم دستورالعملهایی برای نیالودن خاک و آب و رعایت بهداشت فردی برمیخوریم. اما این توصیهها برای «وبا» درمانی نداشتند که بیماری بومی ایران بود و سالی یکبار همهگیر میشد. مثل وبای تبریز که حدود ۷۰۰ سال پیش در زمان سلطان «اویس آلجلایر» همهگیر شد، ۳۰۰هزار نفر را کشت و کاری هم از دست حکومت برنیامد. یا همهگیری ترسناک آن در هرات دوره تیموریان که میگویند احتمالا با طاعون همراه بود و به قول «فصیح خوافی» مورخ ایرانی، چنان کشنده که از هر ۲۰۰ نفر، یکی زنده ماند.
اکثرا هم بازرگانان از ناقلان اصلی این بیماری بودهاند و راه ابریشم هم یکی از مسیرهای مهم انتقال. «میرخواند» مورخ مشهور روایت کرده که در سال ۷۵۷ خورشیدی «طاعون» در «کلات» خراسان ظاهر شد و بسیاری از مردم آنجا را به کام مرگ فرستاد. این بیماری خطرناک بارها به ایران حمله کرده که فقط چند نمونهاش از دوره صفوی گزارش شده. از گفته مورخان معلوم است که هربار وقوع این بیماری خطرناک، ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر را در قزوین، اردبیل، گیلان و همدان کشته است. مثل «سیاه سرفه» که در ایران چندباری همهگیر شد و طبقه گفته «بهاءالدوله رازی» پزشک برجسته ایران حدود ۴۰۰ سال پیش بسیاری را در ری از بین برد. یا «تراخم» و «تیفوس» که گهگاه در نقطهای همهگیر میشدند، عده زیادی را میکشتند و میرفتند. گرچه پزشکان ایرانی برای درمان این بیماریها راهکارهایی ارائه میکردند، اما جلوگیری از شیوع گسترده آن نیازمند سازوکاری بود که تنها از حکومت برمیآمد، اما به درستی انجام نمیشد.
فهرست بیماریهای همهگیر در ایران بیش از اینهاست، اما همهگیری هیچکدام آنها به آنفلوآنزای اسپانیایی نمیرسد که به خاطر همزمانیاش با جنگ جهانی اول، آمار دقیقی از مرگومیر آن نداریم. میگویند این بیماری ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر را در جهان کشت؛ یعنی ۳ تا ۵ درصد جمعیت انسان آن روزگار. آمار مرگومیر آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران را که مردمش دچار کمخونی و قحطی بودند، تا ۲ونیم میلیون نفر هم تخمین زدهاند.
در سالهای اخیر هم بیماریهای همهگیر چندباری در ایران شیوع داشتهاند. مثل «آنفلوآنزای مرغی» و حالا «کووید ۱۹» معروف به «کرونا» که سرعت شیوع آن بسیار بالاست. اینکه تاریخ بعدها درباره پیشگیریها از شیوع این بیماری در ایران چه مینویسد بستگی به عملکرد امروز مسئولین دارد.