تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۷:۵۰

ملک دخت قاسمی نیک‌منش: می‌خواهم موضوعی را بگویم که شاید بسیاری از خانم‌ها نشنیده باشند. بهتر است بی‌پرده بگویم اینکه آقایان بر خلاف تصور خانم‌ها چندان هم کم حرف نیستند.

بسیاری از زنان تصور می‌کنند که همسرانشان قوی ولی خیلی کم حرفند. در واقع خانم‌ها در شگفتند که این همسران قوی چرا در باره احساسات و افکار خود چیزی نمی‌گویند یا به‌اصطلاح همه اش توی خودشان هستند.

اما، واقعیت این است که مردان هم دوست دارند در باره امید‌ها و آرزو‌ها، ترس‌ها و افکار، احساسات و عواطف خود حرف بزنند. شما سعی می‌کنید ساعتی را با همسرتان و به دور از جار وجنجال بچه‌ها تنها بمانید به آن امید که شاید کمی هم در باره خودتان و زندگی مشترکتان با هم گفت‌وگو داشته باشید اما، غالبا مثل مجسمه ابو الهول ساکت می‌ماند.

آن وقت است که از خودتان می‌پرسید: چی شده؟ چرا چشم از تلویزیون بر نمی‌دارد؟ چرا از خودش، روابطمان یا مسائل و مشکلات مالی که داریم حرفی نمی‌زند؟ چرا به سر و وضع خانه نمی‌رسد؟ چرا نمی‌تواند 10 دقیقه، فقط 10 دقیقه، از خودش، کارهاش و از خودمان برایم بگوید؟!

در واقع، از هر 5 زن، یکی از اینکه همسرش با او ارتباط کلامی خوبی ندارد، گله مند است. 30 در صد آقایان هم مهم‌ترین دلیل اختلاف در زندگی مشترکشان را،

ناتوانی آنان در ایجاد ارتباط کلامی با همسرانشان می‌دانند. به راستی چرا؟
پاسخ این است: حتی مردانی که علاقه‌مندند در باره احساسات و عواطف و خواسته‌های خود با همسرانشان حرف بزنند یا درد دل کنند؛ یعنی با آنها رابطه کلامی برقرار کنند، این را کاری ساده و راحت نمی‌بینند.

دلا یلی وجود دارد که باعث می‌شود مردان به جای بیان احساسات خود لب فرو بندند؛ از جمله: مردها کمی وحشت زده هستند؛ بی‌تردید، زنان در ایجاد رابطه با دیگران مهارت بسیار دارند.

زنان معمولا بعداز نوشیدن یکی دو فنجان چای و کمی گپ زدن، شروع به پرسش می‌کنند؛ با تمام انرژی حرف می‌زنند؛ از همه چیز سر در می‌آورند؛ از هر دری سخن می‌گویند؛ و در این کارچنان استادانه عمل می‌کنند و تمامی مهارت‌ها و ترفند‌های خود را به‌کار می‌برند که همواره و در بسیاری از مواقع سر رشته کلام را در دست می‌گیرند.

اما زنان، همیشه در صحبت کردن گوی سبقت را از دیگران می‌ربایند. البته، آقایان این را به‌خوبی می‌دانند؛ وهمین طور هم می‌دانند که بیش از یک سوم زنان عقیده دارند که مردها به‌کلی نمی‌توانند با همسرانشان رابطه کلامی خوبی بر قرار کنند و قادر به درک آنان نیستند و نتیجه اینکه، مردها از حرف زدن خیلی می‌ترسند؛ چون اگر ضمن صحبت اشتباه کنند، دچار درد سر می‌شوند.

 مرد‌ها در خانه نیاز به آرامش دارند؛ از نظر یک زن، وقتی مرد قدم به خانه می‌گذارد باید از سیر تا پیاز همه آنچه را که طی روز در بیرون از خانه برایش اتفاق افتاده با همسرش در میان بگذارد.

بنا بر این، وقتی مرد از محیط کاری پر تنش به خانه بر می‌گردد و با همسری روبه‌رومی شود که انتظار دارد با او وارد یک بحث جدی بشود، تنها یک راه برایش می‌ماند؛ گریز از ورود به بحث و البته گاهی اوقات هم برعکس تسلیم می‌شود.

مرد‌ها دوست ندارند در تنگنا قرار گیرند؛ وقتی زن از همسرش می‌خواهد که بیشتر با او به گفت‌وگو بنشیند و مرد در مقابل این خواست همسرش مثل گذشته بر خورد می‌کند، اختلافات آنها بالا می‌گیرد.

 روشن است که بسیاری از مردها دوست ندارند  مثل یک شاهد عینی یا مجرم از سوی همسر خود زیر بمباران سؤال قرار گیرند اما، یک تاکتیک قدیمی هست که استفاده از آن، جریان امورو روابط زناشویی را بهتر می‌کند و آن این است:

از این همه دخالت در کارهای همسرتان دست بر دارید ؛ به او فرصت حرف زدن بدهید؛ و نتیجه اینکه به احتمال زیاد زبان به گفتن خواهد گشود.