در انتخابات مقدماتی ایالت پنسیلوانیا، آنها پیروزی نهایی را از اوباما و شکست نهایی را از کلینتون دریغ کردند.
بهنظر میرسد که پایان دادن به رقابت طاقت فرسای 2نامزد نهایی دمکراتها، تنها از عهده نمایندگان عالی حزب برآید. اما آیا این اقدام اجتناب ناپذیر به مثابه نوعی خود کشی برای حزب دمکرات نیست؟
در پایان رای گیری سهشنبه شب انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری آمریکا در پنسیلوانیا و پس از آنکه شرکت کنندگان، سالن برگزاری انتخابات مقدماتی را ترک کردند، آنچه برای حزب دمکرات به جای ماند، پیامی ناخوشایند بود، اینکه دلیلی برای جشن گرفتن وجود ندارد.
برنده رقابت سهشنبه شب همچنان بازنده است. اما بازنده پنسیلوانیا، برنده نهایی نیست. پیروزی کلینتون، در حدی نبود که وی را از اوباما پیش اندازد. هر چند جذابیتهای اوباما نیز در حدی نبود که رایدهندگان را به انتخاب او مجاب کند.
بهنظر میرسد که انتخابات مقدماتی دمکراتها، طلسم شده است. در حالی که اوباما تنها به یک پیروزی دیگر نیاز داشت، شکست را پذیرا شد. با این حال اگر معجزهای رخ ندهد، هیلاری کلینتون در گردهمایی نهایی حزب که ماه آگوست در دنور در کلرادو برگزار میشود، تنها نقش سخنران میهمان را خواهد داشت و اوباما در حالی پا به میدان رقابت با جان مک کین کهنه کار میگذارد که در نتیجه رقابت طاقت فرسای کنونی، سخت آسیب دیده است.
در اولین شب انتخابات مقدماتی در آیووا، هنگامی که اوباما به پیروزی رسید، بسیاری از تحلیلگران و نویسندگان مطبوعاتی نوشتند که اوباما امید اندکی برای راه یابی به کاخ سفید دارد.
او بیش از حد جوان، بیش از حد بیتجربه، بیش از حد گیج و برای بسیاری از آمریکاییها بیش از حد سیاه است. سخنان جادویی او درباره فرا رسیدن دوره تغییر، امید و اتحاد مجدد آمریکا مانند مه صبحگاهی، محو خواهد شد.
این پیشبینی در پنسیلوانیا تحقق یافت. شور و هیجان ناشی از ظهور این سناتور 46 ساله، تنها 50 درصد رایدهندگان دمکرات را فرا گرفته است؛ کسانی که تنها یک سوم رایدهندگان نهایی انتخابات را تشکیل میدهند.
هیجان حضور اوباما همچنان احساس میشود، اما فقط در بخشهایی از جامعه. اوباما بیشتر از آنکه آرای آمریکاییها را به سوی خود جلب کند، حسن نیت آنهارا برانگیخته است.
شانس او برای موفقیت در انتخابات نهایی و راه یابی به کاخ سفید، زیاد نیست.
برای اثبات این مدعا که اوباما رقابت سختی را با مک کین پیش رو خواهد داشت، 3 دلیل میتوان ارائه کرد:
نخست آنکه دولتمردانی که به سیاستهای اجتماعی گرایش دارند، در دوران رکود اقتصادی با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. اوباما در واکنش به پذیرفته نشدن خود در میان سفید پوستان طبقه کارگر، با بیان سخنانی ناشیانه، گویی به پای خود شلیک کرد.
وی به تازگی در مجمع اتحادیههای کارگری، وعدههایی بیش از حد خوش بینانه داده و از اختصاص یارانه به نظام بیمه درمانی، اختصاص 100 میلیارد دلار به برنامه اصلاح زیر ساختهای کشور از جمله ساخت پلها و جادهها و اختصاص 160 میلیارد دلار به برنامه سرمایهگذاری در عرصه محیط زیست- درصورت راهیابی به کاخ سفید - سخن رانده است.
معافیت مالیاتی برای تمام مستمری بگیرانی که درآمد سالانه آنها کمتر از 50 هزار دلار است، کاهش مالیاتها برای افراد به لحاظ درآمد متوسط و افزایش حداقل دستمزدها که در حال حاضر 750 دلار در هر ساعت است، از دیگر وعدههای خوش بینانه اوباماست.
اما رایدهندگانی که آرای آنها برای هر نامزدی اهمیت دارد، نسبت به کسانی که ادعای معجزه دارند، بدبین هستند. هنگام سخنرانی اوباما در مجمع اتحادیههای کارگری، بسیاری از مقامات این اتحادیهها، برای او کف میزدند، در حالی که سایر اعضا متفکرانه سر خود را پایین انداخته بودند.
آنها به شغلهای جدید نیاز دارند، اما نمیخواهند دیون دولتی افزایش یابد. آنان به یک رهبر نیاز دارند، اما اوباما تنها کیف پول جیبیاش را به رخ آنها کشید.دلیل دوم اینکه، اوباما مخالف جنگ است، در حالی که آمریکا در دوران جنگ به سر میبرد. آمریکا به تنهایی در 2 جبهه دشوار در عراق و افغانستان میجنگد. اوباما میخواهد به سرعت به جنگ پایان دهد، اما آمریکاییها بیشتر مایلند تا کشورشان با پیروزی میدان جنگ را ترک کند.
تجارب گذشته نشان میدهد که در دوران جنگ، نامزدهای دمکراتی که لحنی آرام و صلح جویانه دارند، از شانس کمتری برای پیروزی برخوردارند. در حالی که شعلههای جنگ در ویتنام بالا میگرفت، این ریچارد نیکسون جمهوریخواه بود که به کاخ سفید راه یافت و هنگامی که درگیریهای نظامی در عراق به اوج خود رسیده بود، این جورج بوش بود که با اختلاف بسیار زیاد آراء رقیب دمکرات را کنار زد. این در حالی است که هیلاری کلینتون موضعی محتاطانه را در قبال جنگ اتخاذ کرده است.
و دلیل سوم اینکه اوباما در دورهای نامزد محبوب حزب دمکرات است که علائق حزبی در میان دمکراتها، روز به روز کم رنگتر میشود. او مقامات و اعضای فعال حزب دمکرات، جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهها را به هیجان آورده است. همچنین باید روزنامه نگاران و احزاب رسانهها را جزو طرفداران وی قلمداد کرد.
اما وقتی از مقامات و فعالان حزبی به سوی رایدهندگان مردد و دو دل – از چپ گرایان به سوی میانه روها، از جوانان به سوی مسن ترها و از دانشجویان به سوی کارگران – پیش میرویم، ستاره اقبال اوباما کم فروغ میشود.
در پنسیلوانیا 61 درصد افراد مسن، 68 درصد کاتولیکها، 65 درصد کارگران و بیش از 70 درصد ساکنان مناطق زراعی به کلینتون رای دادند. فریادهای اوباما در میان کسانی که زندگی سخت، جدی و یکنواختی دارند، به سختی به گوش میرسد.
در نظام انتخاباتی آمریکا اگرچه هر یک از ایالات، در سیطره 2 حزب دمکرات و جمهوریخواه قرار دارند، عمده توجهات، معطوف به ایالات بزرگی است که هیچ کدام از 2 حزب بزرگ تسلطی دائمی بر آنها ندارند؛ ایالاتی مانند اوهایو، تگزاس، کالیفرنیا و پنسیلوانیا که گاهی دمکراتند و گاهی جمهوریخواه. اوباما در بیشتر ایالات، هیلاری کلینتون را مغلوب کرده، اما در این ایالات بسیار مهم، مغلوب رقیب شده است.
با پایان انتخابات مقدماتی پنسیلوانیا، وضعیت حزب دمکرات چندان بهتر نشده است. بهنظر میرسد که حزب در انتخابات مقدماتی خود، گرفتار طلسم عجیبی شده است، طرفداران اوباما و علاقهمندان کلینتون، توافقی عجیب و گیجکننده با هم دارند. آنان پیروزی نهایی را از اوباما و شکست نهایی را از کلینتون دریغ میکنند.اما این بازی به پایان فاجعه بار خود نزدیک میشود.
طی ماههای پیش رو، نمایندگان عالی حزب در مجمع نهایی باید به این رقابت
طاقت فرسا پایان دهند. آیا این اوباما خواهد بود که به میدان رقابت با مک کین خواهد رفت یا هیلاری کلینتون نامزد مورد نظر حزب خواهد بود؟ تصمیمگیری نهایی در این باره میتواند برای حزب دمکرات به مثابه نوعی خودکشی باشد.
اشپیگل- 23 آوریل 2008