انتخابات درون حزبی دمکراتها دیروز در ایالت پنسیلوانیا برگزارشد و نتیجه این انتخابات تا حد زیادی سرنوشت ۲ نامزد این حزب را که اکنون نزدیک به یک سال است شانهبهشانه هم پیش میروند، مشخص میکند.
هیلاری کلینتون تا کنون در ایالات بزرگ و مهم آمریکا رای اول را به دست آورده اما در مقابل، باراک اوباما آرای اکثریت مردم و همچنین هیاتهای نمایندگی را کسب کردهاست. با این حال نظرسنجیها و سخنرانیهای روزهای اخیر نامزدهای حزب دمکرات نشان از افول نسبی اوباما در مقایسه با ماههای گذشته دارد.
در بازگشت به ایالت آیووا ( ایالتی که رای گیریهای مقدماتی و نهایی ریاستجمهوری آمریکا در آن آغاز میشود)، باراک اوباما در مناظره ۲ هفته پیش خود با هیلاری کلینتون، قول داد که درصورت رسیدن به مقام ریاستجمهوری، دولتمردی متفاوت باشد، رهبری نا متعارف که با حقایق ناخوشایند مقابله خواهد کرد، از خطمشیهای جدید بهره خواهد برد و کشور را متحد خواهد کرد.
اگر این مرد میتوانست با پیروزی بر کلینتون در نیو همپشایر از هم اینک رقابت نهایی خود را با جان مک کین جمهوریخواه آغاز کند، امکان مییافت به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند.
اما اوباما تا کنون که نتوانسته رقیب درون حزبی خود را شکست دهد و شرایط وی اینک تغییر کرده است. اوباما در حالی که به شدت تلاش میکند نظر رای دهندگان دمکرات را به سوی خود جلب کند و در حالی که آشکارا خسته و فرسوده بهنظر میرسد، بیش از هر زمان دیگری ظاهر یک دولتمرد معمولی و یک لیبرال سنتی را یافته است.
۲ هفته پیش و در مناظرهای تمام عیار با کلینتون، اوباما مانند یک دولتمرد عادی و متعارف وعدههایی بیپایه داد و از زیر بار پرسشهای مطرح شده شانه خالی کرد در حالی که اظهارات وی بوی ریاکاری میداد.
او مدعی شد که در گذشته پرسش نامهای را درباره کنترل سلاح پر نکرده است و گفت که هیچ گاه کلینتون را به خاطر اظهارات اغراق آمیزش درباره ماجرای فرودگاه توزلا در بوسنی مورد انتقاد قرار ندادهاست.
کلینتون مدعی شده بود که در دوران ریاستجمهوری همسرش هنگام ورود به بوسنی مورد استقبال دختران جوانی که به همراه خود گل آورده بودند، قرار گرفته بود. هر چند تصاویر تلویزیونی نشان دادند که اظهارات وی نادرست است.
این در حالی بود که طی روزهای اخیر، ستاد انتخاباتی اوباما دائما درباره اظهارات کلینتون واکنش نشان میدهد.
اوباما در این مناظره انتقاد از سخنان سایر رقبا را که در شرایط خاصی بیان شده است، محکوم کرد، هر چند وی بارها این اظهار نظر مک کین را که آمریکا ممکن است تا ۱۰۰ سال در عراق بماند، دست آویز حمله خود به رقیب جمهوریخواه قرار داده است.
اوباما همچنین وعدههایی بزرگ و مضحک داد که نشان میدهد وی بیش از آنکه در فکر اداره کشور باشد خواهان پیروزی در انتخابات است. وی اظهار داشت که مالیات کسانی را که بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار دلار در سال درآمد دارند، افزایش نخواهد داد.
چنین اقدامی موجب میشود در دوران ریاستجمهوری اوباما، امکان هر گونه اصلاح اقتصادی با هدف برقراری عدالت از بین برود. چنین اقدامی همچنین مانع از پر شدن شکاف مالیاتی طبقه متوسط که بخش عمده جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند میشود و اصلاح نظام بهداشتی و بحران انرژی کشور را که جزو وعدههای او است، غیرممکن میسازد.
وی همچنین قاطعانه از بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از عراق ظرف مدت ۱۶ ماه سخن راند. این در حالی است که نه اوباما و نه هیچکس دیگری نمیتواند پیشبینی کند که شرایط ابتدای سال آینده چگونه خواهد بود.
وی میتوانست ادعا کند که هدف او بازگرداندن نظامیان آمریکایی به خانه است، اما درباره زمان خروج نیروها، قضاوت را به آینده موکول میکند، اما در عوض اوباما سرسختانه از خطمشی پیشتر اعلام شده خود دفاع کرد، در حالی که تحقق این خطمشی، طی 3 سال آینده بهطور کامل غیرممکن است.
اگر اوباما به مقام ریاستجمهوری برسد یا باید این تعهد خود را نادیده بگیرد که در این صورت اعتبار خود را از بین برده یا باید به تعهد خود - به بهای درگیریهای خونین و نسل کشی در منطقه خاورمیانه و یک جنگ بیرحمانه بین دولتمردان آمریکایی در داخل کشور- عمل کند.
در این میان، موضوعات و مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز مطرح است. رای دهندگان آمریکایی رئیسجمهوری را میخواهند که باورها و تجارب مشترکی با آنها در عرصه زندگی داشته باشد.
در انتخابات دوره گذشته تصاویر موج سواری جان کری یا مدل موی ساده و جذاب جان ادواردز، تاثیر مثبتی بر رای دهندگان داشت. هنگامی که اوباما پا به عرصه انتخابات گذاشت، بهنظر میرسید شخصیتی باشد که میتواند تفاوتهای رفتاری را درک کند.
اما وقایع چند ماه اخیر خلاف این موضوع را ثابت میکند. وقتی اوباما به کلیسای فرقهای جنجال برانگیز میرود، وقتی ناآگاهانه درباره رای دهندگان طبقه کارگر اظهار نظر میکند و وقتی در مقابل دوربینها به بازی بولینگ میپردازد در حالی که مهارت و آگاهی چندانی از آن ندارد، رای دهندگان آمریکایی از خود میپرسند که آیا او یکی از ماست.
اوباما باید چنین تردیدهایی را در مورد خود از بین ببرد، هر چند وی تلاش چندانی در این باره نکرده است.
بهنظر میرسد که دوره شعار «بله، ما میتوانیم! »، به پایان خود نزدیک میشود. پیش از این تصور نمیشد که اوباما تا این حد آسیب پذیر باشد.
اوباما درصورت پیروزی نهایی باید به مصاف مک کین، دولتمرد کهنهکار برود. براساس برآوردها یک پنجم دمکراتها گفتهاند که در رقابت نهایی بین مککین و اوباما، به نامزد جمهوریخواهان رای خواهند داد.
رای دهندگان انتخابات ریاستجمهوری با شرکتکنندگان در انتخابات مقدماتی احزاب تفاوت دارند. اوباما چهره مطلوبی بین رای دهندگان مسنتر و مردان آمریکایی ندارد و بهنظر نمیرسد که بتواند آرای سفید پوستانی را که سطح تحصیلات آنها در حد دیپلم دبیرستان است و از بوش و دولتمردان سنتی خسته شده اند، به دست آورد.
براساس یک برآورد، نامزد دمکراتها برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری باید ۴۵ درصد آرای چنین رای دهندگانی را به دست آورد. این در حالی است که به باور چهرههای کهنه کار حزب دمکرات، کسب چنین موفقیتی برای اوباما دشوار است.
چند ماه پیش، اوباما با بهرهگیری از استعدادهای خود در میان نامزدهای حزب دمکرات یکه تازی میکرد. اینک هیلاری کلینتون به یکه تازیهای او پایان داده است. ما با پدیده جالب توجهی مواجه شدهایم.
جمهوریخواهان پیش از این تصور میکردند که در این انتخابات به خاطر وضعیت اقتصادی کشور و شرایط تأسفبار حزب، شکست خواهند خورد، در حالی که اینک دمکراتها از این بابت نگرانند که نامزد آنها در انتخابات ماه نوامبر میدان را به حریف واگذار کند.
اشپیگل
۱۸ آوریل ۲۰۰۸