همشهری آنلاین_ رابعه تیموری: بالاخره عرفان تصمیم گرفت برای خودش ساعتی بسازد که صبحها تا او را از رختخواب جدا نکند و به مدرسه نفرستد، آرام نگیرد. او این ساعت سمج را برای بیدارکردن خود ساخت، اما فکرش را هم نمیکرد چند سال بعد این ساعت بدپیله مقام اول جشنواره نوجوان خوارزمی را برای او به ارمغان بیاورد. «عرفان مرادی» موفقیت خود در جشنواره خوارزمی را نتیجه خلوتهای پدر و پسری صمیمانه خود و پدرش و اهمیت دادن مربیان مدرسه شهید چمران به فعالیتهای پژوهشی میداند.
وقتی زبان باز کرد، به جای آنکه مانند همه کودکان کلمات سادهای مانند بابا، مامان، آب و... را ادا کند، فقط یکریز میپرسید: «این چیه!؟ » پدر همان روز فهمید خداوند به آنها پسری کنجکاو و باهوش بخشیده و باید حسابی مراقب باشند که استعداد او هدر نرود. پدر تکنسین برق بود و همیشه با هویه و پیچ گوشتی و سیم چین و دم باریکور میرفت.
وقتی پسر کوچولوی خانواده مرادی به راه افتاد، ابزار کار پدر از دستش درامان نبودند و حتی پس از آنکه بر اثر بازیگوشی دستش را با هویه داغ سوزاند، از کنجکاویهایش دست برنداشت. پدر که از شیطنت عرفان به تنگ آمده بود او را در انواع کلاسهای ورزشی ثبتنام کرد و هر روز به کلاسهای شنا و تکواندو و... میبرد تا انرژیاش تخلیه شود، ولی عرفان حتی پس از اینکه چندبار برخلاف جهت حرکت دیگران دور باشگاه تکواندو میدوید و ساعتها در آب استخر کرال سینه میرفت، باز هم زمانی که به خانه میرسید، یکراست سراغ جعبه ابزار پدر میرفت.
- سرگرمیهای جذاب
پدر گاهی پسر خردسالش را به محل کارش میبرد و همکارانش از بازیگوشیهای عرفان بیخبر نبودند. یک روز که مرادی از محل کارش به خانه برگشت، عرفان را در حال بیرون کشیدن دل و روده ریش تراشش دید و شستش خبردار شد که باید به فکر خرید ریش تراش دیگری باشد. فردای آن روز با دلخوری ماجرا را برای همکارانش تعریف کرد. یکی از آنها به او پیشنهاد داد وسایل معیوب و بیخطر خانه را در دست و بال عرفان بگذارد تا هم به فکر جراحی وسایل سالم نیفتد و هم به خطراتی مانند برق گرفتگی دچار نشود. اینترفند کارساز بود و عرفان از کلنجار رفتن با لوازم معیوب لذت میبرد. او حتی جعبه ابزار پر و پیمان و کاملی هم برای خودش تهیه کرده بود و سعی میکرد این وسایل را تعمیر کند. از خوش اقبالیهای عرفان داشتن معلمانی خوب در دوره ابتدایی بود. خانم احمدی، معلم کلاس ششم عرفان متوجه شد نسخه شکوفایی استعداد شاگرد تیزهوشش در دست مدیر و معلمان دبیرستان دوره اول نمونه دولتی شهید چمران است. در این مدرسه دانشآموزان در کنار درس خواندن، هنر و حرفهای را که علاقه داشتند آموزش میدیدند. عرفان در آزمون ورودی مدرسه شهید چمران پذیرفته شد و وقتی به محیط آن پا گذاشت، متوجه شد اینجا همانجایی است که میتواند با خیال آسوده آنقدر بسازد و خراب کند که وسیله دلخواهش از آب درآید.
- خلوتهای صمیمانه پدر و پسری
عرفان خواب سنگینی داشت و تنها چیزی که باعث میشد صبحها توپ و تشر پدر و مادر برای بیدارکردن او کارساز شود، دلشوره نمره انضباط بود. عرفان و پدرش در خلوتهای پدر و پسریشان ساعتها درباره آخرین تجهیزات دنیای الکترونیک و رایانه گپ میزدند. در یکی از این اختلاطهای پدر و پسری، عرفان تصمیم گرفت ساعت هوشمندی بسازد که به آسانی از سر و صدا نیفتد. در مدرسه شهید چمران هر سال بازارچهای برپا میشد و دانشآموزان دست سازههای خود را در آن عرضه میکردند. عرفان که آن زمان دانشآموز کلاس هفتم بود، ساعت هوشمندش را به بازارچه برد.
وقتی «داود وندی» و «مسعود محمدی» دبیران درس کار و فنآوری مدرسه از بازارچه بازدید میکردند، با دیدن سیستم جالب و پیشرفته این ساعت به عرفان پیشنهاد کردند در جشنواره نوجوان خوارزمی شرکت کند. عرفان با این جشنواره آشنایی نداشت، اما صحبتهای معلمانش او را تشویق کرد که در رقابت با نخبگان همسن و سالش اقبالش را بیازماید. محمدی امکانات نرمافزاری سایت رایانه مدرسه را دراختیار عرفان گذاشت تا امکانات دست سازهاش را ارتقا دهد. عرفان هم با کمک پدر و معلمانش سخت تلاش کرد که نقاط ضعف ساعتش را رفع کند.
- شاید موفقیتی دیگر در راه باشد
او آن سال به دلیل اینکه در بخش سختافزاری گروه فنآوری اطلاعات و ارتباطات جشنواره درمقام دوم قرار گرفت به مرحله استانی راه پیدا نکرد، اما ناامید نشد و یک سال دیگر به افزایش امکانات سختافزاری دست سازهاش مشغول بود. عرفان در پایه هشتم هم جزو برگزیدگان مرحله استانی نبود، ولی امسال که در پایه نهم درس میخواند، امتیازات طرح ابداعی او جای چون و چرا برای داوران جشنواره باقی نگذاشت و مقام اول استان تهران به دانشآموز پرتلاش مدرسه شهید چمران تعلق گرفت. ساعت هوشمند عرفان به امکاناتی مانند نمایشگر دما، ذخیره تاریخ و ساعت، سیستم هوشمند واکنش به یک کاربر اختصاصی و... مجهز شده و هزینه تولید انبوه آن از ساعتهای موجود در بازار کمتر است. این پسر متین و مؤدب اکنون که به دوره نوجوانی رسیده از شر و شور و شیطنتهای دوران کودکیاش فاصله گرفته، اما هنوز هم عاشق کشف چیزهای تازه است و شاید پاوربانکی که به تازگی درست کرده، سال بعد هم او را جزو برترینهای جشنواره و آزمونهای هوش و نوآوری کشور قرار دهد. عرفان باتری ضعیف جارو شارژی منزلشان را به پاوربانکی تبدیل کرده که قابلیت شارژ همزمان چند گوشی تلفن همراه را دارد.