دکتر سعیدرضا عاملی با اشاره به اهمیت زبان گفت: آنچه همه ملتها و تمدنهای آمریکای لاتین را به هم پیوند میدهد، مقولهای به نام زبان است. زبان محمل فرهنگ است، زبان فقط یک کد گفتگویی نیست. در رمزگذاری و رمزگشایی یک تعامل اجتماعی صورت میگیرد، در واقع زبان عناصر عمیق یک فرهنگ را تشکیل میدهد، این حوزه با زبان اسپانیایی و زبان پرتغالی به هم متصل میشود.
وی گفت: قطعاً حوزههای مستقلی در کشورهای آمریکای لاتین وجود دارد که به قلمروهای جغرافیایی، دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این حوزه بر میگردد. موضوع دانشکده مطالعات جهان این است که بتواند این فهم عمیق را نسبت به این قلمروها پیدا کند.
استاد ارتباطات دانشگاه تهران افزود: واقعیت این است که حوزه فرهنگ به مراتب عمیقتر از حوزه سیاست و اقتصاد است. اگر کسی بخواهد جامعهای را عمیق درک کند و اگر کسی بخواهد جامعهای و تمدنی را تاریخی درک کند، اگر کسی بخواهد علائق و سیاستهای فرهنگی آن حوزه را درک کند، نمادها و نشانهها ارزشهای خاص یک قلمرو اجتماعی را درک بکند، باید به سراغ فرهنگ برود. سیاست عنصری موقت است و تابع زمانه، اما فرهنگ عنصری تاریخی است و موضوع یک پیوستگی تاریخی.
وی خاطر نشان کرد: در حقیقت عوامل مختلف باعث شده که ما از هم دور شویم. تاریخ مسیری را طی کرده که در دورهای ما با سیاست مرکزی مواجه بودهایم. دورهای که سیاست کانون همه تصمیمات و همه تغییرات بود. بعد از آن به دوران اقتصاد مرکزی انتقال پیدا کردیم و شاید بیدلیل نبود که گفتمانهای مارکسیسم و سوسیالیسم به اقتصاد مرکزیت و محوریت بدهند اما امروز جامعهشناسان بزرگ و فرهنگشناسان بزرگ بر این معنا تاکید دارند که ما وارد دوره فرهنگ مرکزی شدهایم. چرا فرهنگ مرکزی اتفاق افتاده است و چرا امروز بخش مهمی از واقعیت جهان است و در واقع بخش امید ماست.
دکتر عاملی افزود: ما در دنیای سیاست، خصوصاً سیاستی که به دنبال چپاول و تجاوز است، سیاستی که به دنبال تخریب جهان است، سیاستی که فقط خودش را می بیند و در قرن هجدهم سخن از «یا با ما هستید یا بمیرید» میگفت و امروز «یا با ما هستید یا دشمن ما» محور نگاه آن است، سیاستی است که خودش را لکهدار و بیاعتبار کرده است.
رئیس دانشکده مطالعات جهان، تأکید کرد: ما در فضایی زندگی میکنیم که با محوریت فرد توام است، نوعی فردگرایی جدا از خود بزرگ بینی، خود خدایی کردن و... بلکه به این معنا که فرد قطع نظر از هنجارهای جمعی تصمیم می گیرد. این یک پیروزی بزرگ برای انسان است، که انسان به مقامی میرسد که هنجار جمعی لزوما تعیین کننده نگاه او به دیگران نیست.
وی گفت: آگاهان به حوزه ارتباطات میدانند که ما چه میزان دچار پارازیت ارتباطی هستیم. رسانههای جمعی واسطههایی هستند که انگارهها را تولید میکنند. انگارههای ذهنی تسهیل کننده ارتباط اند، به این معنا گه نمیگذارند انسان فکر کند و باعث میشوند که ما از طریق آنها، دیگران را درک کنیم.
عضو گروه مطالعات آمریکای شمالی دانشکده مطالعات جهان اضافه کرد: آن چیزی که امروز دنیا را به بیراهه کشانده ناشی از بدفهمیهاست. بدفهمیها آغاز و بنیان شیطنتهاست. اساساً جهل پایگاه شیطان است. شما میبینید که درصد بالایی از اروپاییهایی که میخواهند ایران بیایند نوعی ترس پیشداورانه دارند اما هنگامی که به ایران میآیند تمام تصویرهای ذهنیشان به هم میریزد.
وی اضافه کرد: در ایران یک میراث تمدنی غنی وجود دارد، فرهنگ والایی وجود دارد. فکر میکنم در پرتو این مطالعات ما بتوانیم سوء ارتباطات موجود و سوء فهمهایی که در مورد دیگران وجود دارد را تصحیح و تعدیل کنیم و بتوانیم حساسیتهایی را که سایر حوزههای فرهنگی وجود دارد، خوب درک کنیم.
دکتر عاملی در پایان متذکر شد: در حوزه فرهنگ حساسیتهای زیادی وجود دارد که در اثر بیتوجهی به منبع شرارت و دشمنی تبدیل میشود. شناخت فرهنگها میتواند زمینهساز ارتباطات سیاسی و اقتصادی بهتر جمهوری اسلامی و سایر کشورها باشد.