تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۴:۲۲

سارا هاشمی نیک: معاون سلامت وزارت بهداشت درباره خطراتی که سلامت جوان‌ها را تهدید می‌کند، حرف می‌زند.

دکتر علویان خوشحال می‌شود وقتی می‌گوییم قرار است درباره مشکلات سلامت جوان‌ها با او صحبت کنیم چون فکر می‌کند این موضوعی است که کمتر مورد توجه جامعه و حتی خود جوان‌ها قرار گرفته است. البته اینکه بیشتر آدم‌ها تازه از 50-40 سالگی به بعد یاد سلامتی‌شان می‌افتند، شاید طبیعی باشد؛ به هر حال جوانی است و عضلات قوی و اندام‌های تازه‌کاری که هنوز مرور زمان مستهلک‌شان نکرده و بدن سرحال و قبراقی که هنوز مزه درد و دارو و پرهیز را نچشیده است.

دکتر علویان می‌گوید که این ویژگی جوامعی با جمعیت جوان است که به موضوع سلامت خیلی حساس نیستند؛ چون به محض اینکه می‌گوییم جوان، همه یاد مشکلات رفاهی مثل کار و مسکن و ازدواج می‌افتند؛ در حالی که جوامع غربی چون مشکلات رفاهی کمتری دارند و میانگین سنی جمعیت‌شان هم بالاتر است، بیشتر با چالش‌های سلامت درگیرند. پس برای مسئولان و مردم آن کشورها، سلامت یک اولویت است.

حالا اگر می‌خواهید بدانید چه مشکلاتی سلامت شما را تهدید می‌کنند، گفت‌وگوی ما را با دکتر سیدمؤید علویان – معاون سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی – بخوانید.

***

  • آقای دکتر، جوان‌های ایرانی در سال‌های اخیر با مشکلات زیادی مثل اعتیاد، روابط جنسی پرخطر و بیماری‌های واگیر مواجه شده‌اند که سلامتی آنها را در معرض خطر قرار داده. از نظر شما به عنوان متولی سلامت، مهم‌ترین چالش سلامتی جوان‌ها کدام یکی از این موارد است؟


به نظر من و البته کارشناسان دیگر، بزرگ‌ترین تهدید سلامت جوان‌های ما و حتی همه جوان‌های دنیا در حال و آینده، سندرم متابولیک یا همان بیماری‌ای است که شامل دیابت، فشارخون، بیماری قلبی عروقی، چاقی، کبد چرب، مقاومت در برابر انسولین و افزایش اسید اوریک خون می‌شود و عاملش هم کم‌تحرکی، بدغذایی و به‌طور کلی سبک زندگی غلط جوان‌های امروز است.

  •  یعنی شما می‌گویید فشار خون و چاقی بیشتر از انواع اعتیاد و بیماری‌های عفونی گریبانگیر جوان‌های ما شده است؟

بله. آمار نشان می‌دهد که بیشترین عامل مرگ‌ومیر در کشور ما بیماری‌های قلبی عروقی است که بذر آن در سال‌های نوجوانی و جوانی کاشته می‌شود و در میانسالی خودش را نشان می‌دهد. در مطالعه‌ای که سال گذشته در مدارس راهنمایی تهران انجام شد، ما متوجه شدیم 5/2 درصد بچه‌ها که بی‌علامت بودند، نشانه‌هایی از بیماری متابولیک داشتند و این خیلی عجیب و خطرناک است چون نشان می‌دهد که در بزرگسالی، این بچه‌ها دیابت، فشارخون و بیماری‌های قلبی عروقی می‌گیرند.

تحقیقات نشان داده بیشتر بیماری‌های متابولیکی در سنین پایین و تحت تاثیر عواملی مثل ژنتیک، تحرک، تغذیه و رشد شروع می‌شوند. مهم‌ترین معضل ما این است که مردم راجع‌به این بیماری‌ها که جزو امراض غیرواگیر طبقه‌بندی می‌شوند، آگاهی ندارند و نمی‌دانند که این بیماری نتیجه مستقیم سبک زندگی ناسالم است. مثلا جوان‌ها و نوجوان‌های ما امروز وقتی می‌خواهند تفریح کنند، به جای اینکه بروند کوه، سینما یا حتی فعالیت‌های هنری و ورزشی انجام بدهند، دست هم را می‌گیرند و می‌روند کافی‌شاپ یا رستوران فست‌فود می‌خورند و بعد دوباره سوار ماشین می‌شوند و برمی‌گردند خانه.

  • در مورد همین رواج فست‌فود و غذاهای آماده آیا مطالعه مشخصی درباره محبوبیت این غذاها بین جوان‌ها انجام داده‌اید؟

خب، چه‌کار باید کرد؟ وقتی مردم این غذاها را دوست دارند، می‌توانیم جلویشان را بگیریم که استفاده نکنند؟
این دوست‌داشتن به خاطر ناآگاهی است. جوان‌های ما نمی‌دانند یا باور ندارند رفتارهای تغذیه‌ای‌شان چقدر در سلامت آینده آنها تاثیرگذار است. البته متأسفانه ارتباط آگاهی با عملکرد همیشه صددرصد نیست؛ مثلا خیلی‌ها آگاهند که سیگار ضرر دارد اما باز هم دخانیات استعمال می‌کنند ولی به هر حال وظیفه ما این است که به مردم آگاهی بدهیم چون در این بخش قضیه خیلی مشکل داریم. مثلا پدر و مادرهای ما واقعا نمی‌دانند چه خوراکی‌هایی برای بچه‌شان مضر است یا چه بازی‌هایی برایش مفید است. متأسفانه 70 درصد از والدین ما   آگاهی لازم را برای تربیت فرزند سالم ندارند.

به جای اینکه برای بچه‌شان شیر و بستنی و خشکبار بخرند، چیپس و پفک و نوشابه می‌خرند. به جای اینکه برایش دوچرخه بخرند، کامپیوتر می‌خرند و بچه را به سمت بی‌تحرکی و تنبلی سوق می‌دهند. ما وقتی بچه بودیم و مثلا نمره خوب می‌گرفتیم، پدرمان برای تشویق برایمان دوچرخه می‌خرید، توپ می‌خرید اما امروز پدر و مادرها سبک زندگی غلط را به بچه‌هایشان منتقل می‌کنند و این‌طوری می‌شود که بزرگ‌ترین معضل سلامتی جامعه ما می‌شود بیماری‌های متا‌  بولیک.

  • و شما برای اینکه این آگاهی را به وجود بیاورید، چه اقداماتی انجام داده‌اید؟


ببینید، تغییر فرهنگ جامعه کار ساده‌ای نیست و احتیاج به زمان زیادی دارد؛ مثلا همین فرهنگ نمک پاشیدن روی غذا که هنوز بیشتر مردم آن را کنار نگذاشته‌اندو می‌گویند ترک عادت خودش موجب مرض است.

من نمی‌دانم شما چند سالتان است اما شاید یادتان باشد یا در فیلم‌های آن سال‌ها دیده باشید که میدان انقلاب در سال 60 چه وضعیتی داشت؛ همه چیز بلبشو بود. مردم ولو بودند توی چهارراه‌ها و هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، نرده کشیده بودند و 2 تا پلیس سر هر چهارراه گذاشته بودند که با باتوم هر کس را که توی خیابان راه برود بزنند. اما حالا دیگر مردم یاد گرفته‌اند صبر کنند تا چراغ سبز شود، بعد از عرض خیابان رد شوند. حالا در میدان انقلاب به ندرت کسی رامی‌بینیم که وسط میدان ولو باشد. اما این تغییرات زمان برده است.

ما هم سعی کرده‌ایم یکی با آموزش و افزایش آگاهی مردم و دیگری با وضع قوانین خاص، عادات تغذیه‌ای جامعه را تغییر بدهیم. مثلا ما در سال گذشته 10 درصد ترانس روغن‌ها را کاهش دادیم و امسال هم 10 درصد کاهش می‌‌دهیم تا ان‌‌شاءالله برسیم به عددی زیر 5 درصد. همین‌طور در سال گذشته، مصرف نوشابه 20 درصد کاهش پیدا کرد که علت اصلی‌اش ممنوع شدن مصرف نوشابه در ادارات دولتی بود و خب، طبیعی است که در منازل هم کاهش پیدا کرد چون کسی که در اداره از نوشابه خوردن منع می‌شود، نسبت به مضر بودن آن توجیه می‌شود و خیلی بعید است شب آن را در سبد خریدش به خانه ببرد.

  • شما بیشتر از نگرانی‌هایتان درباره بیماری‌های غیرواگیر گفتید ولی ما همچنان نگران شیوع بیماری‌های واگیر مثل بیماری‌های عفونی، ایدز، هپاتیت و بیماری‌های مقاربتی بین جوان‌ها هستیم. آیا قبول دارید که این بیماری‌ها به سرعت در حال انتشار هستند؟

خب بله. شیوع بیماری‌های مقاربتی در 10 سال اخیر رو به افزایش بوده و علت‌های متعددی هم دارد. جوان‌های ما به خاطر شرایط خاص فعلی ممکن است رفتارهای پرخطری داشته باشند. ما نمی‌توانیم منکر شویم که سن ازدواج بالا رفته و وضعیت معیشت مشکل شده. یک جوان دیگر نمی‌تواند مثل قدیم راحت ازدواج کند و در خانه پدرش ساکن شود. چون امروز همه دنبال شرایط بهتر هستند، پس ازدواج دیر صورت می‌گیرد و روابط پرخطر زیاد می‌شود. در نتیجه بیماری‌هایی مثل ایدز و هپاتیت B و C هم شایع می‌شود.

برای همین ما پارسال برای اولین‌بار واکسیناسیون هپاتیت B را در بین جوان‌های متولد سال 67 شروع کردیم و امسال متولدین سال 68 را هم واکسینه می‌کنیم. از طرف دیگر چون احتمال می‌دهیم 120 تا 130 هزار معتاد تزریقی در کل کشور داشته باشیم که در معرض ایدز و هپاتیت C هستند، تلاش می‌کنیم این افراد را تحت پوشش قرار دهیم. در ابتدای شروع کار دولت، 5 هزار نفر از آنها تحت پوشش برنامه‌های کاهش آسیب بودند ولی الان 90 هزار نفر تحت پوشش هستند.

ما به آنها سرنگ، متادون و کاندوم می‌دهیم تا از سرایت بیماری‌های عفونی به جامعه پیشگیری کنیم. ما در سال 84، 200 مرکز سوءمصرف مواد داشتیم که در شهریور سال 86، به 676 مرکز رسید. تعداد مراکز DIC یا مراکز گذر که کاندوم و سرنگ رایگان در اختیار افراد قرار می‌دهند هم در آن سال 12 تا بود که در سال 86 به 64 مرکز رسید.

  •  اما به نظر می‌رسد برنامه‌های آموزشی خیلی جدی‌ای نداشته‌اید تا جوان‌ها را نسبت به بهداشت روابط جنسی هشیار کنید.


خب، البته در این زمینه مشکلاتی وجود دارد ولی ما برنامه‌هایی داریم که به صورت مشترک با آموزش و پرورش، شوراهای شهر و شهرداری‌ها عملی خواهد شد.

  • چرا از رسانه‌ها کمک نمی‌گیرید؛ مثلا از صداوسیما؟

صداوسیما بابت هر ثانیه‌اش پول می‌گیرد. آنها ترجیح می‌دهند به جای تبلیغات بهداشتی، تبلیغ بانک‌ها را بکنند.

  •  اما شورای سیاستگذاری سلامت صداوسیما برای همین کار به وجود آمده که برنامه‌هایی با محتوای بهداشتی برای مردم تولید کند. البته  آنها مدعی‌اند که اولویت‌های سلامت برای صداوسیما را وزارت بهداشت تعیین می‌کند.

نه. شورای سیاستگذاری صداوسیما سال‌هاست که در اختیار ما نیست و اولویت‌هایش را ما تعیین نمی‌کنیم. آنها خودشان می‌برند، خودشان می‌‌دوزند و خودشان تن مردم می‌کنند. البته بعضی‌وقت‌ها هم لباس‌های خیلی شیکی تن مردم می‌کنند؛ مثلا چند وقت پیش برنامه بسیار جالبی در مورد فست‌فود پخش کردند. اما در کل ما فکر می‌کنیم صداوسیما فقط وظیفه سرگرم کردن مردم را ندارد و باید برای آموزش جامعه هم تلاش کند.