همشهری آنلاین_ فاطمه عسگرینیا: این محصول قدمتی دیرینه در سرزمین ما دارد و شنیدن قصههایش خالی از لطف نیست؛ قصههایی از شکلگیری قهوهخانهها و بازارگرمی قلیان و چپق تا راهاندازی نهضت تنباکو و بعد از آن انحصار دولتی توتون و تنباکو در ایران و فعالیت کارخانه دخانیات. با گسترش شهرنشینی در تهران و ساخته شدن خانهها در جوار این کارخانه کمکم محله دخانیات شکل گرفت که این روزها به محله سلامت تغییر نام داده است. روز جهانی بدون دخانیات را برای مرور قصههای توتون و تنباکو غنیمت شمردیم.
نام توتون و تنباکو که به میان میآید، نخستین چیزی که به ذهن هر خواننده و شنوندهای میرسد، تصویری از مردان سیبیلوی قدیمی است که نی قلیان یا چپق گوشه لبانشان قرار دارد. با وجود استفاده زیاد از قلیان و چپق، تاریخ دقیقی از سال ساخت این وسایل در دست نیست، اما از آنجا که نخستین نقاشیها از قد و قامت قلیانکشان، در دوره شاه عباس ترسیم شده است، بیشک همین دوران را باید دوران تولد قلیان و چپق در کشور دانست. جالب اینکه شاه عباس خودش از رواج افسارگسیخته استعمال قلیان و چپق در قهوهخانهها ابراز ناراحتی میکرد. هرچه شاه عباس از این وضعیت ناراحت بود، در مقابل شاهان قاجار دلباخته قلیان بودند و قلیان کشیدن در دوره قاجار به اوج خود رسید تا جایی که بخشی از شخصیت مردانه شد و برای نمونه دامادهای جوان با کشیدن قلیان در حمام روز عروسی به جرگه مردان میپیوستند. کیسه توتون همیشه از شال دور کمر مردان قاجاری آویزان بود و ریشسفیدان و بزرگان را در قهوهخانهها با پکهای قوی معروف به قلاج میشناختند.
قلیان در دربار هم جایگاه ویژهای داشت. در مراسم سلام عام فتحعلیشاه قاجار در تخت مرمر، پیشخدمتباشی، قلیان مخصوصی را کنار تخت در دست میگرفت و نیپیچ را به دست شاه میداد تا هر از گاهی پکی به آن بزند. جنس این قلیان که به نام قلیان سلام شهرت داشت، از طلا بود و وجود آن در مراسم عام نوروزی تخطیناپذیر بود. قلیان سلام شاهان قاجار هماکنون در موزه جواهرات سلطنتی نگهداری میشود.
- ماجرای لغو امتیاز تنباکو
توتون و تنباکو در دورهای در ایران تاریخساز و منشأ حرکات و اعتراضهای سیاسی و در نهایت تحریم تنباکو در دوره ناصرالدین شاه توسط آیتالله میرزا رضا شیرازی شد. قصه از آنجا شروع شد که در سفر سوم ناصرالدینشاه به اروپا دولت انگلیس فرصت را برای کسب امتیاز انحصار توتون و تنباکو مناسب دید. شاه ایران هم که برای تأمین هزینههای سفرش به اروپا با مشکلات مالی روبهرو شده بود، تن به امضای قرارداد انحصار توتون و تنباکو به مدت ۵۰ سال داد. امضای این تفاهمنامه به مذاق دولت عثمانی خوش نیامد و به همین دلیل با افشای تفاوت این قرارداد با قراردادهای قبلی و تبعات منفی آن برای مردم ایران موجی از اعتراضها را در کشور به راه انداخت. این اعتراضها در سراسر کشور گسترش یافت تا آنجا که میرزای شیرازی با تحریم تنباکو استعمال توتون و تنباکو را در حکم محاربه با امام زمان(عج) اعلام کرد. این فتوا باعث شد تا همه مردم با شکستن قلیانها و آتش کشیدن تنباکو و توتون به تکلیف شرعی خود جامه عمل بپوشانند. حتی انیسالدوله، سوگلی ناصرالدین شاه، هم دستور جمعآوری قلیان را در حرمسرای شاه داد. ناصرالدین شاه وقتی این شرایط را دید جز لغو امتیاز تنباکو چارهای نیافت. با صدور این دستور از سوی شاه حکم تحریم تنباکو هم بعد از ۵۵ روز از سوی علما لغو شد.
- رونق بازار توتون و تنباکو در دوره پهلوی اول و دوم
در دوره پهلوی اول به دلیل سود و درآمد بالای تجارت توتون و تنباکو تحولات گستردهای در کسب و کار مردم رخ داد. تا جایی که رضاشاه تصمیم به انحصاری کردن توتون و تنباکوی ایران در قالب شرکت دخانیات گرفت و با همین کار زمینه راهاندازی نخستین کارخانه دخانیات در تهران در اراضی نوشآفرین خانم، دختر فتحعلیشاه قاجار، در باغ اناری فراهم شد. این کارخانه با کمک آلمانیها و دیگر اروپاییها در بیرون از اراضی دروازه قزوین ساخته شد.
«نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «تا قبل از سال ۱۳۱۴ سیگار از اروپا و مصر به ایران وارد میشد، هرچند بازار تهیه و تولید سیگار در بازار تهران هم سکه بود. شیوه تولید سیگار هم به این شکل بود که کاغذ را داخل چوبی که سوراخی به قطر سیگار داشت، میگذاشتند و با فوت کردن در «دیرز» که به شکل عمودی روی لوله چوبی قرار میگرفت، توتون را داخل کاغذ میریختند و آن را میپیچاندند. این کار مرتب با تر کردن لبها و فوت کردن در دیرز انجام میشد. با راهاندازی کارخانه دخانیات و انحصار آن توسط دولت دیگر بساط این تولیدکنندههای دستی در بازار تهران برچیده شد. »
در دوره پهلوی دوم تولید سیگارهای داخلی و واردات سیگارهای خارجی باعث شده بود تا سیگار با قیمت ارزان در کشور توزیع شود. حدادی میگوید: «تنوع سیگارها آنقدر زیاد بود که هر قشر سیگار خاص خودش را داشت. مثلاً اشنو را کارگران میکشیدند، زر را روشنفکران و جوانان آن دوره هم عاشق دود کردن سیگار هما بودند. »
او از بیرونقی بازار سیگارهای تولید داخل در سایه واردات سیگارهای خارجی قاچاق برایمان میگوید: «در دهه ۵۰ واردات سیگار به ایران به بیشترین حد رسید، تا جایی که سیگار خارجی وارداتی ارزانتر از سیگارهای تولید داخل بود. این روند در سال ۵۴ به اوج خود رسید و دیگر هیچکس لب به سیگار داخلی نمیزد. رونق بازار سیگارهای خارجی در ایران دیری نپایید و با پیروزی انقلاب دیگر ردی از آنها در شهرها پیدا نمیشد. نه تنها سیگار خارجی که حتی سیگار ایرانی هم یافت نمیشد و این مسئله باعث شده بود تا کوچهپسکوچههای ناصر خسرو شمالی محل پرسه دلالان بازار سیاه سیگار شود. »
حالا سالهای سال از آن روزگار میگذرد و چراغ کارخانه دخانیات در دل محلهای کوچک در منطقه ۱۱ روشن است. با فعالیت این کارخانه و ساخت خانهها در همسایگی آن، اکثر اهالی محله شاغلان این کارخانه شدند و هنوز هم هستند. هرچند فعالیت این واحد صنعتی، آن هم در محله سلامت امروزی، شبیه نوشتههای روی پاکت سیگار است که هشدار میدهد کشیدن سیگار از عمرتان میکاهد!
- تحقیقات به شیوه زافیروپولوس
محله سلامت یا همان دخانیات سابق را همه با کارخانه دخانیات ایران میشناسند؛ کارخانهای ۲۰ هزارمترمربعی که هم مساحت قابل توجهی از محله سلامت را گرفته و هم عرصه را برای امکانات شهری در محله تنگ کرده است. درست است طی این سالها مسئولان شهری این منطقه کوشیدهاند با راهاندازی درمانگاه دخانیات و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به مردم محله کمی از بار نارضایتیها کم کنند، اما بسیاری از جمعیت ۳۰۰ هزار نفری ساکن در محله، ترجیح میدهند به جای این کارخانه بوستانی سرسبز یا مجموعهای ورزشی برای جوانها ساخته شود. هرچند انتظارشان برآورده نشد و به جای بوستان این روزها شاهد راهاندازی موزه دخانیات در این کارخانه هستند تا در ساعات فراغتشان به این موزه بروند و تاریخ دود و دم در ایران را ورق بزنند.
موزه دخانیات در قلب شرکت دخانیات، در منطقه ۱۱ و کنار منازل مسکونی آماده شده است و دیدن آن حس عجیب و غریبی در آدمی ایجاد میکند؛ موزهای دیدنی با محصولی مرگآور. هر گوشهاش را مینگریم تضادها خوشرقصی میکنند. در گوشهای از موزه تصاویر ورزشکاران مطرحی چون تختی خودنمایی میکند و در سوی دیگر پاکتهای سیگار ردیفشده و رنگارنگ بر ناقوس مرگ میکوبند. در این موزه تا دلتان بخواهد اشیای قدیمی و جالب برای ساخت سیگار طی سالیان گذشته دیده میشود، از دستگاههای رطوبتسنج و تبخیرگیر گرفته تا پنکههای آلمانی و آهنی که حتماً در فرایند خشک کردن توتونها از آنها استفاده میشده است. با نگاه به تصاویر ۴۲ مدیر گذشته این کارخانه روی دیوار میتوان تاریخ آن را مرور کرد. در میان این تصاویر و توضیحات، بخشی که از اتاناس زافیروپولوس سخن میگوید، کاملتر است. او یونانیتبار بود و نخستین مدیرعامل کارخانه او را برای اداره مرکز مزرعه آزمایشی توتون به ایران آورد. زافیروپولوس سالها در ایران ماند. او زبان انگلیسی را میفهمید، اما خواندن و نوشتنش را بلد نبود. به خاطر همین امروز دستنوشتههای فینگلیشی او بخش جذاب موزه دخانیات است.
در بخش دیگر این موزه برندهای مختلف سیگار چشمنوازی میکنند. برندهایی شامل اشنو ویژه که سیگار جلال آلاحمد و آیتالله کاشانی بود و سیگارهای بهمن کوچک و هما که جوانان دانشجو در دهه ۵۷ از دود کردنشان لذت میبردند. پاکت سیگارهای تیر، زر، شکوفه و ستاره هم در کلکسیون سیگارهای داخلی موزه دیده میشود.