همشهری آنلاین_ بهاره خسروی: ورزشی که ریشه در فرهنگ و آداب کهن ما ایرانیان دارد و نمایانگر پیوند جوانمردی و قدرت روحی و جسمی است. برای ما ایرانیان حضرت علی(ع) نمونه بارز فتوت و جوانمردی است و به همین دلیل این ورزش گره خورده با نام اوست. به همین مناسبت سری به زورخانه «شیرافکن» در تکه دهم پایتخت زدیم. زورخانهای که جزء پنج زورخانههای قدیمی شهر تهران است وبانی آن مرحوم پهلوان «خسرو معصومی» از پهلوانان نامدار پایتخت بود که ۱۱۰ سال پیش بازوبند پهلوانی داشت. امروزچراغ زورخانه شیرافکن با تلاش «مجید معصومی» فرزند این پهلوان نامی برای ترویج فرهنگ و تاریخ جوانمردی برای نسل جدید روشن است؛ چراکه معتقد است به فرموده مقام معظم رهبری» ورزش باستانی کشورمان یک تاریخ و یک فرهنگ محسوب میشود. »
- دریافت بازوبند پهلوانی
دریک عصر گرم بهاری راهی خیابان آذربایجان و کوچه شهیدپور مردایان، محل زورخانه شیرافکن میشویم. زورخانه ۶۴ سالهای که با همه فراز و فرودهای روزگار با تلاش «مجید معصومی» هنوز همسایهها صدای زنگ مرشد و یا علی گفتنهای ورزشکاران را در گود زورخانه میشنوند. البته ناگفته نماند که آقای معصومی حسابی هوای همسایه را دارد تا این زنگ گوشنواز مرشد در ساعت غیرمتعارفی از زورخانه خارج نشود تا باعث اذیت و آزار همسایهها شود.
«مجید معصومی» سر صحبت را با یادی از پدرش زندهیاد «پهلوان خسرو معصومی» باز میکند: «پدرم از پهلوانان نامدار تهران بود. در مبارزه کسی حریف پدرم نبود و پهلوانان زیادی را زمین زده بود. مجموعه ورزشی امجدیه ابتدا به نام پدرم «پهلوان خسرو» بود. رضا شاه بیتوجه به اینکه زمینهای محدوده امجدیه صاحبی دارند، دستور مسابقه کشتی میدهد تا بعد از مسابقه در دل آن ورزشگاهی بسازند و نام ورزشکار پیروز را برای ورزشگاه انتخاب کند. این مسابقه میان پدرم و مهدیقصاب برگزار میشود. پیروز میدان پدرم بود تا اوایل نام مجموعه ورزشی امجدیه پهلوان خسرو معصومی بود تا اینکه بعدها که مرحوم امجدیه در عمل انجام شده قرار گرفته بود بخش دیگری از زمینهایش را در اختیار دولت برای ساخت مجموعه ورزشی میگذارد نام مجموعه ورزشی به امجدیه تغییر میکند. »
به گفته معصومی، در گذشته بازوبند پهلوانی به ورزشکاری تعلق میگرفت که چند سال متوالی بر همه حریفان پیروز شود. زندهیاد خسرو معصومی ۱۱۰ سال پیش بازوبند پهلوانی را دریافت کرده بود.
- تختی در شیرافکن
یکی از خاطرات شیرینی که «مجید معصومی» از رفتوآمد قهرمانان و چهرههای سرشناس یاد میکند، حضور جهانپهلوان تختی در باشگاه شیرافکن بود. او در اینباره میگوید: «پدرم علاقه زیادی به تختی داشت و همیشه از تلویزیون با دقت کشتیهای او را دنبال میکرد و میگفت شیوه کشتی تختی پهلوانی است. خاطرم هست ۱۲ یا ۱۳ ساله بودم یک روز فردی با عنوان «حسین شمر» از بچههای خانیآباد خبر آمدن تختی به زورخانه ما در روز جمعه را داد و پدرم از این دیدار حسابی خوشحال شد. »
به گفته این ورزشکار قدیمی و مسئول اسبق انجمن ورزشهای زورخانهای و پهلوانی تکه دهم پایتخت مهمترین ویژگی ورزشهای باستانی ترویج فرهنگ جوانمردی و فتوت است: «مرحوم تختی در مقابل مرحوم عباس زندی زمین خورد اما چرا با گذشت بیش از نیم قرن از مرگش هنوز برای مردم جهان پهلوان است؛ چون زمین خورد و از جا بلند شد. درواقع تختی به همنوعانش خدمت کرد و ماندگار شد. در ماجرای زلزله بوئین زهرا تختی با همه اعتبارش از مردم پول جمع کرد و سه ماه تمام در این شهر به مردم خدمت کرد پوریای ولی که برای شاد کردن دل مادری خودش را به زمین زد. درواقع مهمترین درس ورزشهای باستانی ترویج فرهنگ فتوت و جوانمردی است. که برای سیره اهلبیت(ع) است و بیدلیل نیست که ورزشهای باستانی و پهلوانی را به آقا امیرالمؤمنین(ع) نسبت میدهند. »
- آیین جنگاوری در ورزشهای باستانی
بر اساس روایتهای موجود زادگاه ورزشهای باستانی و زورخانهای در ایران است بعضی قدمت آن را به ۷ هزار سال پیش و آن را به دوران بعد از صفویه نسبت میدهند اما بر اساس بعضی تعاریف در واقع ورزشهای باستانی و زورخانهای نوعی آمادهسازی جنگی بود. «مجید معصومی» به این نکته اشاره میکند و در ادامه تعریف میکند: «ابزار ورزشهای باستانی بیشتر ادوات جنگی است. در گذشته اغلب زورخانهها در زیر زمینها و آبانبارها جایی مخفی دور از چشم دشمنان میساختند. برای مثال میل که ورزشکاران باستانی با آن ورزش میکنند، گرز جنگی بود، کباده همان تیروکمان و سنگ هم نوعی سپر بود. همین حرکت چرخ زدن در واقع به نوعی دور کردن دشمن بود. شنا رفتن برای شنیدن صدای اسب حریفان تمرین میشد و زنگ مرشد هم اعلام آمادگی پهلوان بود. در واقع هر حرکت و ابزار در ورزش باستانی در دلش کلی حرف دارد. ورزشی که بهصورت زنده هم ورزش کردن و هم موسیقی دارد. در واقع ورزشهای پهلوانی یکی از بینظیرترین ورزشها از گذشته تا امروز است و یکی از مهمترین دلایل ماندگاری آن، درسهای مهم ورزشهای باستانی برای زندگی است. »
- به اصرار پدر چراغ زورخانه روشن ماند
چراغ زورخانه شیرافکن این روزها به همت و تلاش «مجید معصومی» ۷۲ ساله تنها فرزند پسر «پهلوان خسرو» و فرزندانش همچنان روشن مانده است. پسر راه پدر را به خوبی ادامه داد و درباره ماجرای خواب و اصرار پدرش برای باز ماندن زورخانه تعریف میکند: «به طبع فعالیت پدرم از وقتی چشم باز کردم در گود زورخانه بود. پدرم علاقه زیادی داشت که ورزشهای باستانی را انجام دهم. در نوجوانی به خوبی چرخ میزدم و به نحوی در ۱۳ سالگی قهرمان چرخ نوجوانان شدم. در بسیاری از برنامهها شرکت میکردم و در برنامههای بانک ملی در مقابل رئیسجمهورهای زیادی برنامه اجرا کردم. تا اینکه سال ۱۳۶۳ پدرم به رحمت خدا رفت.
در روزنامه جمهوری اسلامی کار میکردم به دلیل مشغله فرصت اداره زورخانه را نداشتم و فرزندانم کوچک بودند به همین دلیل تصمیم به فروش زورخانه گرفتم. تا اینکه یک شب خواب دیدم پدرم اصرار دارد که زورخانه را باز کنم. به همین دلیل کارم را رها کردم و با دل و جان چسبیدم با اداره زورخانه تا هم نام پدرم زنده بماند و هم برای توسعه فرهنگ برای جوانان قدمی بردارم. خوشبختانه پسرانم در این راه همراهم هستند. یکی از آنها مرشد زورخانه است و دو تای دیگر از مربیان هنرهای فردی با کارت مربیگری فردی هستند و در زورخانه به کودکان آموزش میدهند. »
- بیمهری به ورزش باستانی و پهلوانی
مجید معصومی با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری «ورزش باستانی کشورمان یک تاریخ و یک فرهنگ محسوب میشود. » و اهمیت ترویج ورزشهای باستانی از بیمهری مسئولان و تبلیغات کمرنگ برای معرفی این رشته ورزشی گلایه میکند و میگوید: «خوشبختانه رهبر معظم انقلاب خودشان از باستانیکاران شهر مشهد بودند و با این رشته ورزشی به خوبی آشنا هستند. به این رشته ورزشی توجه دارند اما این رشته ورزشی از سوی مسئولان ذیربط مورد بیمهری قرار گرفته است. برای مثال در رسانهها کمتر از ورزشهای باستانی و جوانان موفق در این رشته یاد میشود. از طرفی در بحث حمایت از این ورزش ما مظلوم واقع نشدهایم همین موضوع باعث کمرنگ شدن مرام پهلوانی و ترویج فرهنگ جوانمردی در میان نسل امروز است. در صورتی که این ورزش به کاهش آسیبهای اجتماعی بهویژه عصر حاضر کمک فراوانی میکند. »
- زورخانه «شیرافکن» از دزاشیب تا سهراه طرشت
مجید معصومی تعریف میکند که پدرش نخستین بار در دزاشیب شمیرانات، بعدها در نیاوران در تهران خیابان نشاط و در نهایت به سهراه طرشت و مکان فعلی باشگاه شیرافکن زورخانههایی راهاندازی کرد. او درباره علت انتخاب محدوده غرب تهران برای راهاندازی زورخانه میگوید: «پدرم در سال ۱۳۳۵ شمسی زورخانه شیرافکن را در مکان فعلیاش راهاندازی کرد. آن موقع خبری از خیابان آذربایجان نبود و حتی مسجد حضرت علی(ع) هم ساخته نشده بود. پدرم غرب پایتخت را انتخاب کرد چون در محدوده شرق پهلوانانی مانند مهدی قصاب، عباس کورهپز و محمد سرپولی بودند که همه آنها را زمین زده بود. با توجه به مرام پهلوانی که داشت به سمت غرب تهران آمد. یکبار از او پرسیدم که چرا برای زورخانه نام شیرافکن را انتخاب کرده است؟ پاسخ داد؛ چون بیشتر حریفان را زمین زده بودم گفتم شیری هستم که همه حریفان را شکست دادم به همین دلیل نام شیرافکن را برای زورخانه انتخاب کردم. »
مجید معصومی گریزی به تاریخچه محله میزند و میگوید: «۱۰ سال بیشتر نداشتم که پدرم زورخانه شیرافکن در اراضی زمینهای طرشت مکان فعلی راهاندازی کرد. تا چشم کار میکرد، بیابان و زمین خاکی بود. نه آبی و نه برقی بود. از سر خیابان قنات فرمانفرما که امروز کوچه فرمانفرما شده برای باشگاه آب میآوردیم. زورخانه با نورشمع و چراغهای گردسوز روشن میشد. سقف زورخانه چوبی بود و در مواقع بارانی اغلب داخل گود زورخانه برای جمعآوری آبها سطل قرار میدادیم. از وسط کوچه میتوانستیم در نزدیکترین فاصله پرواز هواپیماها را ببینیم. »