همشهری آنلاین_ شقایق عرفینژاد: اما کسانی هم هستند که به جز انسانها موجودات دیگری را هم در زمین و آب و غذا شریک میدانند مانند سگها و گربههای بیپناهی که تمام رنج و گرسنگیشان را بیصدا تحمل میکنند و تمام خواستهشان از انسان توانمند صاحب منابع، قدری غذاست و اندکی مهربانی. مهشید ناصری، ساکن میدان نیلوفر عباسآباد، یکی از انسانهایی است که زندگی را برای گربههای محلهشان آسان کرده است. او هر روز به آنها غذا میدهد و تا به حال آنقدر گربه بیمار و زخمدیده درمان کرده است که دیگر حسابش را ندارد.
مهشید متولد سال ۶۲ است و کارشناسی بهداشت محیط از دانشگاه آزاد دارد. با افتخار میگوید در خانوادهای بزرگ شده که حیواندوست بودهاند و عشقش به حیوانات را از پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادرش یاد گرفته است. او به خاطر میآورد که بچگیاش در بیرجند در تمام خانهها ظرفی برای آب و غذای گربهها وجود داشته است و مادربزرگش پیش از غذا خوردن خانواده از نوهها میخواسته غذای گربهها را برایشان ببرند و بعد خودشان غذا میخوردهاند. آنها به جز گربه البته خرگوش، اردک و بز هم در خانه داشتهاند. مهشید زمانهایی را به خاطر میآورد که گربهای در زیرزمین خانهشان بچه به دنیا میآورده و پدرش با جعبهای شیرینی خوشخبری میکرده است. بعد هم همه منتظر خیر و برکتی بودند که این بچه گربهها با خود میآوردند و همیشه هم میآوردند.
از چه زمانی به میدان نیلوفر آمدید و غذا دادن به گربهها را در این محل انجام میدهید؟
از سال ۸۷ به این محل آمدهایم. اول خیابان دوازدهم بودیم و الان هم دو سه سال است به خیابان چهارم آمدهایم. تقریباً از همان سال هم در محل مشغول غذا دادن و درمان گربههای این محل بودم.
نخستین باری که یک گربه را درمان کردید به خاطر دارید؟
نخستین درمان مربوط به سال ۸۹ میشود. وقتی از خانه بیرون آمدم دیدم گربهای که همیشه بهش غذا میدادم روی زمین افتاده است. به کمک خواهرم بردیمش دکتر و درمانش کردیم. در آنجا با آقایی آشنا شدم که گربهای را که صدمه دیده بود، پیش دکتر آورده بود. از آن به بعد به کمک ایشان فعالیتهای درمانی من بیشتر شد و توانستیم کارهای بیشتری برای این موجودات انجام دهیم.
سالهای اولی که این کار را میکردید مردم چه واکنشی داشتند؟
این منطقه بهطور کلی حیواندوستند. ولی با این حال در آپارتمان ۴ طبقه ما همیشه با همسایهها سر غذارسانی به گربهها مشکل پیدا میکردم. با اینکه من همیشه رعایت میکردم و غذا را در ظرفهای مخصوص و در کنار دیوار میگذاشتم که جلو در خانهها هم نباشد، ولی همیشه شکایت همسایهها را میشنیدم. اما چیزی که جالب است این است که بعد از ۱۰ سال که میخواستیم از این خانه برویم، تمام طبقات آپارتمان ما کار غذا دادن به گربهها را خودشان انجام میدادند. یعنی این فرهنگ برایشان جا افتاده بود که دستکم باقیمانده غذایشان را به گربهها بدهند. الان هم وضعیت خیلی بهتر شده است. حتی عدهای برای کلاغها غذا میآورند. اما باز هم متأسفانه عدهای هستند که فکر میکنند تا گربه از کنارشان رد شوند، بیمار میشوند یا به آنها لگد میزنند. حتی آقایی را میشناسم که با بچه ۳ سالهاش به پارک میآید و به او میگوید به گربه لگد بزند تا برود. چون جای او اینجا نیست و اینطوری به فرزندش یاد میدهد که جهان فقط برای انسانهاست. باید فرهنگسازی شود. فرهنگسازی برای این کار نباید اینطور باشد که خودمان را مدام درگیر کنیم. باید به آدمهایی که مخالف این قضیه هستند احترام بگذاریم و با آنها مدارا کنیم. باید غذارسانی را بسیار تمیز انجام دهیم تا کثیفی و بوی بد باقی نماند.
برای غذارسانی و درمان گربهها چقدر هزینه میکنید؟
هزینهها که روزبه روز بیشتر میشود. هزینههای ویزیت و رادیولوژی و... بالاست. برای همین من کار تزریقات و پانسمان را خودم انجام میدهم. هزینه گربه مریض بالاست. ویزیت، کیتهای تشخیص و غیره هم بالاست. کافی است نیاز به عکس و سونوگرافی یا اکو داشته باشند که هزینهها بسیار بیشتر میشود. از طرف دیگر گربهای که در حال درمان است نیاز به دارو دارد که آن هم هزینههای خودش را دارد. من گاهی از هزینههای خودم کم میکنم تا بتوانم خرج درمان گربه بیماری را بپردازم. البته کسانی هم هستند که به من در این کار کمک میکنند. مثل عوامل سریال ۸۷متر کار کیانوش عیاری که در غذارسانی و حمایت از گربهها بسیار کمک میکنند.
با وجود این هزینهها چه چیزی باعث میشود این کار را ادامه دهید؟
اول از همه فکر میکنم این طفلکها زبانی برای بیان دردشان ندارند. وقتی درد دارند فقط یک گوشه کز میکنند و حتی مزاحمتی هم برای انسان ایجاد نمیکنند و خودشان را به دست طبیعت میسپارند. ولی آنها هم مثل ما انسانها احساس دارند و درد و گرسنگی را میفهمند. درد اینجاست که ما فکر میکنیم این موجودات حس ندارند و فقط ما انسانها حق داریم نیازهای اولیهمان را برطرف کنیم. وقتی به این چیزها فکر میکنم و میدانم چه درد و گرسنگی را تحمل میکنند، حاضرم از هزینههای خودم بزنم تا ذرهای به اینها کمک کنم. در حالی که نباید انقدر گربه و سگ گرسنه اطراف ما باشد. باید شهرداریکاری برای اینها بکند. باید در سرپناههایی نگهداری و عقیم شوند. کمک کردن به اینها حس بسیار خوبی در من ایجاد میکند و باعث میشود با تمام سختیها و هزینهها باز هم این کار را انجام دهم.
چه راهنمایی برای افرادی دارید که الان با خواندن این گفتوگو راغب شدهاند به حیوانات غذارسانی کنند؟ چطور میتوانند این کار را راحت و اصولی انجام دهند؟
همه لازم نیست درگیر درمان شوند. اینها بهخصوص گربههایی که بچه به دنیا آوردهاند خیلی گرسنهاند. بیشترین تلفات آنها و علت تصادفشان با ماشین این است که گرسنهاند و هم باید خودشان را سیر کنند و هم بچههایشان را. پیشنهادم این است که به گربهها غذا بدهند. به سادگی میتوانند با یک ظرف ماست پروبیوتیک مواد غذایی لازم برای بدن گربهها را تأمین کنند. یا میتوانند آنها را دعوت به یک بطری شیر کنند. اگر هم میخواهند شیر بدهند بهترین شیر، شیر بدون لاکتوز است. غذای گربهها باید پروتئین داشته باشد. میتوانند گردن یا بال مرغ خریداری کنند و به مدت طولانی آن را بپزند. بعد هم باید استخوانهایش را جدا کنند. چون گربه به هیچوجه نباید استخوان بخورد. اگر وقت و هزینهاش را هم دارند، میتوانند به این گوشت هویج و سیبزمینی هم اضافه کنند تا یک غذای کامل برای گربهها باشد. اگر جگر مرغ میدهند حتماً باید پخته شده باشد، چون بهخصوص در فصل تابستان جگر خام مشکلات بسیاری برای گربهها ایجاد میکند. بعد هم حتماً باید طوری در خیابان و کوچه قرار داده شود که زیر دست و پای عابران نرود و زمین کثیف نشود. در فصل گرما گربهها و سگها دچار بیآبی میشوند. به راحتی میتوان یک ظرف آب تمیز گوشه باغچهها یا کنار سطلهای زباله قرار داد تا در دسترس آنها باشد.
- زمین فقط برای انسانها نیست
آروزی من این است که شهرداری مثل خیلی از کشورهای دیگر از جمله ترکیه سرپناههایی برای این حیوانات ایجاد کند تا از شهر جمعآوری شوند و زندگی راحتی داشته باشند. بعد هم باید بهصورت اصولی عقیمسازی شوند. اینکه هر روز تعداد آنها بیشتر شود و هر روز تعدادی بچه گربه زیر ماشین بروند یا کتک بخورند و بیماری بگیرند، درست نیست. اگر شهرداری ما هم در جاهای مختلف شهر برای این گربهها سرپناه ایجاد کند، یا ظرف آب و غذا بگذارد و روی فرهنگ مردم کار کند، وضعیت بسیار بهتر میشود. مردم در خیلی از کشورها توجیه شدهاند که زمین فقط برای انسانها نیست و خدا تمام موجودات را خلق کرده است و همه آنها حق زندگی دارند. اما این فرهنگسازی در کشور ما انجام نشده است