همشهری آنلاین_ مرضیه موسوی: «محیطبانی» برایشان مسئولیتی بزرگتر از یک شغل معمولی است. وجب به وجب کوهپایهها را به خوبی میشناسند و میدانند هر مرتع، پاتوق و چراگاه کدام گله از حیات وحش لواسان است. صدای گله میشها که از دور میآید منتظر میمانند تا برههای تازه به دنیا آمده را ببینند. حتی صدای پرندههای این حوالی را به خوبی میشناسند. بزرگترین نگرانیشان شکارچیانی است که گوشه و کنار منطقه کوهستانی برایگونههای حیوانی کمین کردهاند. گرچه طی سالهای اخیر تعدادشان کمتر شده اما هنوز گاهی صدای شلیک گلوله به گوششان میخورد و خبرهایی از شکار بز و میش و دیگر حیوانات این منطقه میشنوند. به همین دلیل گشتهای روزانه را بیشتر کردهاند تا فرصت سرکشی بیشتری به اطراف داشته باشند. نزدیک شدن به روز ملی محیطبان بهانهای است برای نشستن پای درددلهای محیطبانان منطقه حفاظت شده ورجین.
- دوستی با حیوانات
قدیمیترین محیطبان منطقه حفاظت شده است و سرپرست منطقه حفاظت شده ورجین. تک تکگونههای حیوانی و حیات وحش این منطقه را به خوبی میشناسد. «احمد باطبی» میگوید: «مهمترین کار ما حفاظت از محیطزیست اینجاست؛ هم حیات وحش و هم منابع طبیعی. محدوده حفاظتی ما جاده افجه لواسان تا دوراهی زردهبند و بعد گرمابدره.
ما از آهار تا جنوب البرز مرکزی و مرز لار را تحت پوشش قرار میدهیم. گشتهای ثابتی داریم که به منطقه میروند و موارد مختلفی را بررسی میکنند. مثل برخورد با شکارچیان احتمالی و رسیدگی به حیوانات زخمی و رصد حیات وحش اینجا و گزارش از ساختوسازهای غیرمجاز. » زمستان در ۵ نقطه از محدوده حفاظت شده برای حیوانات علوفه و غذا میریزند و آبشخورهایی در کوهستان تعبیه کردهاند. سالهاستگونههای حیات وحش لواسان به این نقاط سر میزنند تا غذایی برای خوردن پیدا کنند. یکی از این نقاط درست پشت اداره محیطبانی میدان گلن دوئک است. سر و کله گلهها از صبح زود پیدا میشود. در علفهای تازه چرا میکنند و سری به آبشخور میزنند. محیطبانهایی که در پایگاه مستقر هستند هم به تماشای بازیگوشی و غذا خوردن گلهها میایستند و از دور آنها را تماشا میکنند. باطبی میگوید: «شناساییگونههای حیات وحش در این منطقه یکی از جذابترین وظایف محیطبانی است. تعدادی از اینگونهها بارها رصد و شناسایی شدهاند. اماگونههای نادری هم هستند که کمتر به چشم مشاهده میشوند. رد پای این حیوانات در برف، لاشه حیواناتی که توسط وحوش شکار میشوند و بسیاری از علائم دیگر به ما میگوید که در این منطقهگونه خاصی وجود دارد. برای مثال مدتی قبل تعدادی از همیاران ما خبر دادند که در این منطقه یوزپلنگ مشاهده کردهاند. ما کار تحقیق و بررسی را شروع کردیم و از شواهد به این نتیجه رسیدهایم که یوزپلنگ در این منطقه وجود دارد. برای اطمینان از زیست این حیوان با استفاده از دوربینهای خاص و گشتهای هدفمند به نتیجه نهایی میرسیم. » از حیوانات شبرو میگوید که اغلب به وسیله دوربینهای دید در شب و حرارتی دیده میشوند و حضورشان برای محیطبانها محرز میشود؛ مثل گورکن.
- شکارچیان را حامی محیطزیست میکنیم
تا چند سال پیش بزرگترین دغدغهشان در این حوالی، حضور شکارچیان غیرمجاز در منطقه بود. نزدیکی به محدوده شهری و در دسترس بودن کوهپایههای لواسان باعث شده تا شکارچیان رفتوآمد راحتتری هم به این منطقه داشته باشند.
«امیرحسین کرمیان» محیطبان جوانی است که بیشتر وقت خود را در پایگاه و به گشتزنی میگذراند. دوربین شکاری را دور گردن انداخته و گوشش را به صدای پرندهای که از دور میآید تیز کرده تا جهت حرکت او را تشخیص دهد. چهره آفتابسوختهاش خبر از ساعتها کوهپیمایی در منطقه حفاظت شده میدهد. او میگوید: «شکارچیان غیرمجاز در این محدوده خیلی زیاد بودند. به دلیل نزدیک بودن جاده آسفالت به محل زندگی حیات وحش اینجا بارها شاهد این بودیم که شکارچیان در داخل ماشین به کمین حیوانات مینشینند و شکار را با اسلحههای بیصدا میزنند و خیلی زود آن را برمیدارند و میروند. اما در مناطقی که این دسترسی راحت وجود ندارد شکارچی مجبور به استفاده از اسلحههای صدادار است. چون از فاصله زیادتری شلیک میکند. به همین دلیل محیطبانها با شنیدن صدای شلیک میتوانند سریع خود را به محل شکار برسانند و شکارچی را دستگیر کنند. » او از آموزش شکارچیان میگوید که در سالهای گذشته کمک کرده تاگونههای حیات وحش کمتری در معرض خطر باشند و حتی بسیاری از آنها را بعد از مدتی با محیطزیست، همراه و از شکار حیوانات منصرف کرده است: «بسیاری از شکارچیان غیرمجاز اطلاعی از زمان مناسب برای شکار ندارند. برای مثال در ماههای زاد و ولد حیوانات نباید دست به اسلحه شوند. بارها شاهد بودیم که وقتی درباره این مسائل با آنها صحبت کردهایم از شکار صرفنظر کرده و به نوعی حامی حیوانات هم شدهاند. » اداره محیطبانی را خانه اول خود میداند و دلتنگی برای اینجا او را کمتر در خانه پابند میکند: «پیش آمده که به مدت ۴۰ روز در پایگاه شیفت باشم و به خانه نروم. وقتی هم به خانه میروم بیش از یکی، ۲ روز دوام نمیآورم و خیلی زود دوباره به اینجا برمیگردم. به دیدن حیواناتی که هر روز برای غذا خوردن به پایین کوه میآیند عادت کردهام. هر روز حواسم به صداهای اطراف است تا اگر پرنده یا حیوانی نزدیک میشود حتماً آن را با دوربین ببینم. »
- تعقیب و گریز
قصههای محیطبانان این پایگاه خالی از ماجراجویی نیست. از تعقیب و گریز با شکارچیان تا گرفتار شدنگونههای جانوری در محدوده حفاظت شده و تلاش برای نجات جان آنها.
«مرتضی کوچکی» محیطبانی که چیزی به روزهای بازنشستگیاش از محیطبانی این مرکز نگذشته میگوید: «بارها پیش آمده برای دستگیر کردن شکارچیان غیرمجاز با آنها درگیر شدهایم. آنها اسلحه دارند و جریمه سنگینی که قانون برای آنها در نظر گرفته باعث شده تا هنگام مواجه شدن با محیطبانی احساس خطر بیشتری کنند و دست به هرکاری بزنند. یکبار در یکی از روستاهای اطراف که برای گشت رفته بودیم موتورسیکلت خود را پارک کردیم تا کوهپیمایی کنیم. وقتی به محل برگشتیم دیدیم موتور ما را آتش زدهاند. در یکی از تعقیب و گریزهایی که با شکارچیان محلی داشتیم، همه مهمانان یک مجلس عروسی به طرفداری از شکارچی غیرمجاز وارد معرکه شدند و حتی عروس هم وارد ماجرا شد. میخواستند مرا بگیرند و کتک بزنند که یکی از اهالی روستا مرا فراری داد. » خاطرات شیرین او اغلب به نجاتگونههای حیوانی منطقه ختم میشود و احساس آرامشی که حیات وحش آن اطراف با دیدن محیطبانان پیدا میکنند: «حیوانات غریزه بسیار قوی دارند و محبت کردن و اضطراب را به خوبی تشخیص میدهند. به همین دلیل در اطراف اداره محیطبانی به راحتی چرا میکنند. در حالی که ما و ماشینهایمان اینجا در رفتوآمد هستیم. اما وقتی افراد ناآشنا در این نزدیکی باشند احساس خطر میکنند. سال گذشته بره کوچکی پیدا کردیم که مادرش شکار شده بود. این بره را به پایگاه آوردیم و از آن مراقبت کردیم. آنقدر با ما اخت شده بود که هرجا میرفتیم دنبال ما میآمد. یکبار با ماشین به مأموریت میرفتم که یکی از محلیها گفت این بره در حال دویدن پشت سر توست. مسافت طولانی را پشت سر ماشین دنبال من آمده بود. کمی که بزرگتر شد او را به حیات وحشی برای نگهداری سپردیم. »
- خطر در کمین حیوانات
کار در محیطبانی بیش از هر چیزی دغدغهمندی میخواهد و به تجربه نیاز دارد. این چیزی است که «محمد ماسوری» محیطبان تازه از راه رسیده این جمع از آن یاد میکند. کمتر از ۲ ماه است که کار بهعنوان محیطبان را آغاز کرده و این روزها بیش از هر چیزی به دنبال تجربههای تازه است.
او میگوید: «محیطبانها از همه حواس خود استفاده میکنند؛ از حس شنوایی تا تیزبینی. » از ساختوسازهای غیرمجازی میگوید که حیات وحش لواسان را به خطر انداخته و آنها را از زادگاه و چراگاه خود دور میکند. تپههای منابع طبیعی را با دست نشان میدهد که چند ویلای تازه در آن سبز شده و هیچ بعید نیست سر و کله تعداد بیشتری از این ویلاها در اراضی ملی دیگر پیدا شود: «این ساختوسازها در دل تپهها انجام میشود که اراضی ملی هستند. اینجا منطقه حفاظت شده است وگونههای حیوانی مختلفی در آن زندگی میکنند. این ساختوسازها زیستگاه این حیوانات را تهدید میکند. همکارانم میگویند که تا قبل از ساخته شدن این ویلاها، روی این تپه گلههای حیوانی برای چرا و پیدا کردن غذا دیده میشدند اما با ساخته شدن ویلا و رفتوآمد انسانها در حریم آنها دچار ترس میشوند و دیگر پا به اینجا نمیگذارند. »
- همراهی با محیط بانان
منطقه حفاظت شده ورجین تنها با ۳ محیطبان و یک سرپرست اداره میشود. افرادی که ساعتهای طولانی باید کوهپیمایی کنند تا بتوانند هر روز کل این منطقه گسترده را تحت پوشش قرار دهند. همیاری اهالی این منطقه به محیطبانی بار هرچند کوچکی را از دوش محیطبانان برمیدارد و عصای دست این روزهای آنهاست.
محیطبانان حتی توانستهاند تعدادی از شکارچیان محلی را به دوستداران محیطزیست، تبدیل و آنها را با خود همراه کنند. استفاده از تجربه و تخصص افراد محلی و همراهی برای گشتهای مختلف از کارهایی است که این همیاران محیطزیست از انجام آن دریغ نمیکنند. «اکبر حاتمی» از اهالی لواسان سالهاست با اداره محیطبانی ورجین همکاری میکند. او ازگونههای گیاهی تا حیات وحش منطقه را به خوبی میشناسد. میگوید: «پدر من شکارچی حرفهای بود و در کودکی مرا همراه خود به زاگرس مرکزی و دیگر شکارگاهها میبرد. از همان زمان من با شکار مخالف بودم. بزرگتر که شدم به دلیل علاقهام به طبیعت و حیات وحش با محیطبانی همکاری میکردم. شغل من ساختوساز است. به همین دلیل در ساخت آبشخور در ارتفاعات این اطراف به محیطبانی کمک میکنم. یا وقتی در اطراف گشت میزنم آمار حیات وحشی را که رصد کردهام و شرایط محیط را به محیطبانها گزارش میدهم. » از مرغ میناهایی میگوید که اطراف پایگاه محیطبانی پرواز میکنند و گاهی صدای دزدگیر خودروها را تقلید میکنند و بارها افراد حاضر در محیطبانی را به اشتباه انداختهاند. از طبیعت میگوید که تا حدی میتواند از خود مراقبت کند: «کوههای صعبالعبوری در این اطراف هستند که دسترسی به آنها حتی برای محیطبانی هم کار سادهای نیست و تنها برای رسیدن به آن مناطق یک روز کوهپیمایی و صخرهنوردی نیاز است. تا به حال چندین شکارچی غیرمجاز در این مناطق جان خود را به دلیل پرت شدن از ارتفاع از دست دادهاند. بخشی از این کوهها خاکی دارند که اصطلاحاَ به آن خاک باروتی میگویند. چون شکل گلولههای گرد باروت هستند. بسیار پیش آمده که این خاکها زیر پای شکارچیان قل میخورد و باعث سقوطشان میشود. »
- انگیزههایی که در خطرند
پایگاه محیطبانی ورجین به دلیل نزدیکی به منطقه شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال امکانات چندانی در این پایگاه به چشم نمیخورد. موتورسیکلتها و خودرو گشت این پایگاه قدیمی هستند و توان رسیدن به خودروهای به روز شکارچیان را ندارند. باطبی، سرپرست منطقه حفاظت شده ورجین میگوید: «امکانات ما برای پوشش دادن کل این منطقه حفاظت شده مناسب نیست. بار این موضوع روی دوش محیطبانهاست و آنها را برای گشتزنی و ارائه گزارشهای روزانه به دردسرهای بیشتری میرساند. در حالی که اگر این امکانات به روز شوند سرعت و عملکرد نیروهای ما بهتر میشود. محیطبانها در مواقع بسیاری با شکارچیان وارد درگیری مسلحانه میشوند و مدام در معرض خطر هستند. علاوه بر اینکه حقوق و دستمزد چندانی ندارند و اضافهکاریهای آنها آنطور که باید لحاظ نمیشود. یکی از مسائلی که ما پیگیر آن هستیم عنوان شهادت و جانبازی برای محیطبانهایی است که در مأموریت و برای حفظ منافع ملی دچار حادثه میشوند. » از پیگیریهای حقوقی مجلس برای مطالبات و درخواستهای محیطبانها در مجلس میگوید و طرحها و لوایحی که سالهاست در جلسات قانونگذاران خاک میخورند.