همشهری آنلاین_مریم قاسمی: خودش دوست دارد که ماجرای معلولیت و بعد از آن موفقیت در کسب و کارش را دیگر جوانها بخوانند تا شاید از آن درس بگیرند. مهدوی از اینکه توانسته کارگاهی برای اشتغالزایی خود و چندنفر از شهروندان راهاندازی کند، به خود میبالد و امیدوار است که بتواند گوشهای از زحمات پدر و مادرش را جبران کند.
این توانیاب موفق محله ۱۷ شهریورچند سالی است که گذرش بهایستگاه تندرو بزرگراه شهید آیتالله سعیدی نیفتاده؛ چرا که خاطره تلخی از آنجا دارد. او سالها قبل به همراه ۲ نفر از دوستانش که سوار بر موتورسیکلت بودند، در این محل با یک دستگاه اتوبوس تصادف کردند. در این سانحه یکی از دوستانش در دم جان باخت و او و یکی دیگر از دوستانش بر اثر شدت حادثه و جراحات به کما رفتند. مهدوی از ناحیه پای چپ دچار معلولیت شد و پس از درمان به دلیل شکایت خانواده متوفی، ۲ سال از عمرش را در ندامتگاه گذراند. پس از آن تصمیم گرفت که کسب وکاری را آغاز کند.
مهدوی عقیده دارد که ۷ سال از عمرش را بیهوده گذرانده است، اما میگوید که قصد دارد باقی عمرش را با کار و تلاش گره بزند. از او میخواهیم که از کارش صحبت کند. میگوید: «وقتی دچار معلولیت شدم، با مؤسسه رعد الغدیر و خدمات و برنامههای آن آشنا شدم.» او پس از چند ماه حضور در کارگاههای آموزشی این مؤسسه تصمیم میگیرد کارگاه کوچکی برای خودش دست و پا کند و مستقل شود که البته کار سادهای نبود. وقتی مسئولان مؤسسه رعد الغدیر متوجه مهارت و اعتماد به نفس این توانیاب محله ۱۷ شهریور شدند، تصمیم گرفتند کمکش کنند و دستش را بگیرند. آنها کانکس کوچکی دراختیارش گذاشتند که اجاره کمی نسبت به مغارهها و کارگاههای دیگر داشت. این جوان پرتلاش وقتی با مشکلات معلولان آشنا میشود، همان موقع نیت میکند که اگر کارگاهی راهاندازی کند، حتماً از افراد توانیاب برای کسب و کار استفاده کند. مهدوی میگوید: «معلولیت امکان دارد برای هرکسی به وجود آید. این افراد قشر مهمی از جامعه هستند و باید به حقوق آنها احترام گذاشت.»
- شاهکلید موفقیت؛ پشتکار و توکل
مهدوی همینطور که در کانکس اجارهایاش فعالیت میکرد، کسب و کارش رونق گرفت، طوری که دیگر نمیتوانست آنجا پاسخگوی سفارشهای مراجعهکنندگان باشد. فعالیت او با حضور چند معلول در رشته قابسازی، ساعت رومیزی، تابلو فرش و... چنان رونقی گرفت که شهروندان او را بهعنوان کارآفرین میشناختند و به خانوادهها و بستگان خود که در خانه خود توانیاب داشتند، پیشنهاد میکردند که از این کانکس و فضای داخلی آن دیدن کنند. شاید برایتان جالب باشد که تعدادی از توانیابان ساکن منطقه که تا آن موقع خانهنشین بودند، با دیدن هنر و توانمندی مهدوی و توانیابان دیگر، دیدگاهشان را تغییر دادند و با شرکت در کارگاههای آموزشی مؤسسه رعدالغدیر، استعدادشان را کشف و در زمره معلولان توانمند قرار گرفتند. مهدوی از حمایت خانوادهها از فرزندشان بهعنوان شاه کلید موفقیت یاد میکند و عقیده دارد که اگر حمایت خانواده توانیابان در کنار تلاش و پشتکار و ایمان به خدا قرار گیرد، موفقیتشان قطعی است.
- حمایت از تولیدکننده ایرانی، ضرورت ملی
مهدوی پس از مدتی به این نتیجه میرسد که کار در کانکس جوابگوی فعالیتهایش نیست و باید فضای بزرگتری را برای کار در نظر بگیرد. او در کارگاه تولیدی جدیدش در یافتآباد، از صفر تا صد کار ساخت قاب و دیگر محصولات هنری را انجام میدهد و در فضای مجازی محصولات دستساز و تولیدی خود را به دیگران معرفی میکند، طوریکه از شهرهای مختلف کشور توانسته سفارش بگیرد و چرخ کارگاهش را به خوبی بچرخاند. وی از بازار نابسامان صنایعدستی برای ما صحبت میکند که باعث شده کارگاههای تولیدی آنطور که باید پر رونق نباشد. میگوید: «سرازیر شدن اجناس چینی به بازار از یک سو و تورم و گرانی از سوی دیگر باعث شده کهدرصد بالایی از شهروندان کالاهای ارزانقیمت چینی را به تولیدات باکیفیت ایرانی ترجیح دهند.» مهدوی عقیده دارد که اگر مسئولان از تولیدکنندگان مالیات وعوارض نگیرند، با افزایش تولید محصولات روبهرو میشویم و دور کالاهای چینی برای همیشه خط کشیده میشود چراکه علت برخی از گرانیها در بازار صنایعدستی، دریافت اجارههای سنگین و مالیات از تولیدکنندههاست.
- راهاندازی هیئت «ابوالفضلیها»
«رضا مهدوی» در نوجوانیبانی راهاندازی هیئت ابوالفضلیها در محله ۱۷ شهریور بوده است. از زمانی که سن چندانی نداشت، در ایام محرم، صفر، اعیاد شعبانیه و... در این هیئت برنامه اجرا میکرد. او ما را به دوران کودکیاش میبرد و میگوید: «آن سالها به همراه چند نفراز دوستانم هیئت کوچکی داشتیم. از بین خودمان مداح و مرثیهخوان انتخاب میکردیم. حالا همان کودکان و نوجوانان محله، هیئت ابوالفضلیها را تشکیل داده و اداره میکنند.» مهدوی ادامه میدهد: «برای جذب نوجوانان و جوانان به هیئت، برنامههای مختلفی تدارک دیدهایم. مثلاً سرگرمی و بازهای سنتی و قدیمی را راهاندازی کردهایم تا از این طریق بچهمحلها و جوانها به هیئت بیایند. از جمله این بازیها فوتبال دستی، دارت و... است که گروهی برگزار میکنیم.»
وی در پایان صحبتهایش میگوید: «گر چه سالها قبل به دلیل یک اشتباه دچار معلولیت شدم، اما با توکل به خدا توانستم مسیر درستی در زندگیام انتخاب کنم و به فردی مؤثر و مفید در محله تبدیل شوم.»