همشهری آنلاین_مریم قاسمی: این سیلو مربوط به دوره پهلوی اول است که در تقاطع بزرگراه بعثت و خیابان شهید رجایی در چهارراه چیتسازی قرار گرفته و ۱۹مرداد سال۱۳۸۴ با شماره ۱۲۷۸۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. گشتوگذار در سیلوی تاریخی تهران فرصتی است برای یادآوری تاریخ فراموش شده آن.
سیلوی تهران که از آن به دفتر مرکزی شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه یک کشور یاد میشود، در زمینی به مساحت ۱۹۰ هزار و ۱۹۸ مترمربع ساخته شده و دارای امکانات، تجهیزات و ماشینآلات تخلیه و بارگیری گندم، کالای اساسی و سیستمهای توزین استاندارد است. «سیلوی تهران» که به سیلوی شهید «جواد اسداللهزاده» مزین شده، ظرفیت ذخیرهسازی ۶۰ هزار تن گندم را دارد. دارای ۲۰۲ کندو با توان تخلیه و بارگیری ۱۶۰ تن در ساعت دارد و ۱۵ باب انبار مسقف به مساحت کلی ۲۱ هزار و ۷۳۸ مترمربع در آن ساخته شده است که هر انبار تا ۳ هزار و ۲۰۰ مترمربع مساحت دارند. طراحی و ساخت سیلو به دوران قبل از جنگ جهانی دوم، زمان «رایش سوم» یا به اصطلاح «ارتش سرخ آلمان» و زمان سکونت نخستین گروه از مهاجران نازی در تهران مربوط میشود.
پس از پایان جنگ جهانی اول و اتفاقات پیش آمده برای مردم ایران که ناشی از عدم توجه حکام وقت به بحث ذخیرهسازی غلات و دامن زدن انگلیسیها به آن بود، بزرگترین قطحی تاریخ ایران ایجاد و به کشته شدن میلیونها زن و مرد بر اثر گرسنگی انجامید. حاکمان وقت ایران از این موضوع درس گرفتند و پس از پایان جنگ جهانی اول، شروع به ساخت سیلو در سراسر کشور کردند. سیلوی تهران هم یکی از آنها بود که ساخت آن در سال۱۳۱۴ شروع شد و در سال۱۳۱۸ همزمان با شروع جنگ جهانی دوم به بهرهبرداری رسید. بدون شک اگر این سیلو در زمان جنگ جهانی دوم وجود نداشت، تاریخ تکرار میشد و قطحی دیگری به وقوع میپیوست. این سیلو از قدیم نقش مهمی در تأمین آرد و نان مردم تهران داشته و اکنون نیز یکی از مهمترین مراکز ذخیرهسازی و توزیع گندم کشور به شمار میرود. دیوارهای بلند سیلوی تهران استوانهای شکل و در طبقات فوقانی آن دالانها و راهروهایی وجود دارد. از سقف دالانها دریچههای خروجی غلات تعبیه شده که هرکدام راهی به داخل کندوها پیدا میکند. کندوهای سیلو محل نگهداری، ذخیرهسازی و تخلیه گندم انبار است.
به گفته «نوروزعلی حسنجانی» پژوهشگر ساکن محله نازیآباد، مسئولیت ساخت سیلوی تهران با متخصصان آلمانی بوده و به همین دلیل همه امکانات و تجهیزات به کار رفته در بخشهای مختلف آن ساخت آلمان است. یکی از دلایل نامگذاری این محله به نازیآباد نیز حضور آلمانیهایی بوده که آن زمان به عضویت حزب نازی یا همان ارتش سری درآمده بودند و در محدوده ضلع جنوبی سیلو سکونت داشتند. به همین دلیل این محل به طعنه به نازیآباد یعنیآبادی نازیها معروف شد. وی عنوان میکند با آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، مهندسانی از شوروی سابق این پروژه را به پایان رساندند. سیلوی گندم تهران تا ۵۰ سال قبل به ریل خط آهن تهرانـ اهواز متصل بود. بار گندم از طریق قطارهای باری به سیلوی تهران منتقل و از آنجا از طریق کامیون وتریلی به نقاط مختلف ارسال میشد. اکنون محل واگن خانه به ساختمانی متروکه تبدیل شده است.
جنگ، قحطی و دیگر هیچ
نکته جالبی در زمینه تأثیرات جانبی فعالیت سیلوی تهران در ادبیات فارسی وجود دارد. شاید ضربالمثل قدیمی «نان کسی را آجر کردن» را شنیده باشید، این همان نکته تأثیرگذاری است که سیلوی تهران در ادبیات فارسی به جا گذاشته است. در زمان جنگ جهانی دوم و حضور نظامیان کشور شوروی از شمال و شرق و همچنین نیروهای بریتانیا از جنوب و غرب به ایران و اسفناک شدن اوضاع معیشتی مردم، سیلوی تهران به خاطر کمبود غلات بهخصوص گندم در کندوهای خود و گرسنگی مردم از سوی دیگر، اقدام به راهاندازی کارخانه نان ماشینی در داخل سیلو کرد. مسئولان وقت سیلو به دلیل کمبود گندم از انواع غلات برای تهیه آرد و پخت نان استفاده میکردند که در نتیجه نانی تیره رنگ، سفت و شبیه به آجر به دست میرسید. مردم هم به دلیل قحطی چارهای جز خوردن آن نان نداشتند. رفته رفته مردم انتقاد کردند که با ماشینی شدن نانها، نانواییهای شهر که بهصورت سنتی نان میپختند، کارشان کساد شده و به اینترتیب به مرور وقتی کسیکاری میکرد که کار دیگری را کساد میکرد، میگفتند نان فلانی را آجر کرد. البته «مصطفی رحماندوست» شاعر میگوید: «برای اثبات زمان پیدایش این ضربالمثل فارسی نیاز به تحقیق بیشتر در تاریخ ادبیات فارسی داریم.»