همشهری آنلاین_مریم قاسمی: دریکصد سال گذشته و در دوره شهرنشینی با افزایش جمعیت و رونق گرفتن ساختوساز، بسیاری از قلعههای تاریخی به شهرکهای مسکونی و محلههای پرجمعیت تبدیل شدهاند. با این حال نمیتوان دوران قلعهها و برج و باروها را از تاریخ تهران حذف کرد. گزارش پیش رو درباره قلعههای باستانی منطقه۱۸ است که در شکلگیری تهران نقش اساسی ایفا کردهاند.
- قلعه اسماعیلآباد ذوالقرنین/ دوران ارباب و رعیتی
قلعه اسماعیلآباد در ناحیه۲ منطقه۱۸ سالهاست تغییر چهره داده و قابل مقایسه با گذشته نیست. پیشینه قلعه اسماعیلآباد نشان میدهد که قدمت بناهای تاریخی در این محدوده به بیش از ۳۰۰سال قبل میرسد. حدود ۳قرن پیش در اطراف خیابانهای شهیدان منصورعمرانی و انصاری، برجهای کاهگلی بلندمرتبه قلعه از دور پیدا بود. شهروندان از یک ورودی اصلی که در محدوده کوچه نبوت کنونی است، رفتوآمد میکردند، البته کنترل شده و طبق ضوابط و قوانین.»
«مهدی پوربخت» از شهروندان قدیمی قلعه اسماعیلآباد با بیان این مطلب میگوید: «ابتدای تأسیس این محله، به اینجا قلعه اسماعیلآباد ذوالقرنین میگفتند. علتش هم معلوم بود، ۲برج دیدهبانی داشت که حرکت هیچ جنبندهای از چشم نگهبانان دور نمیماند. ضمن اینکه شهروندان درطول شبانهروز فقط در ساعاتی از روز میتوانستند داخل قلعه یا از آن خارج شوند.»
وی اضافه میکند: «نخستین ساکنان قلعه اسماعیلآباد اجداد و اقوام پوربختها، پورحسینیها و پوربختیان بودند که هنوزدرصد زیادی از ساکنان کنونی محله اسماعیلآباد را بازماندگان، نوادگان و نتیجههای این اقوام تشکیل میدهند.» پوربخت در تعریف وضع اقتصادی ساکنان قلعه اسماعیلآباد میگوید: «این محله بهصورت ارباب و رعیتی اداره میشد، یعنی کشاورزان در زمینهای ارباب کار و از این طریق گذران زندگی میکردند.»
- قلعه فیروز بهرام/ جنگ در همین حوالی
قلعه فیروزبهرام در ناحیه۷ شهرداری منطقه۱۸ از جمله نقاط باستانی وتاریخی تهران به شمار میرود که پیشینه قابل توجهی دارد. این قلعه که در دورهای از تاریخ یکی از روستاهای خوش آب و هوا و دارای زمینهای کشاورزی حاصلخیز بوده، توسط ۲برادر به نامهای فیروز و بهرام که از وابستگان سلسله ساسانی بودند بنا شده است. به استناد آثار و مکتوبات تاریخی، قلعه فیروزبهرام روزگاری از تهران قدیمآبادتر و پررونقتر بوده و به همین دلیل مورد توجه پادشاهان و خانوادههای آنها قرار میگرفت. در قلعه فیروزبهرام ۲برج بلند، محل دیدهبانی نگهبانان ساسانی بود.
«محمدعلی صفری» یکی از ساکنان روستای گلدسته اطلاعات خوبی درباره تاریخچه محله دراختیارمان میگذارد. او درباره یکی از رویدادهای مهم قلعه فیروز بهرام میگوید: «سال ۶۸هجری قمری قلعه فیروز بهرام محل ستیز و جنگ گروهی از خوارج با سپاهیان عبدالملک بن مروان بود که در این نبرد فردی به نام «یزید» که فرماندهی سپاه عبدالملک را برعهده داشت، کشته میشود و مهاجمان مجبور به عقبنشینی میشوند.»
صفری درباره تخریب قلعه فیروز بهرام میگوید: «پس ازکشته شدن فیروز و بهرام ساسانی به دست مهاجمان، این قلعه به دست فراموشی سپرده شد و به مرور زمان بنای قلعه و خانههای آن آسیب دیدند. حفاریها و کاوشهای غیرقانونی و شبانه هم در تپههای قلعه فیروز بهرام به بهانه پیدا کردن خمرههای سکه و گنجهای مدفون باعث تخریب هرچه بیشتر این بنای تاریخی شده است.»
به گفته صفری تا همین چند سال پیش یک برج دیدهبانی کاهگلی در جوار خانههای مسکونی فیروزبهرام وجود داشت که درساختوسازهای اخیر تخریب شد. این شهروند قدیمی محله فیروز بهرام اضافه میکند: «درمحدوده قلعه هنوز چند انبار قدیمی باقی مانده است که شهروندان درگذشتههای دور از آنها بهعنوان آبانباراستفاده میکردند.»
قلعه فیروزبهرام با حدود هزار و ۷۵۰هکتار زمین کشاورزی از محلههای سرسبز منطقه۱۸ به شمار میرود و به دلیل دسترسی آسان به بزرگراههای آزادگان، شهید آیتالله سعیدی و... محل مناسبی برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی است. اکنون در قلعه فیروزبهرام ۲مدرسه، یک مرکز بهداشت، دفتر شورا، ۵۰باب مغازه، ۵باشگاه پرورش اسب مسابقهای، ۱۵واحد دامداری و ۲واحد تولید کمپوت وجود دارد. ضمن اینکه در این محدوده باغ گیاهشناسی دارویی به مساحت ۳هکتار بهعنوان مرکز نمونه توسعه و کاشت فرآوردههای گیاهان دارویی کشور فعالیت دارد.
- قلعه یافتآباد/ تبعید شدهها
پس از فتح شیراز به دست آقامحمدخان قاجار که با خیانت حاج ابراهیم کلانتر به پیروزی مهاجمان انجامید، لطفعلی خان زند، آخرین پادشاه سلسله زندیه به دستور پادشاه قاجار به تهران منتقل و کشته شد. درهمین دوره آقامحمدخان قاجار برای جلوگیری از فتنه شورشیها در شیراز همه هواخواهان، خانواده و اقوام نزدیک و وابسته به سلطنت زندیه را از شیراز به تهران و نقاط مختلف کشور تبعید کرد و تعداد بسیاری از تبعیدیهای سلسله زندیه در قلعه یافتآباد سکنی یافتند. «احمد زندیه» یکی از شهروندان قدیمی محله یافتآباد میگوید: «پس از تبعید بستگان و اقوام زندیه به قلعه یافتآباد وضع این نقطه بسیار بحرانی شد. اختلاف بر سر مالکیت قلعه یافتآباد باعث شد تا میان خوانین زند و فرمانفرما معروف به «شازده» از شاهزادگان صاحب نفوذ دربار قاجار نزاع و درگیری به وجود آید و گاهی نیز با تیراندازی طرفین کشتههای زیادی از دوطرف به جا میماند، اما درنهایت این شازده بود که به زانو درآمد و مالکیت قلعه یافتآباد به خوانین زند رسید.»
قلعه یافتآباد به ۲بخش یعنی بالا و پایین تقسیم شد و در گویش و گفتار افراد بومی و ریشسفیدان محله هنوز لهجه یافتآبادی دیده میشود؛ لهجهای که به زبان مردمان فارس و شیراز نزدیکتر است و مانند زبان تهرانیهای اصیل اعتبار و اصالت خودش را دارد. زندیه درباره معماری قلعه یافتآباد میگوید: «۴ برج بلند دیدهبانی در اطراف قلعه وجود داشت و نگهبانان به نوبت آنجا مستقرمی شدند تا مبادا قلعه مورد هجوم بیگانگان و دشمنان قرار گیرد. ورودی قلعه یافتآباد درست انتهای خیابان شهید مرتضی زندیه کنونی و ابتدای خیابان شهید میرهاشم وجود داشت و شهروندان از این محل تردد داشتند و نگهبانان همه رفت و آمدها را زیرنظر داشتند؛ بهویژه بازرگانان و تاجرانی که برای داد و ستد به اینجا میآمدند، مدام توسط نگهبانان بازجویی میشدند.»
گاومیش خانه که به زبان یافتآبادیهای اصیل «گومیش خونه» تلفظ میشود، نام محلی است که مهاجران و ساکنان یافتآباد در آنجا دام و طیور از جمله گاو و گوسفند نگهداری میکردند تا بتوانند از این طریق زندگیشان را بگذرانند. زندیه از کسب و کار یافتآبادیهای قدیم صحبت میکند و میگوید: «حرفه اصلی ساکنان قدیم یافتآباد دامداری بود و تعدادی نیز در مزارع گندم و جو کار میکردند. نام قدیم خیابان شهید مصطفی هاشم، گاو میش خانه بود و تعداد زیادی گاو و میش در این محل نگهداری میشد و سالیان سال به همین نام مشهور بوده است.
- گورستان یافتآباد
در قلعه یافتآباد گورستانی وجود داشت که اهالی متوفیان خود را آنجا به خاک میسپردند. از افراد مشهوری که در این گورستان به خاک سپرده شدهاند مرتضی خان زند از خانهای معروف آن دوران بوده که البته این مزارها به مرور زمان تخریب شدهاند. زندیه میگوید: «بعد از انقلاب گورستان یافتآباد به گلزار شهدا تغییر نام پیدا کرد. در حقیقت این مکان بازمانده دوران قلعههاست.»
- سکونت طایفههای مختلف در قلعه
۳طایفه بزرگ زندیه، کلهر و زهره وند هسته اولیه و اصلیترین ساکنان قلعه یافتآباد را تشکیل میدادند که به مرور زمان اقوامی چون میرزابیگی، رضاخو، صفری، خرقانی، مزلقانی و سیروند به آنها افزوده شدهاند.
- قلعه دهشاد بالا و پایین/ از مشارالسلطنه تا حبیب خان
قلعه دهشاد بالا و پایین در ناحیه۶ شهرداری منطقه۱۸ و در ۱۰کیلومتری شرق شهریار و نزدیک به شهر باغستان واقع است. قلعه دهشاد یکی از محلههای پرجمعیت تهران است که اغلب ساکنان آن آذری زبان هستند و افغانها نیز بخش مهمی از جمعیت چند هزار نفری قلعه را تشکیل میدهند. «نادر آقاسی» از ساکنان قدیمی قلعه دهشاد درباره تاریخچه این محل میگوید: «مالک اولیه قلعه دهشاد که به ۲بخش بالا و پایین تقسیم میشود، فردی به نام «مشارالسلطنه» بود که با درباریان ارتباط نزدیکی داشت و به این واسطه توانسته بود با زور و قلدری این قلعه را به تصرف خود درآورد.» وی اضافه میکند: «در دوران قاجار مشارالسلطنه جایگاه خود را از دست داد و طولی نکشید که به قتل رسید و پس از او فردی به نام «حبیبالله مفید» اداره قلعه دهشاد را برعهده گرفت.» این ساکن قدیمی محله دهشاد از کسب و کار شهروندان در گذشتههای دور صحبت میکند و در اینباره میگوید: «رعایا و کشاورزان در زمان مشارالسلطنه دچار سختی و مشقت بسیاری بودند. او از آنها کار زیادی میکشید و در مقابل مزد ناچیزی به آنها میداد. به همین دلیل رعایا همیشه ناراضی بودند تا اینکه حبیبالله معروف به «حبیب خان» روی کارآمد و با اخلاق و مرامی که داشت اوضاع ساکنان قلعه بهتر شد.»
قلعه دهشاد ۴دروازه در شمال، جنوب، شرق و غرب داشت و نگهبانان در ۴برج دیدهبانی کاهگلی از آن محافظت میکردند. اکنون فقط خاطرهها و نوشتههایی از این برجها در کتابهای تاریخی تهران باقی مانده است.