همشهری آنلاین _ نیما توسلی: او محله سنگلج را یکی از محلههای آن روستای سابق میشمارد که در مسیر شهر شدن تهران، به مرور به شکل یکی از محلههای شهر تهران، و از زمان پایتختی تهران، بهصورت یکی از محلههای معتبر پایتخت درآمد.
در آن زمان از نظر بافت شهری، سنگلج با توجه به نبود اماکن متبرکه، چندان با استقبال تهرانیها برای سکونت روبهرو نبود. فراوانی آب در محدوده «آبپخشکن» و وجود مکان متبرکه سیدناصرالدین (سیدنصرالدین)، جاذبههای سکونتی این محدوده محسوب میشدند و از دوره قاجار به بعد، بهویژه ناصرالدینشاه، اندکاندک با ورود مهاجران از دیگر شهرها، این محله جنبه سکونتی پیدا کرد. تا پیش از آن، بافت این محله را بیشتر مزارع و باغهای تهران صفوی تشکیل میدادند.
سنگلج امروزی
آنچه از موقعیت مکانی محله سنگلج، امروزه بهصورت رسمی قابل عنوان است، محدودهای است در مرکز تهران که از شمال و جنوب به خیابانهای امام خمینی (مریضخانه، سپه) و مولوی و از شرق و غرب به خیابانهای خیام (جبهخانه) و وحدت اسلامی(فرمانفرما، شاپور) منتهی میشود. هویت قدیمی محله و اسمهای عرفی، کماکان توسط اهالی و قدیمیهای محله برای قسمتهای مختلف محله به کار برده میشود و هر بخش از محله، کماکان به نام قدیمی خود خوانده میشود.
این مرزبندی اگرچه تا حد زیادی بیانگر پیکره محله سنگلج است، اما اندکی با نگاه عرفی به این محله تفاوت دارد.
بهویژه بخشهایی از شمال و غرب این محله (یعنی پیرامون خیابانهای امام خمینی(ره) و وحدت اسلامی)، همواره در نگاه عرفی اهالی قدیم و جدید تهران بهعنوان بخشی از محله سنگلج شناخته میشده است. از همین رو است که خانه رضاشاه پهلوی، مدرسه ناموسِ توبا آزموده، مسجد میرزا عیسیوزیر و یا محل تولد علی حاتمی در ذهن مردم با محله سنگلج یادآوری میشود و این در حالی است که همه اینها در همسایگی سنگلج امروزی هستند. در همسایگی شرقی سنگلج، یعنی بازار نیزگاه این درآمیختگی وجود داشته است. طوری که امتداد بازارچه شاپور وارد بازار میشد و یا چالهحصار و بازار در هم تنیده بودند.
عناصر تشکیلدهنده بافت شهری سنگلج؛
از گذشته تا امروز
در ابتدای شکلگیری، بافت محله سنگلج را برخی عناصر شاخص تشکیل میداد؛ مزارع و باغها، چشمه و آب سنگلج، آبانبارها، سقاخانهها و برخی عناصر کالبدی پراکنده.
بخش عمده غرب تهران شاهتهماسبی بهویژه جنوب غربی آن، باغ و بوستان و مزارع بود که شاید نیمی از سنگلج را تشکیل میدادند. تعداد زیادی از باغهای منطقه، در بخش تابع سنگلج قرار داشتند. برخی از مهمترین باغهای معروف سنگلج در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه عبارتند از باغ حاجی کاظم، باغ معمارباشی، باغ معیرالممالک، باغ قوامالدوله و باغ شیخ موسی.
گاه درون این باغها ساختمانهای مسکونی و تجاری نیز شکل میگرفت.
در شمال سنگلج چشمه آبی قرار داشت و یکی دیگر از منابع آب «طهران عتیق» نیز مظهر قنات بود که از سنگلج به طرف جنوب شهر که محله دباغخانه در آن قرار داشت، جریان مییافت. به جز آن، ۳ قنات دیگر به نامهای قنات مستوفی، قنات نجفآباد و قنات میرزا یحیی وزیر (قنات وزیری) توسط اعیان و اشراف و نیکوکاران آن دوران سنگلج تعبیه شده بودند.
بخش مهمیاز عناصر کالبدی مهم سنگلج در گذشته، آبانبارها بودند. مهمترین آبانبارهای سنگلج عبارت بودند از معیر، حاج رجبعلی، میرزا موسی مستوفی (چالهحصار)، حاج محمد کریم، حاج نعمتالله، سیدآقا، صمد صابونی و بازار. از نظر معماری، آبانبارها نوعی مخزن آب سرپوشیده و آببندیشده بودند و غالباً در پایینتر از سطح زمین ساخته میشدند. «جعفر شهری» در مورد آبانبار معیر، که دومین آبانبار بزرگ تهران بود، مینویسد: «این آبانبار ۴۰ پله داشت و آن را آبانبار چهلپله نیز میگفتند».
سقاخانهها نیز نقشی مهم در بافت کالبدی و فضایی سنگلج داشتند. سقاخانه حاج رجبعلی (جنب تکیه) و سقاخانه نظامالدوله معیر (نزدیک باغ معیر) مشهورتر از بقیه بودند. از نظر معماری، سقاخانهها برخوردار از آبانبار با حوضچه آب و شیر و جایی برای روشن کردن شمع بودند. بهعنوان مثال سقاخانه گذر قلی مربوط به دوره قاجار است. از معماری و تزیینات بنای این سقاخانه میتوان کاشیکاریهای داخلی بنا را نام برد که البته کاشیهای قسمت داخلی بنا از قدمت بیشتری برخوردارند. کاشیهای به کاررفته در این بنا، از نوع کاشی هفترنگ با لعاب برجسته است که عباراتی در رثای ائمه اطهار(ع) بر آنها نقش شده است.
علاوه بر آبانبار و سقاخانه، از نظر معماری و بافت کالبدی، به برخی عناصر دیگری در سنگلج قدیم میتوان اشاره کرد که دروازه، گورستان، پاتوق و گذر اساس آن را تشکیل میدهند. با توجه به قرارگیری این محله در غرب حصار صفوی، دروازه قدیمی با نام دروازه قزوین در میدان شاپور (وحدت اسلامی) قرار داشت و از طریق آن تهران با سایر نقاط ایران (شمال و غرب کشور) ارتباط پیدا میکرد. بعدها دروازه دیگری به نام خانیآباد در امتداد دروازه محمدیه در زمان محمدشاه قاجار ایجاد شد. دروازه محمدیه در سال ۱۲۶۳ قمری در باروی شاه تهماسبی (میدان پایقاپوق) ساخته شد و با نام دروازهنو نیز شهرت داشت.
در بنای این دروازه تصرفاتی به عمل آمده و کاشیهای نبرد رستم و دیو سپید به موزه ایران باستان انتقال داده شده است. ۲ دروازه دیگر به نامهای دروازه گمرک و دروازه باغشاه نیز در دوره ناصری ساخته شدند. ۲ گورستان معروف سیدناصرالدین (غرب امامزاده سیدناصرالدین) و حسنآباد (ضلع شمالغربی) از عناصر دیگر محله محسوب میشدند. سنگلج ۹ پاتوق داشت که نایبشعبان، نایبحسین، نایبرمضان، نایبباقر، نایبمحمدعلی، نایبرمضان، نایبصحبت، سیدعلیاکبرنایب و نایبوهاب نام داشتند. گذرهای معروف آن زمان سنگلج نیز بازارچه صندوقدار، درخونگاه، قلی، سیدناصرالدین، و گلوبندک بودند که ارتباط بین بخشهای مختلف محله را برقرار میکردند.
خانههای سنگلج
از نظر معماری، برخی بناها در سنگلج ویژگیهایی بسیار برجسته داشتند. بهعنوان مثال کلیسای گئورگ مقدس دارای طاق بلند، ردیف ستونها، یک دهانه طاقچشمه در وسط و ۲ دهانه در طرفین آن، درست مثل نقشه کلیساهای دوره ساسانی است با این اختلاف که کلیساهای آن دوره دارای طاقهای نیمگرد بود و این کلیسا به پیروی از معماری دوران اسلامی دارای طاقهای زاویهدار است. سنگ قبر حجاری و نقاشیشده زیبایی در کلیسا وجود دارد که تصویر مردی با لباس زمان محمدشاه قاجار بر آن دیده میشود. در لابهلای خطوط ارمنی دور سنگ قبر تاریخ ۱۸۳۵ م نوشته شده است.
خانه محل تولد دکتر حسابی نمونه دیگری است که مرمت نیز شده است. امروزه، چشمگیرترین بخش مرمتشده این عمارت، حیاط بیرونی و سردر خانه است که به «بوستان دکتر حسابی» شهرت دارد. از عمارت اصلی چیز زیادی باقی نمانده و تنها فضای کوچکی از عمارت بازسازی شده است که شامل سرای ورودی و ۲ اتاق گوشوارهای آن است. حیاط بیرونی خانه دکتر حسابی، بوستان دکتر حسابی نام دارد. ورودی عمارت دکتر حسابی با ستونهای سنگی و سردری زیبا که به سبک معماری دوره قاجار تزیین شده، دیدنیترین بخش این عمارت تاریخی است. گچبری، آجرکاری و تزیینات سنگی از مشخصههای معماری این عمارت است.
نمونه دیگر، خانه پدری محمد مصدق است. معماری این خانه برگرفته از معماری اروپایی همان دوره است: حوض، ستونها و سرستونها، ایوان و حیاط خلوت، شیروانی، در و پنجرههای چوبی و دستگیرهها، کاشیهای آبی و سبز با نقوش اسلیمی و مینیاتور، تاقچهها، پلهها و نردههای فرفورژه، ستونهای داخل بنا که بزرگ هستند و نقش برجسته دارند، اتاقها و تاق و سقفهای بلند و چوبی و گچبریها، شیشههای در و پنجرهها که چون قدیمیاند تاب دارند و شومینههای گچی با نقشبرجستههای متفاوت.
عمارت مستوفیالممالک، نمونه برجسته دیگری است که متعلق به اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۱۱ ه. ق، با سبک و سیاق خاص معماری آن دوره که ویژگی آن استفاده از عناصر و بنمایههای اروپایی است، ساخته شده است. معماری این بنا به شکل فرانسوی است. نمای شرقی دارای ۲ پنجره بزرگ در طبقه اول، در چوبی ۲ لنگه (ورودی اصلی بنا) و ۳ پنجره مربعشکل کوچک برای نورگیر زیرزمین است. نمای شمالی دارای ۴ ستون مدور در طبقه اول، ۶ پنجره بزرگ و دری در قسمت وسط و ۴ پنجره کوچک مربعشکل برای نورگیر و زیرزمین و یک در فلزی در وسط، برای ورود به زیرزمین و حوضخانه آن است.
نمای جنوبی حدود یکمتر پایینتر از سطح نمای شرقی، یعنی در حدود ۳متر پایینتر از سطح کوچه است. در قسمت بالا یا طبقه اول، نما دارای ۱۰ ستون کامل مدور و ۲ نیمستون چسبیده به بدنه بنا در ۲ گوشه است و در قسمت پایین یا نمای زیرزمین ۱۲ ستون سنگی قرار دارد که ۸ تای آن بهصورت جفتجفت (۴ جفت) است. ۷ پنجره بزرگ در بالا و ۷ پنجره مربعشکل کوچک برای نورگیر زیرزمین در پایین نما قرار گرفته است. سقف بنا شیروانی و دارای یک خرپشته و دودکش آجری است. تزیینات بنا بیشتر بهصورت گچبری و دارای نقوش حیوانات افسانهای با سر انسان و بدن شیر، انسان بالدار یا فرشته، گل و گیاه به شکل پیچک یا طرح اسلیمی دستهگل، گل و گلدان، سبد میوه و پرندگان شکارشده و آویخته مثل قرقاول و اردک است.
سنگلج؛ همین الان
خانههای امروزی سنگلج، تحت تأثیر معماری قدیمی و الگوهای تاریخی محله نیستند. سبک ساخت خانهها مانند بسیاری از نقاط دیگر تهران است. بهطور کلی، معماری و شهرسازی امروزی محله سنگلج از یکسو تحت تأثیر سیاستهای جدید میراث فرهنگی است که محدودیت ارتفاع را در این محله حاکم کرده است و از یک سو نیز بناهای برجسته تاریخی در محله خودنمایی میکنند که عمدتاً بلاتکلیفند و بسیاری از آنها نیز ناشناخته و پنهان هستند. از سوی دیگر انزوای فضایی و افت کیفیت بافت شهری محله به دلیل فرسودگی بناهای کمتر ارزشمند، متروکه شدن و جایگزینی آنها با فعالیتهای غیرمسکونی بهویژه انبارها و کارگاههای پشتیبان بازار تهران، رو به گسترش است و اثرات خود را بر ارزشهای فضایی محله همچون ساباطها و گذرهای قدیمی آن گذاشته است.
استیصال و استحاله
با خراب کردن برج و باروی تهران صفوی در فاصله سالهای ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۶ قمری، مساحت داخل حریم خندق به ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزارمترمربع رسید که نزدیک ۲ میلیونمترمربع آن، محله سنگلج را شکل داد و با ساخته شدن کوچهها و بازارچهها و گذرهای متعدد، این محله رونق بسیاری یافت. با این حال، به دور از نحوه توسعه در دوران صفوی و قاجار، این رضاشاه بود که ساختار توسعه را تغییر داد و مدرنیزم را هم در شهرسازی و هم در معماری شهر تهران پایهریزی کرد. سنگلج در این نگرش، از نخستین قربانیان بود. بخش شمالی محله بهصورت کامل تخریب شد و در دوره پهلوی دوم به پارکشهر تبدیل شد.
امروزه، بعد از حدود نزدیک به یک قرن از تخریب بخشهای شمالی محله که به نابودی خانههای اشخاص معروفی همچون آیتالله سیدمحمد طباطبایی منجر شد و مکانهای دیگری مانند بازارچه آبپخشکن، خانه شعاعالدوله، خانه تیمور میرزا و تکیه آبپخشکن نیز به کلی از بین رفتهاند. ساختار هویتی محله بارها توسط طرحهای معاصر شهری دستخوش تغییر و بازنگری قرار گرفته است؛ گاه با تأکید بر ساختار تاریخی و هویتی محله و بسیاری مواقع بدون توجه به این موضوع.
آنچه از سنگلج امروزه، در ابعاد معماری و شهرسازی، در مقایسه با آنچه شاکله و پیکره کالبدی و فضایی این محله را میساخته قابل عنوان است «استحاله» و متعاقب آن «استیصال» است؛ «استحاله» از این نظر که نه از آن معماری باشکوه معیرالممالک و مستوفیالممالک خبری است و نه از آن عملکرد گذرها و آبانبارها، و «استیصال» به این معنی که بازگرداندن اصالت از دسترفته به سنگلج، پیچیده و برقراری توازن بین هویت تاریخی و نیازهای معاصر توسعه شهریاین محله، دشوار و پرچالش است.
بهعنوان آخرین بحث در ارتباط با شخصیت معماری و شهرسازی سنگلج، به اختصار وضعیت اصلیترین عناصر کالبدی و فضایی این محله در ادامه معرفی میشود.
آبانبارها: توسعه در سنگلج با تخریب آبانبارها که ارزشهای معماری و شهرسازی مهمی برای این محله داشتهاند، همراه بود. بهعنوان مثال در اواخر دهه ۱۳۸۰، مدیریت وقت مجموعه ستاد معراج، گذر عمومی شمال عمارت عضدالملک را تصرف و خاکبرداری بخش شمالی را آغاز کرد. در عملیات گودبرداری، بقایای عمارتی کهن و یک آبانبار قدیمی نیز کشف و کاملاً تخریب شد. در اتفاقی دیگر، آبانبار واقع در بین گذر قلی و گذر مستوفی در اوایل دهه ۱۳۸۰ تخریب شد. در مسجد شاهزاده خانم (الزهرای کنونی)، قبلاً آبانباری وجود داشت که درضلع شمال غربی مسجد قرار داشت. در حال حاضر، آبانبار از بین رفته و اثری از آن باقی نمانده است.
مسجد چالهحصار (اردبیلیها) نیز آبانباری قدیمی داشت که در کتاب «حجت بلاغی» هم به آن اشاره شده است. آبانبار مسجد حاجرجبعلی نیز در سال ۱۳۶۳ تخریب و به جای آن یک مغازه ساخته شد. آبانبار مسجد گذر قلی، قبلاً در محل آبدارخانه این مسجد قرار داشت، اما در عملیات بازسازی چون آبانبار کارکرد خود را از دست داده بود، پر شد و روی آن را پوشاندند. آبانبار مسجد معیرالممالک نیز بعد از لولهکشی تهران کارکرد خود را از دست داد و مدتی تبدیل به کارگاه کفاشی شد. آبانبار معروف مسجد میرزا عیسی وزیر پیش از انقلاب به گالری تبدیل شد و امروزه نیز بهصورت متروک رها شده است.
سقاخانهها: برخی از سقاخانههای سنگلج نجات یافتهاند که مهمترین آن سقاخانه گذر قلی در سال ۱۳۷۹ است. با این حال موارد متعددی نیز از بین رفتهاند. سقاخانه معیرالممالک که توسط دوستعلیخان معیرالممالک نظامالدوله در دوره قاجار در جنب مسجد معیرالممالک ساخته شده بوده، مدتهاست که ویران شده است. در کنار مسجد حاج رجبعلی نیز قبلاً سقاخانهای قرار داشت که آن هم از بین رفته است.
دروازهها: دروازه محمدیه پس از خیابانکشیهای دوره رضاشاه از محله سنگلج جدا شد و به محله بازار تعلق پیدا کرد. از دروازه قزوین در محل میدان شاپور نیز هیچ چیز باقی نمانده است.
گورستانها: امامزاده سیدناصرالدین در گذشته در میان یک گورستان بوده که در طول زمان تخریب و زمینهای آن به مغازهها و خانهها تبدیل شد. نقل است که بخشی از فضای کلیسای گئورگ مقدس نیز قبلاً قبرستان ارامنه بوده است. گورستان حسنآباد (ضلع شمال غربی و بیرون از مرزهای کنونی سنگلج) نیز پس از ایجاد ساختمان آتشنشانی در سال ۱۳۱۷ به کلی ویران شد.
گذرها و ساباطها و بازارچهها: برخی از مهمترین گذرها و بازارچههای محله سنگلج شامل بازارچه شاپور، گذر قلی، گذر درخونگاه، گذر وزیردفتر و گذر فرزین (بازارچه نو) کماکان به حیات خود ادامه میدهند. . بیشتر ساباطهای مهممحله در مجاورت بازارچه شاپور و در برخی پسکوچههای دیگر محله وجود دارند و اغلب آنها با شرایط نامناسب کالبدی روبهرو هستند.
بناهای شاخص: در گذشته برخی عمارتها و خانههای بزرگ در سنگلج از شهرت فراوان برخوردار بودند. خانه میرزا موسی وزیر، عمارت مستوفیالممالک، عمارت معیرالممالک، عمارت قوامالدوله، عمارت میرزاعیسی وزیر، عمارت هدایتالله وزیر دفتر، عمارت نواب فرمانفرما، عمارت عضدالملک، خانه میرزا تقی مستوفی و خانه زکی خان کدخدا تنها نمونههایی از این بناها هستند. به گفته جعفر شهری: «عمده خانههای اعیانی از ۲ قسمت تشکیل میشدند که متشکل از یک بیرونی کوچکتر دو سه اتاقه و یک اندرون بود که بیرونی به کار مراجعان صاحبخانه و اندرونش به حاجت اهل خانه میآمد».