همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: هر دو از کودکی به واسطه مادری هنردوست به نقاشی، خیاطی، عروسکدوزی علاقهمند شدند. هرچه پیشتر میرفتند، تجربه کردن سایر رشتههای هنری برایشان جذابتر میشد. در نوجوانی عنوان «برترین هنرمندان کوچک» محله استادمعین را از آن خود کردند. خودآموزهای که خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد، مربی و کارآفرین شدند و حالا ضمن برگزاری نمایشگاههای عکس و صنایعدستی، گالریهای نقاشی و کارگاههای آموزشی متنوع، اجرای نقاشی دیوارهای فراوان بر دیوارهای شهر، بسیاری هنرجو با تخصصهای هنری گوناگون به بازار کار و اشتغال روانه کردهاند. در این گفتوگو ساعتی را مهمان کارشناسان گرافیک «زهرا سادات گرامیان» ۳۸ ساله و «مرضیه سادات گرامیان» ۳۲ ساله ساکن محله استادمعین میشویم تا با هم زندگی هنرشان را مرور کنیم.
- پای ثابت فعالیتهای هنری مدرسه
گفتوگو را خواهر کوچکتر یعنی مرضیه خانم سادات گرامیان شروع میکند و میگوید: «علاقهمندیهای مادر به هنر خیاطی باعث شد تا ما نیز به هنر گرایش پیدا کنیم. از نقاشی شروع کردیم. تمرین مداوم و پشتکار، مربیمان بود. گاهی گلدانهای باغچه، مدل نقاشیمان میشدند و گاهی عروسکها را مقابلمان میگذاشتیم و شروع میکردیم به نقاشی و نقاشی. هر بار که میگذشت نقاشیهایمان به واقعیت نزدیکتر میشد. همزمان با نقاشی، خیاطی را هم از مادر فراگرفتیم. بیشتر عروسکهایمان را هم بعد مدتی خودمان میدوختیم. تیکهدوزی هم آن سالها (دهه ۶۰) خیلی طرفدار پیدا کرده بود. ما هم سعی کردیم یاد بگیریم. مدرسه که رفتیم، معلمها حسابی با دیدن نقاشیها و خطنگاریهای ما ۲ خواهر ذوق میکردند. طولی نکشید که شدیم پای ثابت برنامههایی مانند تهیه روزنامه دیواری و تزیینات مراسم مناسبتی مدرسه کمی بعد از آن نیز با عنوان «برترین هنرمندان کوچک» مورد تقدیر قرار گرفتیم».
- هنرت را بشناس
مرضیه خانم میگوید: «ذات هنر اینگونه است که وقتی وارد آن میشوی دوستداری همه رشتههایش را تجربه کنی. این دقیقاً حکایت من و خواهرم است که نقاشی با گواش، رنگ روغن، ابرنگ، سیاه قلم، گریم صورت، ساخت زیورآلات رزینی و فلزی، تابلوهای حکاکی و برجسته، نرمافزارهای گرافیکی رایانه، صنایع چوبی، ویترای، طراحی روی پارچه اکسسوریهای منسوجات و عکاسی را یکی پس از دیگری آزمودیم. هنرجوهای بسیاری هم داریم که برخی از آنها اگر بضاعت مالی مناسبی نداشته باشند برایشان کلاسهای خصوصی برگزار میکنیم تا دعای خیرشان برکت هنر و توانمان شود. تا قبل از نابهسامانیهای اقتصادی نیز کارگاههایی کارآفرینی (عروسکسازی) داشتیم که حدود ۲۰ بانو با ما همکاری داشتند.» او همچنین میگوید: «به نظرم هر کسی استعدادی دارد که باید شناسایی و شکوفا شود. چراکه هم جامعه به استعداد همه ما به یک اندازه نیاز دارد و هم خود فرد به عزت نفس دست مییابد. استعدادی که شکوفا نشود نوعی ظلم در حق فرد و جامعه است».
- تربیت از خانه تا جامعه
حالا نوبت زهرا خانم سادات گرامیان است که از هنر و کارآفرینی بگوید. خواهر بزرگتر گفتههایش را با تأکید بر تأثیر خانواده بر شکلگیری گرایشها و علاقهمندیهای افراد آغاز میکند و میگوید: «خانوادههایی که پدر و مادر در آن اهل کتاب و مطالعه هستند یا اهل هنر و علم یا موسیقی و هر رشته دیگری به خوبی میدانند که این محیط تربیتی بر فرزندانشان اثری مثبت دارد. من و خواهرم نیز وامدار این محیط خانوادگی هستیم که اغلب در آن سخنی از هنر بوده است. برای همین منظور من نیز حال و هوای خانهام را با هنر گره زدهام تا فرزندانم با آگاهی سراغ آن بروند و از انواع آسیبهایی که ممکن است در مقاطع مختلف زندگی با آنها مواجه باشند، دور شوند. این تأثیرگذاری محیط خانواده است اما از جامعه و شهر نیز نباید غافل بود. شهر و محلهای که بیشتر از کیوسکهای سیگارفروشی و مغازههای قلیانفروشی، مراکز فرهنگی، هنری، کتابخانه، سینما، آموزشگاههای علمی داشته باشد بهطور حتم مکمل همان تربیت درست خانوادگی است».
- هدف تنها هنر نیست
زهرا سادات میگوید: «البته در کنار اینگونه تربیتها باید روحیه خیرخواهانه را نیز چاشنی کرد. هنری که سودی برای دیگران نداشته باشد به معنای واقعی هنر نیست و معجزهای که باید رخ نمیدهد. باید مدیران بستری را فراهم کنند که از هنر و علم صاحبان آنها به درستی استفاده شود. اینکه من هنرمند، اثر هنری خلق کنم فقط برای فروش و امرارمعاش خودم، هدف هنر نیست. هنر برای ارتقای بینش و آگاهی افراد زایش میشود که متأسفانه این روزها خیلی از سوی مدیران طلبیده نمیشود تا میزان علاقه هنری شهروندان نیز به مدد آن افزایش یابد. مگر اینکه گاهی نقاشی دیواری یا خطی، جایی نقش ببندد. همه هنر در این شهر به همینها یا سردیس و تندیسی چندان هنرمندانه خلاصه میشود که کاش همان قدر که تخصص در علم را مهم میپندارند در هنر هم قبول کنند.»
- تأثیر هنرهای شهری بر تهران این روزها
شهر با همه عناصرش زنده است و پیوندی دیرین با هنر در طول اعصار دارد. «شیرین امیری» پژوهشگر مسائل اجتماعی با تأکید بر تأثیر هنرهای شهری بر پیکره پایتخت میگوید: «تهران دود گرفته و پر ترافیک که این روزها، کرونای افسارگسیخته در آن جولان میدهد تجلی هنرهای هفتگانه در آن میتواند نشاط و پیوند اجتماعی ایجاد کند و از منظر زیباییشناسی باعث پویایی آن شود. در حال حاضر در این شهر رنگ و هنر جایگاه مطلوبی ندارد. همچنان که پدیده هنرهای شهری در تهران و آثار مداخلات هنری در آن دیده نمیشود. به گونهای که ارزشهای سنتی، هویتی و قانونی بهتدریج محو میشوند و خشونت از اندیشه تا کلام فیزیک شهرنشینان جای باز کرده است. برای پرداختن به هنر در شهر، مدیران باید بسترهای مناسب از جمله آموزش و تشویق را فراهم کنند. برگزاری هنرهای نمایشی، موسیقینوازی خیابانی، برپایی گالریهای عمومی در فضاهای باز، راهاندازی نمایشگاههای عکس و صنایعدستی، تشکیل نگارخانههای مستمر، القای هنر در معماری و فرم نماها، چیدمان المانها و نمادها، مبلمانهای شهری، ابروها و طراحی فضاهای سبز، اجرای نقاشیهای دیواری وسیع و ارج نهادن مقام هنرمندان میتواند در برنامهای بلندمدت سبب ارتقای اجتماعی و افزایش همبستگی شهری، تلطیف روحیه شهروندان شود.» امیری میافزاید: «هنرهای شهری زیرساختهای مدنی، هویتها و بخشهای مختلف را توسعه میبخشند و با استفاده از طیف متنوعی از اشکال هنر و برنامههای کاربردی پویایی و سرزندگی را به فضاهای عمومی باز میگرداند. در واقع هنر با ایجاد معنا و پیام در اجتماع، فرهنگ و زیستمحیطی سبب افزایش آگاهی و سلامت روان میشود.»