شاید جالب باشد که بدانید تحقیقات نشان داده است که اعتماد نیز مانند بسیاری دیگر از احساسات و عواطف و هیجانات و در کل حالات ذهنی و روانی، تحت تأثیر فرمانده اصلی بدن یعنی سیستم هورمونی بدن قرار دارد. هورمون شناختهشده مؤثر در اعتماد «اکسی توسین» است که بهطور طبیعی در پستانداران از «هیپوتالاموس» ترشح و در «هیپوفیزپسین» ذخیره میشود و نقش اساسی در ارتباط عاشقانه، تولید مثل و اتفاقات قبل و بعد زایمان دارد.
پژوهشها نشان دادهاند این هورمون در افزایش اعتماد در ارتباطات بین فردی و تعلق اجتماعی نیز مؤثر است و افرادی که از اکسی توسین نوروپپتیدی (پروتئینهای کوچکی که توسط نورونها برای ارتباط با یکدیگر به کار میروند و بر گیرندههای سطح نورونها عمل میکنند) به میزان طبیعی برخوردارند یا آن را دریافت میکنند، به دیگران اعتماد بیشتر ی بروز میدهند و در نتیجه بهرهمندیهای حاصل از تعاملات اجتماعی افزایش مییابد.
- اعتماد در زندگی فردی و اجتماعی افراد ۳ نقش عمده ایفا میکند:
۱ـ زندگی را پیشبینیپذیر میسازد.
۲ـ احساس تعلق اشتراکی یا گروهی را به وجود میآورد.
۳ـ کارکرد فرد در گروه را افزایش میدهد.
زمانی که میگوییم به کسی اعتماد داریم، به این معناست که به صداقت، نیکاندیشی، شایستگی و مورد قبول بودن او باور داریم. اگر در طول رابطه هریک از این موارد دچار آسیب شود، اعتماد فیمابین آسیب میبیند و یا از بین میرود.
یکی از آفتهای بسیار آسیبزننده به اعتماد در یک رابطه، دروغ است. اگر در یک رابطه دروغ و دروغگویی وارد شود، ضمن ناپسندی آن موجب میشود به اعتماد موجود در آن ارتباط آسیب جدی وارد آید.
- اعتماد در هر شکلی و با هر مبنایی دارای ۳ نقش عمده در روابط بین فردی است:
۱. وجود اعتماد در یک رابطه، زمینه را برای اعمالی که نبودش آنها را غیرممکن میکند، فراهم میآورد.
۲. افراد در روابطی که اعتماد در آن وجود دارد، آرامش بیشتری تجربه میکنند و در مقابل بیاعتمادی میتواند موجب تشویش و نگرانی شود.
۳. زمانی که روابط بر اساس اعتماد پایهریزی شده است هر آنچه در ابعاد عاطفی و احساسی، فکری، زمانی و مالی برای فرد مورد اعتمادمان هزینه میکنیم، به اختیار و میل خود است و باید در نظر داشته باشیم که طرف مقابل تعهدی برای جبران و یا تلافی آنها نسبت به ما برعهده نخواهد داشت.
درقلمرو روانشناسی، اعتماد یعنی باور و اتکا به کسی که بر اساس آنچه از او انتظار میرود عمل میکند. اعتماد در رابطه مادر و نوزاد شکل میگیرد و در محیط خانواده امکان رشد پیدا میکند.
روانشناسان متعددی درباره این مفهوم سخن راندهاند. یکی از معروفترین آنها روانشناس مشهور «اریک اریکسون» است. او که مبین نظریه رشد شخصیت و مراحل ۸ گانه آن بر مبنای رشد روانی – اجتماعی است، اعتماد را مبنای اساسی هرگونه رابطه شخصی میداند و شکلگیری و رشد اعتماد را یکی از عوامل اصلی در انطباق و سازگاری و ایجاد شخصیت سالم به شمار میآورد. به عقیده او شکلگیری اعتماد بنیادی نخستین مرحله رشد روانیـ اجتماعی است که در ۲ سال اول زندگی رخ میدهد و چگونگی شکلگیری یا شکل نگرفتن آن نخستین بحران موجود در رشد انسانی است.
از نظر او در تقابل میان اعتماد و بیاعتمادی (trustـ mistrust) است که دنیای بعدی نوزاد ساخته میشود. درصورتی که نیازهای نوزاد تأمین شود، محیط و دنیا برای او امن و قابل اعتماد خواهد بود و احساس ایمنی، اعتماد و خوشبینی در او تثبیت میشود. اما اگر نوزاد درگذار از این مرحله شکست بخورد و نیازهای او تأمین نشوند، ناایمنی و بیاعتمادی در او شکل میگیرد و برای همیشه نامطمئن و بیمناک باقی خواهد ماند و حتی اصل بقای او نیز مورد تهدید قرار میگیرد.
ادامه این مطب را در هفته آینده پی خواهیم گرفت، اما قبل از پایان از شما مخاطب فهیم تقاضا دارم نسبت به رعایت موازین پیشگیرانه بهداشتی برای مقابله با گسترش بیماری کرونا همچنان پایبند باشید و دیگران را نیز به این پایندی تشویق کنید.