همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: بنای زیبا و منحصربهفردی که خانه سابق «هرمزدیار بهمن» بود. در نگاه اول رد و نشانی از آتشکده در خیابان دیده نمیشود و فقط محلیها خبر از ماهیت آن دارند. به خاطر همین است که خیلیها از مقابلش میگذرند و توجهشان جلب نمیشود. این بنای یکطبقهای با نمای آجری دومین مکان مقدس و نیایشگاه همشهریان زرتشتی است و قصههای زیادی برای روایت کردن دارد.
قصه این ساختمان برمیگردد به دورانی که زرتشتیان در دوره قاجار مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و به محدوده دروازه قزوین در جنوب شهر تهران پناه آوردند و بساط سکونتشان را در این نقطه پهن کردند.
کمکم به جمعیت زرتشتیها در محله امیریه منطقه ۱۱ افزوده شد تا آنجا که جای خالی یک عبادتگاه برای این جمعیت در محله احساس شد و «هرمزدیار بهمن ورهرامیان» از اهالی قدیمی محله تصمیم گرفت خانه خود در خیابان شیبانی سابق یا ژیانپناه فعلی را بهعنوان عبادتگاه به همکیشانش اهدا کند.
وارد خانه که میشویم معنویت خاصی احساس میشود، یک راهروی کوتاه و پهن، یک حیاط نه چندان بزرگ که چند تکدرخت در گوشه و کنارش دیده میشود. ساختمان یک طبقهای با ۴ـ ۳ پله سنگی از حیاط جدا میشود و ۷ ستون سنگی در ایوان دارد. نخستین چیزی که در بدو ورود به چشم میآید، میز سنگی است که محل نهادن شمعها و عودهایی است که زیارتکنندگان روشن میکنند. این تمام نمای بیرونی آتشکده ورهرام ایزد است.
داخل ساختمان هم، همه چیز به همین سادگی است. قبل از ورود به تالار اصلی که یک اتاق نسبتاً وسیع است و دورتادورش صندلیهای ساده چیده شده، همه حتی آقایان باید پوششی بر سر داشته باشند.
محل عبادتگاه در ضلع شمالی تالار قرار گرفته و با ۲ پله کوتاه از سطح زمین ارتفاع میگیرد. در ۲ طرف پلهها ۲ گاوصندوق مخصوص نذورات مالی در نظر گرفته شده است. زیباترین نماد عبادتگاه، ۳ روغندان روشن است که بر روی ۳ سکو قرار دارد. در جناح شمالی هم مقبرهای بلند از سنگ مرمر ساخته شده که روی آن شمع روشن میکنند. یک بخش خوشمزه هم در عبادتگاه وجود دارد شامل یک ظرف مسی پر از نخودچی و کشمش. این ظرف، ویژه نذریهای مراجعان است از جمله آجیل مشکل گشا. همه چیز همانطور است که از یک عبادتگاه انتظار داری؛ مردم برای دعا و عرض حاجت میآیند و نذر میکنند.
اینجا فرد حاجتمند برای «شاه ورهرام ایزد» نذر میکند و میگوید: «یا شاه ورهرام ایزد پاک! کمکم کن! نذر میکنم که بیایم «سیروگ» درست کنم.» یا اینکه بهعنوان نذر کوچکتر میگوید: «روغن نذر شاه ورهرام ایزد میکنم.» و در روزی از روزها که معمولاً سعی میکنند همان روز ورهرام باشد، فامیل و دوستان را به آتشکده دعوت میکنند، آش میپزند و سیروگ درست میکنند. هرکدام از مهمانان هم که به این مجلس میآید، جعبهای شیرینی هم با خود میآورد و به همه تعارف میکند.
بعضیها هم که خودشان قبلاً نذر روغن کردهاند، شیشهای روغن مایع با خود میآورند و از کسی که سیروگ نذر کرده، خواهش میکنند از روغن او هم برای درست کردن «سیروگ» استفاده کند و آنها را در این نذر «همبهره» کند.
سیروگ، نوعی نان روغنی است که با استفاده از خمیر نان سنگک در روغن سرخ شده و بهعنوان برکت سفره استفاده و گفته میشود فقط تعداد اندکی از خانمهای زرتشتی این هنر را دارند که سیروگ بزرگ و خوب درست کنند. این نان را در مراسم درگذشتگان، بدون شکر و ساده سرو میکنند و در مراسم و آیین شادی، روی آن شکر و مغز پسته کوبیدهشده میپاشند.
- اعیاد پرشور در آتشکده
«رویینتن نمیرانیان» سرپرست آتشکده، با اشاره به اینکه آتشکده بیشتر در اعیاد میزبان عیادتکنندگان است، میگوید: «هر روز از ماه دارای یک اسم مشخص است. در روزی که نامش با نام آن ماه، یکسان است و جشن محسوب میشود و روزی که به نام «ورهرام» معروف است زرتشتیان به آتشکده میآیند و عبادت میکنند.» آقای نمیرانیان ادامه میدهد: «اساس آیین زرتشت بر جشن و شادی استوار است و ما جز روز ۵ دی ماه، روز درگذشت پیامبرمان «زرتشت»، عزاداری نداریم.» او میگوید در روز ۱۰ تیر ماه که جشن تیرگان است و به روز «آبریزان» معروف است، زرتشتیها برای شادی، به روی هم آب میپاشند.
- همسایههای مسلمان هم بازدید میکنند
آتشکده ورهرام ایزد همیشه مهمانانی هم از میان مسلمانان هممحلهای داشته است. «محمدفیروز شیبانی» از همسایههای قدیمی این آتشکده میگوید: «همسرم همیشه وقتی از مقابل آتشکده عبور میکند، کنار پنجره میایستد و دعا میکند. هر وقت هم مهمان به خانهمان میآید، همهشان دوست دارند اینجا را ببینند. هم بازدید میآیند و هم دعا میکنند. در واقع این آتشکده بهعنوان یک مکان مقدس، مورد احترام همه اهالی است.»
- حادثه ناگوار
«نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «بنای اولیه آتشکده «شاه ورهرام ایزد» سال ۱۳۲۹ در این محل گذاشته شد.»
او ادامه میدهد: «اینجا یک ساختمان گِلی بود. آن درختانی که الان داخل حیاط آتشکده است هم وسط جوی آب خیابان قرار داشت که آن موقع، خیلی باریک بود. یک گدای نابینا به نام «حسن» هم همیشه اینجا مینشست که یادم میآید، میگفتند برای اینکه سربازی نرود، چشم خودش را کور کرده است! همان موقع که ساخت آتشکده شروع شد، حدود سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ آن اتفاق تلخ رقم خورد.» رویینتن نمیرانیان در توضیح این حادثه میگوید: «۲ کارگر که در آتشکده بنایی میکردند، با تصور اینکه در صندوقهای داخل عبادتگاه پول و اشیای گرانقیمت وجود دارد، یک شب از دیوار بالا میآیند و داخل آتشکده میشوند.
آنجا وقتی با «بانو خورشید و بانو مروارید اسفندیار» خدمتکاران آتشکده مواجه میشوند، متأسفانه آنها را به قتل میرسانند! » بخش قدیمی آتشکده در سال ۱۳۷۴ تخریب شد و از محل وصیتنامه مرحوم دکتر «اردشیر رستم فرامرزی» نوسازی شد.
با افزایش جمعیت زرتشتیها در محله امیریه، «هرمزدیار بهمن ورهرامیان» از اهالی قدیمی محله، خانه خود در خیابان شیبانی سابق یا ژیانپناه فعلی را بهعنوان عبادتگاه به همکیشانش اهدا کرد