تعداد مشاغل زیاد نبود و مشاغل به قصابی، شاطری، پینهدوزی، عطاری، بنایی و... محدود میشد. به همین دلیل شاطری شغل پراهمیتی بود. کسی به سادگی نمیتوانست وارد این حرفه شود و شاطران دستمال یزدی خاصی دور گردن میانداختند تا در میان دیگران مشخص باشند.» او درباره روش یادگیری شغل شاطری میگوید: «کار در نانوایی با نان درآوردن از تنور شروع میشد و تا رسیدن به استاد نانوایی ادامه داشت.
به کسی که از تنور نان درمی آورد «نان درآر»، به خمیرگیر «خلیفه» و به استاد نانوایی «مرشد» میگفتند. عنوان مرشد به تقلید از زورخانه و به دلیل اخلاق و مرام پهلوانی نانوایان وارد عنوانهای نانوایان شده بود. مرشدان معتقد بودند خمیر ۴ فصل سال با هم تفاوت دارد و شاطر باید شاگردی در همه فصول سال را تجربه کند، ولی امروز شغل شاطری اهمیت گذشته را ندارد و جوانان بدون علاقه وارد آن میشوند.»
- حالا جوانها زود استاد میشوند
شاطر «یوسف یوسفی» ۳۰ سال از عمرش را در شغل شاطری نان سنگک گذرانده و از شاطران قدیمی انگشتشماری به شمار میآید که هنوز پیشبند شاطری را زمین نگذاشته است. او معتقد است روش پخت سنتی نان سنگک از گذشته تغییری نکرده، اما بیتوجهی به آیینهای قدیمی پخت نان در شهرری و سایر نقاط تهران باعث کاهش کیفیت آن شده است.
- شاطر معتمد محله بود
شاطریوسف روزهایی را به خاطر دارد که مردم شهرری شاطران را بهعنوان کاسب معتمد محل در همه مجالس دعوت میکردند و بسیاری از افراد نذر داشتند که در روزهایی از هفته میزبان شاطران و کارگران نانواییهای محل خود باشند. او میگوید: «آن زمان کسی وضو نگرفته پشت پاروی نان سنگک نمیایستاد و ذکر ائمه(ع) و صلوات از لب شاطران نمیافتاد. آنها خانوادههای ندار محل را به خوبی میشناختند و به آنها رسیدگی میکردند.» شاطر یوسف تعریف میکند: «کشاورزان فقط در فصل برداشت محصول دست و بالشان باز بود و میتوانستند هزینه نان خود را بپردازند.
روی دیوار همه نانواییها چوبهایی آویزان بود که به آن چوبخط میگفتند و حکم دفترهای نسیه امروزی را داشت. در چوبخطها دفعات نان نسیه بردن اهالی مشخص میشد.» او معتقد است اعتقادات مذهبی نانوایان شهرری در به وجود آمدن فرهنگ پخت نان تأثیر زیادی داشته و این فرهنگ از شهرری به سایر محلههای تهران هم راه پیدا کرده است.