همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: اگرچه این بیماری در ۳۳ سالگی دید چشمهایش را محدود کرد، اما کمبینایی هم نتوانست ذرهای از عشق و علاقهاش به رکاب زدن را کم کند. دخترکی که آن روزها در کوچه و بوستان محله رکاب میزد، حالا اما یک دوچرخهسوار حرفهای است و شبانهروز برای شرکت در رقابتهای پارالمپیک و رسیدن به آرزوهایش تمرین میکند. در ادامه با «مریم ادیب» بانوی ورزشکار کمبینای محله دیباجی که علاوه بر دوچرخهسواری در دو و میدانی و کوهنوردی هم به موفقیت رسیده است گفتوگو کردیم.
- فوت و فن دوچرخهسواری نابینایان
اگرچه ورزش دوچرخهسواری به دید چشمها وابسته است اما نابینایان و کمبینایان هم لذت تجربه آن را از دست نمیدهند. ادیب از ویژگیهای دوچرخهسواری کمبینایان و نابینایان میگوید: «نابینایان و کمبینایان از دوچرخه دونفره استفاده میکنند.
یک دوچرخهسوار بینا جلو مینشنید و هدایت دوچرخه را به دست میگیرد. با این وجود، ورود به این رشته ورزشی برای هر کمبینا و نابینایی به راحتی امکانپذیر نیست. وزن بیشتر دوچرخه دونفره در مقایسه با دوچرخههای عادی، توان بدنی بسیار بالاییطلب میکند. نخستین شرط دوچرخهسواری نابینایان و کمبینایان آمادگی جسمانی بالاست. از طرفی نفر عقب، سهم زیادی در حفظ تعادل دوچرخه دارد و باید قبل از رسیدن به پیچها وزن بدنش را به یک سوی دوچرخه تنظیم کند و با نفر جلو که بینا است هماهنگی کامل داشته باشد.
شرط لازم این کار، درک محیطی بالا از وضعیت پیست مسابقه است؛ چراکه در سرعت بالا امکان ارتباط کلامی با نفر جلو وجود ندارد.» ادیب از عضویت در تیم استان تهران و تمرینات فشرده برای رسیدن به آروزهایش میگوید: «سابقه دوچرخهسواری و دو و میدانی، کلید عضویت من در تیم دوچرخهسواری کمبینایان و نابینایان استان تهران بود. تا پیش از شیوع کرونا بهصورت منظم در پارک ترافیک تمرین میکردیم اما کرونا همه چیز را تغییر داد.
با این وجود، تمرینهای خانگی را رها نکردهام و گاهی بهصورت خصوصی و با رعایت پروتکلهای بهداشتی در پارک ترافیک تمرین میکنم. به دلیل آشنایی کامل به مسیر و موانع پیش رو در پیست پارک ترافیک، حتی با دوچرخه عادی هم توانایی رکابزدن دارم و به تنهایی تمرین میکنم. مقام دوم مسابقات استان تهران در همان روزهای نخست عضویت در تیم، انگیزههای زیادی به من داده تا خودم را برای پارالمپیک آماده کنم.»
- در یک قدمی فتح دماوند
بانوی دوچرخهسوار و دونده محله دیباجی، پای ثابت کوهپیمایی و فتح قلههای شمال تهران هم است. ادیب سالهاست که با کوهنوردی انس دارد و آخر هفتههای بسیاری را همراه با تیم کوهنوردی نابینایان و کمبینایان تهران همنورد بوده است. او از ویژگیهای کوهنوردی کمبینایان و نابینایان و علاقهاش به این رشته ورزشی میگوید: «کوهنوردی نابینایان و کمبینایان شرایط ویژهای دارد. یک همنورد بینا هدایت مسیر را برعهده میگیرد و فرد نابینا توسطبند کولهپشتی همنورد بینا به او متصل میشود. اما کوهنوردی توان جسمی بالایی لازم دارد.
اگر یک فرد بینا با انتخاب درست مسیر و قدم گذاشتن روی بهترین و ثابتترین تختهسنگ گام برمیدارد، فرد نابینا یا کمبینا باید این محدودیت را با توان بالای پاها و تعادلش جبران کند. من همزمان با دو و میدانی و دوچرخهسواری به کوهنوردی هم علاقه دارم و تا امروز ارتفاعات کلکچال، توچال، قله کلون بستک و قله پرسون را فتح کردهام.»
اما برای بانوی کمبینایی که با اراده آهنینش در دوچرخهسواری و دو و میدانی به موفقیت رسیده، فتح قله دماوند هم چندان دور از دسترس نیست: «سال گذشته، وقتی تیم کوهنوردی کمبینایان و نابینایان تهران موفق به فتح دماوند شد، از وجود این تیم باخبر شدم. این روزها یکی از هدفهایم فتح دماوند همراه با اعضای این تیم است؛ آرزویی که میدانم با تمرینهای مستمر و آمادگی جسمانی بالا یک روز به آن میرسم.»
- عشق دوباره در میزند
کمبینایی نه تنها سدی در برابر استعدادهایش نساخت، بلکه فرصتی شد تا «مریم ادیب» مجموعهای از آن استعدادها را به فعلیت برساند. مدرک کارشناسی ارشد حقوق جزا و تدریس در دانشگاه، تنها گوشهای از موفقیتهای بانوی ورزشکاری است که آرزوی کسب مدال پارالمپیک و افتخارآفرینی برای کشورش را در سر دارد. او از عشق و علاقه به دوچرخهسواری میگوید: «در دوران دانشآموزی چشمهایم ضعیف بود اما نه آنقدر که نتوانم در مدارس عادی درس بخوانم.
بیماری کان دیستروفی اما به تدریج پیشرفت کرد و کمبینا شدم. در کودکی آنقدر عاشق رکاب زدن بودم که با هیچ ورزش دیگری به وجد نمیآمدم.» ورود به تیم دوچرخهسواری استان تهران، نقطه عطف دیگری در زندگی این بانوی ورزشکار بود. خودش میگوید: «برای من که بیش از نیمی از عمرم را از جامعه کمبینایان و نابینایان دور بودم، هنوز ابعاد تواناییها و رشتههای ورزشی نابینایان و کمبینایان برایم شناخته شده نبود. برای همین وقتی باخبر شدم نابینایان و کمبینایان هم رکاب میزنند و حتی در مسابقات حرفهای شرکت میکنند، همان شور و شوق کودکی دوباره سراغم آمد.»
- سریعترین دونده کمبینای تهران
بوستان قیطریه، سالهاست که پاتوق تمرینهای دو و میدانی این بانوی ورزشکار کمبیناست.
ادیب پیش از ورود به دوچرخهسواری حرفهای، شانسش را در دو و میدانی نابینایان و کمبینایان هم امتحان کرد و حتی در این رشته ورزشی هم موفقیتهای بسیاری به دست آورد. هرچند دوچرخهسواری را برای ادامه ورزش حرفهای خود انتخاب کرده اما تمرینهای طاقتفرسای دو و میدانی به آمادگی جسمانی او در دوچرخهسواری کمک میکند.
خودش میگوید: «اگرچه بیماری کان دیستروفی و کاهش تدریجی بینایی، اضطراب زیادی به همراه داشت اما هیچوقت به خانهنشینی و انزوا فکر نکردم. حتی وقتی که پس از پیشرفت بیماری، دید چشمهایم کمتر شد، سراغ دو و میدانی حرفهای رفتم و میدانستم موفق میشوم. خیلی زود به تیم دو و میدانی نابینایان و کمبینایان استان تهران رسیدم و همراه با دیگر ورزشکاران در ورزشگاه هرندی تمرین کردم.
در دو و میدانی هم یک همیار بینا هدایت مسیر را به عهده دارد و ورزشکار نابینا با یک طناب کوتاه به او متصل است. هرچند کمبینایان در این رشته نیاز به همراه بینا ندارند و حتی میتوانند بهعنوان همیار، دوندههای نابینا را همراهی کنند.»
ادیب از قهرمانی در استان تهران میگوید: «مقام اول استان تهران در رشته دو و میدانی۵۰۰متر نابینایان و کمبینایان در پاییز ۹۸ به من انگیزه داد که ورزش حرفهای را با قدرت دنبال کنم. اگرچه دوچرخهسواری نابینایان و کمبینایان را برای ادامه ورزش حرفهای انتخاب کردهام اما دو و میدانی و تمرین در ورزشگاه هرندی و بوستان قیطریه کمک زیادی به آمادگی جسمانی من در این رشته میکند.»