همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: ما را میبرد به محیط قهوهخانه؛ یک پاتوق کاملاً مردانه که ورود به آن برای بانوان مطلقاً ممنوع است. در جامعه مردسالارانه عهد صفوی و قاجار که کمتر برای حضور زنان در فضاهای اجتماعی جایی در نظر گرفته میشد، اغلب مامن امن برای آنها خانه بود و حضور زنان در قهوهخانهکاری سبک، زشت و ناپسند شمرده میشد. در میان همین ممنوعیتها، بودند بانوانی که از سر کنجکاوی زنانه برای سرک کشیدن به کار همسر، مخفیانه با ظاهری مردانه سر از قهوهخانهها در میآوردند. این حضور مخفیانه البته چندان دور از چشمها نماند و دستمایه تعاریف جهانگردانی چون مادام «کارلا سرنا»، جهانگرد ایتالیایی، قرارگرفت. در این گزارش با «مژگان جعفری» کارشناس ایرانشناسی و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ایرانشناسی در دانشگاه بینالمللی قزوین، درباره حضور مخفیانه بانوان در قهوهخانهها گفتوگو کردیم.
بعد از حضور اعراب در ایران شورشهای داخلی و خارجی با روی کارآمدن سلسله صفویان ایران جانی دوباره گرفت. سوغات صفویان ردای آرامشی فارغ از جنگهای داخلی و شورشهای خارجی بود. «مژگان جعفری» با بیان این مطلب سر صحبت را باز میکند و میگوید: «مردم ایران در این دوران، بهویژه در روزگار شاه عباس اول، به آرامش و رفاه نسبی در زندگی رسیدند. حالا که خبری از جنگ و رویارویی با دشمنان در میدان نبرد نبود، مردم و عموماً مردها به فکر پر کردن اوقات فراغت در خارج از ساعت کار افتادند. در آن زمان که مقارن با ورود قهوه به ایران بود، مردان به دنبال جایی بودند که بتوانند ساعات خوشی را در کنار دوستان و آشنایان بگذرانند و قهوه هم بنوشند. از همین جا، پای پدیده نوظهور قهوهخانه به ایران باز شد و نخستین قهوهخانه در دوران شاه طهماسب اول در قزوین، پایتخت آن دوره ایران، راهاندازی شد. »
- شاه عباس در قهوهخانه
دوران اوج و رونق قهوهخانهها در ایران با نام شاه عباس اول و شهر اصفهان گره خورده است، چراکه با انتقال پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان، در این شهر قهوهخانهها قارچگونه سر بلند کردند. جعفری در اینباره توضیح میدهد: «در این دوران قهوهخانهها در بهترین نقاط پایتخت، جاهایی که در آن جمعیت زیاد بود، در میدان نقش جهان، چهارباب و قیصریه قد علم کردند. قهوهخانهها میزبان اعیان و رجال و مردم عادی بودند که برای وقتگذرانی، گپ و گعده دور هم جمع میشدند. از معروفترین قهوهخانههای آن دوران میتوان به قهوهخانه «عرب»، «بابا فراش»، «حاجی یوسف» و «طوفان» اشاره کرد. » به گفته این کارشناس ایرانشناسی، قهوهخانه طوفان پاتوق شاه عباس اول هم بود. شاه عباس اول از علاقهمندان به حضور در قهوهخانه بود و اغلب با لباسی مبدل به این قهوه خانه سر میزد و با مردم، شاعران و هنرمندان از نزدیک صحبت و درباره مسائل روز تبادل نظر و گفتوگو میکرد. حتی در بعضی موارد از مهمانان و سفیران خارجی در همین قهوهخانه پذیرایی میکرد.
- تهران؛ مرکز قهوهخانههای ایران
بعد از صفویان تا روی کارآمدن سلسله قاجارها به دلیل تغییرات سلسلههای پادشاهی و درگیریهای داخلی و خارجی قهوهخانهها تقریباً به حاشیه رانده میشوند. با نشستن قاجارها بر مسند قدرت و همراه با دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی ایران، قهوهخانه هم دچار تحولات فراوانی میشود. جعفری با بیان این مطلب ادامه میدهد: «یک سری سنتها و رسمهای رایج در قهوهخانهها از میان رفت؛ یکی از تغییرات سرو چای به جای قهوه در این مکانها بود. علاوه بر آن، در کنار چای، قلیان هم به مردم داده میشد. همچنین تهران تبدیل به مرکز قهوهخانههای ایران شد. این قهوهخانهها در همه نقاط شهر از جمله بازارها و مراکز خرید راهاندازی شدند. »
- میوه ممنوعه
با همه تغییرات و دگرگونیهایی که در قهوهخانهها رخ داد و بهرغم عادی شدن بسیاری از محدودیتهای عرفی و اجتماعی برای زنان، مانند حضور در اجتماع، کافهها و سینماها با حضور محارم، اما حکایت حضور زنان در قهوهخانهها داستانی متفاوت داشت. مژگان جعفری با اشاره به بعضی منابع و اسناد مکتوب در اینباره میگوید: «در بیشتر منابع تاریخی، حضور زنان در قهوهخانهها اقدامی زشت و ناپسند شمرده میشد. به همین دلیل برای حضور بانوان در قهوهخانه منابع تاریخی کمی موجود است. برای مثال، مرحوم جعفر شهری در کتاب «تاریخ اجتماعی» خود که به آداب و فرهنگ و رسوم مردم تهران در قرن سیزدهم پرداخته است، مینویسد: «تنها زنانی میتوانستند وارد قهوهخانهها شوند که نگاه منفی جامعه را بر خود پذیرفته بودند. »
- مکانی برای جمعآوری خبر
«مرتضی راوندی» در کتاب «تاریخ اجتماعی ایران» به بعضی از دلایل حضور زنان در قهوهخانهها اشاره میکند. او در اینباره نوشته است: «زنان با رشوهای که به مأموران و پلیس شهر میدادند، آزادانه به اماکن عمومی مانند قهوهخانهها میرفتند و گاهی پلیس از آنها بهصورت جاسوس در قهوهخانهها و دیگر امکان عمومی بهرهمیگرفت. » در واقع اگر روایتی هم از حضور آشکار یا مخفیانه زنان حتی با پوشش مردانه هم نقل میشد، به نحوی با انتقاد و زیر سؤال بردن آنها همراه بود. به قول جعفری، یکی از معترضان اسم و رسمدار به این ماجرا «مهدیقلیخان هدایت» مقلب به مخبرالسطنه بود. او در کتاب «خاطرات و خطرات» خود از حضور زنان در قهوهخانهها انتقاد و این قبیل زنان را مذمت میکند. این نوشتهها و اعتراضات در واقع نشانگر دیده شدن بانوان در قهوهخانهها بوده است.
- سر ک کشیدن به کار مرد خانه
در بسیاری مواقع زنان برای کسب اطلاع از فعالیتهای خارج از خانه همسرشان و در اصطلاح عام سرک کشیدن بر کار مرد خانه با ظاهری مردانه راهی قهوهخانهها میشدند. موضوعی که از چشم مادام «کارلا سرنا» جهانگرد ایتالیایی دور نمانده است و در کتاب «آدمها و آیینها» به آن اشاره کرده است. جعفری با اشاره به این موضوع تعریف میکند: «این بانوی ایتالیایی که در دوره ناصرالدین شاه به ایران سفر کرده است، در بخشی از سفرنامه خود به توصیف وضعیت زنان طبقه ثروتمند ایرانی پرداخته و نوشته است: خانمهای طبقه اعیان خیلی کم پیاده بیرون میآیند، مگر در اوقاتی که بخواهند برای مچگیری از همسرانشان از خانه خارج شوند. بهطوری که همه میدانیم، چنین مسائلی گاهی پیش میآید. » این مورخ میافزاید: «همچنان که در همهجا حتی در اروپا هم پیش میآید و بعضی از این نوع خانمها در نشان دادن سر و صورت بیحجاب خود بسیار گستاخ هستند.
ولی در اینگونه موارد برای اینکه بتوانند دزدکی وارد چایخانه و رستوران و مسجد شوند با پوشیدن لباسهای مردانه خود را به شکل مردان در میآوردند و در این مکانهای عمومی قرارهای مختلفی میگذاشتند. » به گفته جعفری، نوشتههای این جهانگرد ایتالیایی در این مورد یکسری اطلاعات مستندی را هم نیاز داشت که در دسترس داشت و با توجه به اطلاعاتی که داشت به این موضوع اشاره میکند: «یکی از خانمهای متشخص که نسبت به غیبتهای گاهبهگاه همسرش مشکوک شده بود، برای کسب خبر و سر در آوردن از ته و توی قضیه به این صورت تغییر لباس میداده است.» در واقع این نویسنده ما را با زیرکیهای زنانه بانوان در دوره قاجار برای بهدست آوردن خبر ورود به مکانهایی که ورودشان ممنوع بوده دست به کارهایی مختلفی مانند تغییر لباس یا تغییر شکل میزدند و به مکانهایی که نمیتوانستند ورود پیدا کنند مخفیانه وارد میشدند.
- قهوهخانه تنها زن قاجاری
بعد از دوره قاجارها نوبت به پهلویها و تغییرات اجتماعی و فرهنگی این دوره میرسیم، اما همچنان ورود بانوان به قهوهخانه ممنوع بود. مژگان جعفری با یادی از فخرالدوله، بهعنوان نخستین زنی که صاحب قهوهخانه بود، میگوید: «اشرف الملوک امینی، ملقب به فخرالدوله، از خانوادههای متمول و مشهور قاجاری در ایران بود. به گفته بسیاری از مورخان، این زن از افراد مورد احترام رضا شاه بود و در تعریف او گفته بود: قاجاریه یک مرد و نیم داشت. یک مردش فخرالدوله و نیم مردش آقا محمد خان بود. در مرکز اسناد کتابخانه ملی ایران، سندی موجود است که نشان میدهد فخرالدوله حد فاصل سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۱ مالک قهوهخانه «باج خالصه» کهریزک بود که آن را اجاره داده بود.