هر یک از ییلاق‌های اطراف تهران در دوران قاجار هویت و تاریخ مخصوص به خود را دارند که بارها در گزارش‌ها و کتاب‌ها بازگو شده‌اند؛ مانند پیشینه ییلاق‌های کامرانیه، فرمانیه، اقدسیه، صاحبقرانیه، داودیه زرگنده و... اما گذشته برخی از این مناطق مانند الهیه شمیران همچنان پوشیده مانده است و جسته و گریخته اطلاعاتی از آن وجود دارد که معمولاً مخدوش و نادرست است.

همشهری آنلاین_زهرا کریمی:  اما در این سال‌ها «امیرسعیدالهی» از بازماندگان خاندان الهی‌های محله الهیه با جمع‌آوری اطلاعات مستند تاریخی از خانواده در مورد سرگذشت و سرنوشت این منطقه خوش آب و هوای تهران، کتابی ۱۶۰ صفحه‌ای با عنوان «الهیه شمیران در دورنمای تاریخی» را طی ۲۰ سال با حوصله‌ای تمام به رشته تحریر درآورد تا پیشینه آن را مانند همه محله‌های دیگر تهران به خاطره دیرپای تاریخ بسپارد. گفت‌وگویی که می‌خوانید ثمره ساعاتی صحبت و محله‌گردی همراه اوست.  

  چطور شد که تاریخچه محله الهیه را نوشتید؟  

چند دلیل مهم داشتم. اصلی‌ترین دلیلم به دوران کودکی‌ام ربط دارد. چون از کودکی به خاطر دارم که به ما می‌گفتند: «الهیه مال ما بوده.» همیشه کنجکاو به بیشتر دانستن درباره تاریخ این محله بودم و پیدا شدن یکسری اسناد انگیزه‌ام را بیشتر کرد. به مرور زمان مطالعه و منابع بیشتری را در این‌باره جمع‌آوری کردم. همچنین یکسری از اسناد خرید ملک و زمین‌ها از پیشینیان به ما سپرده شد که در گنجینه خانوادگی محفوظ است.

در بین مطالعات درباره محله‌های مختلف متوجه شدم که درباره تاریخچه محله‌های فرمانیه، کامرانیه و... اطلاعات تاریخی خوبی موجود است. اما الهیه این‌طور نیست و اگر هم هست بیشترش اشتباه است. چند سال پیش کتابچه‌های کوچک درباره تاریخچه محله‌های تهران منتشر شد. وقتی کتاب تاریخچه محله الهیه را خواندم بیشتر از آنکه به محله الهیه مربوط باشد به باغ فردوس پرداخته شده بود. در صورتی که محله باغ فردوس تاریخچه مجزا دارد و ربطی به محله الهیه ندارد و همچنین اسامی، تاریخ‌ها و خیلی از موارد دیگر در این کتاب به اشتباه چاپ شده. اشتباه دیگر این است که وقتی به کنار تپه الهیه بروید شناسنامه‌ای برای معرفی محله الهیه نصب نشده ولی به جای آن لوحی درباره تاریخچه باغ فردوس دیده می‌شودکه فاصله زیادی با آن دارد.

همچنین چند سال پیش کتابی درباره ساختارشناسی هویت محله‌ای منتشر شده که در آن هم یکسری اطلاعات تاریخی درباره این محله اشتباه است. بنابراین تصمیم گرفتم با اسناد موجود از خانواده تاریخ شکل‌گیری محله الهیه را در این کتاب بنویسم تا با مرور تاریخ‌های شفاهی چنین اشتباهاتی تکرار نشود.  
 

  برای جمع‌آوری اطلاعات به غیر از اسناد موجود در خانواده به چه مراکزی مراجعه کرده‌اید؟  
تلاشم استفاده از منابع موثق خانوادگی بود. در وهله اول اسناد موجود از سندهای قدیمی خرید و فروش زمین‌ها را بازنویسی و حدود آنها را مشخص کردم که بازنویسی اسناد در پایان کتاب موجود است. بخش دیگر جمع‌آوری خاطرات خانواده بود که برایم ارسال می‌کردند. منبع مهم دیگر مراجعه به مراکزی مانند کتابخانه‌ها بود. شهرداری متأسفانه نتوانست کمک کند.

چون هیچ اطلاعات موثقی از قطعه‌بندی زمین‌ها و گذشته این منطقه وجود نداشت. در نهایت نتیجه جمع‌بندی این اطلاعات و تطبیق موضوعی آنها در کنار هم این کتاب شد. توصیه‌ای دارم به خبرنگاران، پژوهشگران و افرادی که درباره هویت محله‌ها می‌نویسند و اگر قصد احیای هویت محله‌ها را دارند فقط به منابع اینترنتی اکتفا نکنند و از منابع کتابخانه‌ای، شنیده‌های محلی و خاطرات خانوادگی استفاده کنند و آنها را با هم تطبیق دهند تا هر کجا از تاریخ تحریف شده اصلاح شود.  
 

  آیا اسناد خانوادگی که از تاریخچه این محله در دست دارید برای حفاظت به مرکزی سپرده‌اید؟  

خیر. همه اسناد را جمع و نگهداری کرده‌ام. فعلاً صلاح می‌دانم اسناد دست خودم باشد. در حقیقت برای احیای هویت محله الهیه ۲۰ سال تلاش کرده‌ام. برای جمع‌آوری اطلاعاتِ بیشتر، در گروه‌های تلگرامی خواستم که اگر کسی اطلاعاتی، سندی یا عکسی از محله دارد برایم بفرستد. ازآقای کامران نجف‌زاده که در این کانال عضو بودند چند عکس قدیمی مربوط به خاندان امینی راخریدم.

همچنین از آثار ارزشمند رضا شیرازیان هم بهره‌بردم. اوچند تحقیق جامع و کامل درباره تهران دارد و تاکنون ۲ کتاب با عنوان تهران‌نگاری چاپ کرده و نقشه‌های مفصلی از دوره‌های گوناگون تهران دارد. عکس روی جلد کتاب را هم ایشان از الهیه قدیم در اختیارم گذاشتند و اتفاقاً ما در محل همین تصویر یک عکس خانوادگی هم داریم.  
  در این کتاب ۱۸ نقشه از الهیه گذاشته‌اید که نشان می‌دهد طی سال‌ها به مرور باغ‌ها، حذف و به جای آنها معبر و کوچه و برج ساخته شده است. مانند باغ کارخانه کبریت‌سازی که دیگر اثری از آن در الهیه نیست.  
الهیه باغ‌های بسیار و بیش از ۱۰ باغ بزرگ داشت. باغ‌های این محله مانند سایر محله‌های شمال تهران حفظ نشدند و شهرسازی‌های نادرست به نابودی باغ‌ها دامن زد. جالب است بدانید که باغ‌های سفارتخانه‌ها همچنان به شکل اصلی خود باقی هستند. یعنی در واقع خارجی‌ها توانستند این گوهرهای‌ ناب را حفظ کنند اما باغ‌های شخصی تخریب شدند.

در بخشی از کتاب نقل کرده‌ام که میرزا یحیی دولت‌آبادی به امین‌الدوله، صدراعظم مظفرالدین شاه که بیشتر زمین‌های الهیه برای همسراو بود می‌گوید: «اینجا چقدر زیبا و باصفاست.» امین‌الدوله در پاسخ می‌گوید: «چون اینجا به نام خداست؛ الهی.»‌ای کاش امروزی‌ها به این نام توجه داشتند و باغ‌ها را تخریب نمی‌کردند. برج‌سازی در اینجا از سال ۱۳۵۰ به بعد شروع و جمعیت زیاد شد. آپارتمان‌های سیمانی و بتنی جای درختان سبز نشستند.

جای همه باغ‌ها در الهیه امروز خالی است. متأسفانه در یک دوره برای تهرانی‌ها اهمیتی نداشت که درختان باید سر جای خودشان باقی بمانند و با در نظر گرفتن مسائل و سود مادی دست به قلع و قمع باغ‌ها زدند. زمین‌های بزرگ باغی همه قطعه قطعه شدند و از بین رفتند. باغ‌های معروف این محله شامل کبریت سازی، امین دفتر، امین‌الدوله، دیبا، سپهدار، تیغستان، شریف نفیسی، باغ باشگاه شرکت نفت وباغ سفارت‌های آلمان و ترکیه در پل رومی و روسیه، باغ بیمارستان آمریکایی و بسیاری باغ‌های دیگر بودند که امروزه اثری از برخی از آنها نیست.  
 

  اشاره کردید که امروز هیچ نشانی از باغ کارخانه کبریت‌سازی نیست. چه باغ‌هایی در محله الهیه چنین سرنوشت تلخی نصیبشان شده است؟  


کبریت‌سازی یکی از نخستین کارخانه‌هایی بود که در ایران تأسیس شد و محل آن دریکی از باغ‌های امین‌الدوله بود و او بخشی از باغ را تبدیل به کارخانه کبریت‌سازی کرد و امتیازش هم در دست روس‌ها بود. بعد از مدتی قیمت بسته‌های کبریت این کارخانه از قیمت کبریت‌های وارداتی، بیشتر و تقاضا برای خرید کبریت داخلی، کم و به مرور زمان کارخانه تعطیل شد و بعدها زمین‌های آن در قطعه‌های کوچک به فروش عموم رسید.

تپه‌های شمالی الهیه همه برج شده‌اند. باغ شریف نفیسی متعلق به خانم معصومه امینی بود که اکنون محل مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و محفوظ مانده است. باشگاه شرکت نفت هنوز با همان ساختمان قدیمی سر جای خودش است و خرابش نکرده‌اند. مالک باغ دیبا در شمال پل رومی قبلاً برادر ناتنی دکتر مصدق بود که به‌صورت ارثی به او رسید. بعد از جنگ جهانی دوم وقتی ایران به آلمان اعلام جنگ داد آلمانی‌ها از ایران رفتند و مدتی در ایران سفارتی نداشتند و قوام‌السلطنه مدتی درباغ سفارت آنها در دوران نخست وزیری خود مستقر بود.  
 

  درباره منطقه گردشگری تیغستان در محله الهیه بگویید. این گردشگاه پرطرفدار تهرانی‌های آن زمان کجای محله واقع شده بود؟  
تیغستان در گذشته در زمین‌های بصیرالدوله و سپهدار تنکابنی واقع شده بود. این زمین‌ها در گذشته‌های خیلی دور محوطه‌ای با گل‌های تیغدار بود. الان خیابان بصیرالدوله به خزر جنوبی و خزر شمالی تغییر نام داده‌اند. در سال‌های ۱۳۲۰ تیغستان به دلیل درخت‌های بلند و سرسبزش و عبور نهر جعفرآباد(زرگنده یا دربند) باعث رونق گردشگری شد.

در آن سال‌ها تجریش هنوز به‌عنوان مکان گردشگری سر زبان‌ها نبود و تیغستان شهرت بیشتری داشت و معمولاً وقتی مردم با کالسکه قصد رفتن به تجریش را داشتند آنجا برای هواخوری توقف کوتاهی داشتند. البته هنوز تعداد معدودی از تهرانی‌ها در اوقات فراغتشان برای قدم زدن به تیغستان یعنی گذرگاه روبه‌روی باغ سفارت روسیه می‌آیند.  

  خانواده الهی‌ها هنوز در الهیه زندگی می‌کنند؟  
خیر. کسی از خانواده، دیگر در این محله اقامت ندارد و روزگار همه را پراکنده کرده است. بیشتر اقوام در اروپا و آمریکا و کشورهای دیگر زندگی می‌کنند. اکنون من و یکی، ۲ نفر دیگر از اقوام در ایران هستیم. گرچه علاقه داشتم که در الهیه زندگی کنم که متعلق به اجداد خودمان بود اما حالا قیمت خانه‌ها و زمین‌های آنجا نجومی است و دست ما به آنجا نمی‌رسد.  
 

درباره آمدن شاهان زمانه به این منطقه هم نوشته‌اید. دیدار آنها از این منطقه چه تأثیری برآبادی آن داشت؟  

خود شاهان تأثیر چندانی در توسعه یا رونق الهیه نداشتند و اگر رفت‌وآمدی به اینجا صورت می‌گرفت معمولاً به‌صورت مناسبتی بود و به هر حال با سفارت‌هایی که در اینجا ساخته شد شاهان یا سفیران بی‌تأثیر در شکل‌گیری محله نبوده‌اند اما در انجام تحقیقاتم به تأثیر مستقیم شاهان بر محله برنخوردم. حضور ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، رضا شاه پهلوی و مذاکرات نفت در الهیه حتماً تأثیراتی در منطقه داشته‌اند.  
  از تاریخچه ساخت پل رومی بگویید.  
علت نامگذاری این محله به پل رومی به دلیل استقرار سفارت دولت عثمانی و جانشین دولت روم شرقی است. محله پل رومی نخست به سرآسیاب معروف بود. چون یک آسیای آبی در آنجا قرار داشت و از این محل آب نهر زرگنده یا رودخانه جعفرآباد به زمین‌های آنجا تقسیم می‌شد.

سال ۱۳۰۰ در آخرین سال‌های سلطنت ناصرالدین شاه قاجار که یکی از سفیران دولت عثمانی به نام فخری سفارتخانه آن کشور را در خیابان باغ ایلخانی (فردوسی کنونی) بنا کرد، در شمیران، شمال الهیه کنونی، در مجاورت پلی کوچک باغ و عمارتی ساخت که از آن به بعد پل رومی، شناخته و این پل بعدها بازسازی شد و اکنون روبه‌روی باغ سفارت ترکیه وجود دارد و گذرگاه اصلی الهیه به خیابان دکتر شریعتی است. یکی از شاعران ترک فارسی دان برای تاریخ بنای سفارت در تهران و الهیه این شعر را سرود: سال هجری هزار و سیصد بود که این بنا را به عون سبحانی/ ز امر ســلطان حمـید خان دوم سـاخت فخری سفیر عثمانی

میرزا جعفر حکیم الهی که بود؟  
او هم ولایتی امینی‌ها و از اهالی لواسان وزاده ۱۲۱۵ قمری است که پس از تحصیل در اصفهان در رشته حکمت الهی و دریافت درجه اجتهاد به تهران آمد و به دربار شاهان قاجار راه یافت و با اندیشه‌های‌ترقی‌خواهانه خود سرشناس شد. او از جمله چهره‌های سرشناس اصلاح‌طلب دوره خود مانند عباس میرزا، قائم‌مقام، امیرکبیر، حسام‌السلطنه و امیرنظام گروسی است.

حکیم‌الهی ذوق و مهارت زیادی در درختکاری و زهکشی و آبرسانی به زمین‌های زراعی داشت و برابر اسناد موجود پیش از خرید مزارع و باغ‌های خورآذین در عمران وآبادی منطقه شهرری هم کوشا بود. او سال ۱۲۸۶ سه قطعه زمین زراعی و یک قطعه باغ درختکاری شده در خلازیر از مزارع قریه شمیران یا تجریش را از ورثه حاج میرزا حسین تجریشی به ارزش ۷۵۰ تومان وجه ریال ۲۶ نخودی ناصرالدین شاهی خرید. در همان سال ۳ سهم از ۶ دانگ قنات مزرعه خلازیر و یک قطعه باغ نونهال و یک قطعه زمین زراعی گندم‌زار با زرع کاشته را هم از ملامحمدتقی تجریشی برای زراعت و باغداری خریداری کرد و آنجا را به نام خود الهیه نامید.  

  • پیشینه الهیه 


منطقه الهیه که امروزه در ضلع غربی جاده قدیم شمیران(شریعتی) و در نزدیکی تجریش قرار دارد در منابع قدیم به‌صورت‌های خلازیر، خرازین، خلاذیل، خولازیر، خودآذین، خلازیل، خورآذین، خواردین، خورآزین و خوردین آمده است و نباید آن را با روستای خلازیل در جنوب غربی تهران امروزی اشتباه کرد. گمان می‌رود که خلازیر تغییر یافته کلمه قَلازیر باشد. زیرا در قدیم قلعه‌ای در جنوب تپه خلازیر وجود داشت.

این تپه سرسبز که در شرق آن رودخانه جعفرآباد(رودخانه دربند یا نهر زرگنده) جریان دارد در منطقه‌ای نیمه خشک و سرد واقع شده و ۵ ماه از سال یخبندان است.

از ویژگی‌های قدیم آنجا زمین‌های کشاورزی و باغ‌های صیفی و میوه بود. ولی پس از جنبش مشروطه این محدوده رفته رفته ییلاقی‌نشین و سپس در دهه ۵۰ مسکونی شد. ۳۰ سال پس از حضور الهی‌ها یعنی از سال ۱۳۱۵ قمری(آغاز دوران مظفری) است که منطقه الهیه به این نام مشهور شد و روی نقشه‌های بعدی در دوران پهلوی دوم به نام تپه الهیه و در برخی منابع این دوره با عنوان مزرعه الهیه از آن یاد شده است و امروزه مردم به آن منطقه الهیه می‌گویند. اما در نقشه‌های شهرداری تهران نیمی از آن در محله تجریش و نیم دیگرش در محله باغ فردوس است.  

امیرسعید الهی کیست؟  

او ۶ نسل بعد ازحکیم الهی و از بازماندگان این خاندان است که سال‌ها در رسته سیاسی وزارت امور خارجه و سپس در بخش سیاسی روزنامه اطلاعات کار کرده است. در طول زندگی مطالعاتی درباره موضوعات مورد علاقه‌اش انجام داده و تا به حال توانسته مباحثی به‌صورت کتاب و مقاله منتشر کند. وی سال ۱۳۲۸ در محله کاخ تهران به دنیا آمد و دوران جوانی را در یوسف‌آباد گذراند و اکنون ساکن داودیه نزدیک میدان محسنی در منطقه ۳ تهران است.  

  • آثار امیرسعید الهی

 نامه‌هایی از پاریس 
 جامعه و فرهنگ تایلند 
 ما و پاریس 
 اسناد و فرمان‌های تاریخی دودمان الهی 
 خاور دور در اندیشه ایرانی 
 گوشه‌ای از تاریخ دیپلماسی ایران (مجموعه مقالات)