همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرنیا: همزیستی این ۲ منطقه با بازار بزرگ ایران و راستههای تجاری باعث شده تا بخش اعظم فعالیتهای تجاری، اقتصادی و تولیدی پایتخت در گوشه و کنار این مناطق متمرکز شود. از مجموعه بازار بزرگ تهران و گذرهایش که بگذریم، تمرکز راستههای تجاری در کوچهپسکوچههای مناطق ۱۱ و ۱۲ هم خود راوی غلبه فعالیتهای اقتصادی در مناطق مرکزی تهران است. نکته قابل توجه درباره فعالیتهای اقتصادی و تجاری به آنچه عیان و آشکارا میبینیم ختم نمیشود. بخش قابل توجهی از این فعالیتها در خفا، بدون هیچ رد و نشانی، در بافتهای مسکونی قدیمی و فرسوده مناطق فوقالذکر دنبال میشود که هر لحظه خطر فروریختن آنها دور از انتظار نیست. در این گزارش، به تعدادی از مشاغل پنهان در دل مناطق ۱۱ و ۱۲ پرداختیم.
بازار تهران قطب اقتصادی کشور است. نام بازار تهران که میآید، مجموعهای تاریخی و زیبا که علاوه بر ماهیت اقتصادیاش از هویتی تاریخی و گردشگری هم برخوردار است، جلو چشم میآید. اما همینطور که در بازار قدم میزنید و از زیباییهای چشمنوازش لذت میبرید، زیر پاهایتان، درست زیر پوست بازار، چراغ کارگاههایی روشن است که کسی خبری از آنها ندارد. بسیاری از کارگران این کارگاهها را کودکان افغان و مهاجران تشکیل میدهند. اتاقهای کوچک چند متری که روز محل کار و بارشان است و شب همانجا دور هم زندگی میکنند. «یاسر» یکی از این بچههاست. او همراه ۴ نفر از بچههای هموطنش در یکی از کارگاههای بستهبندی قطعات جانبی خودرو کار میکند.
کارگاه در زیرزمین یکی از مغازههای حوالی بازار است، نزدیک ناصر خسرو: «۶ نفریم. از صبح ساعت هشت و نیم تا شب ساعت هشت مشغول کاریم. ۲ نفرمان شبها میروند، اما ما همینجا میخوابیم.» با انگشتهای کوچک، اما پینهبسته و مردانهاش خانههای اطراف را نشان میدهد و میگوید: «تمام خانههای این حوالی کارگاه است، بیآنکه کسی از وجودشان خبر داشته باشد. اغلب کارگرهایشان هم نیروهای افغانستانی هستند. نه بیمهای دارند، نه امکاناتی برای زندگی. عمدتاً در همین کارگاهها زندگی میکنند و برای اینکه جای خوابشان را از دست ندهند حواسشان به همه چیز هست.»
- طلاسازهای پنهان در سنگلج
کارگاههای زیرزمینی صرفاً در همسایگی بازار نیستند؛ در محلههای مجاور بازار هم تعدادشان کم نیست. محله سنگلج یکی از این محلههاست که این روزها کارگاههای طلاسازی زیرزمینی را در دل خود جای داده است. «نیما توسلی» مدیر دفتر توسعه محلی سنگلج، با اشاره به فعالیت کارگاههای زیرزمینی طلاسازی در محله میگوید: «فعالیت پنهان این کارگاهها جز آلودگی زیستمحیطی چیزی برای محله ندارد.»
به گفته او، در اغلب خانههایی که در محله بازسازی نشدهاند، چراغ کارگاهی روشن است: «توقف طرح نوسازی بافت مسکونی از سوی اداره میراث فرهنگی باعث شده تا بومیهای محله با اجاره دادن خانههای خود و رفتن از محله، زمینه تغییر کاربری غیرمجاز این خانهها را فراهم کنند. فعالیت این کارگاهها در این محدوده، علاوه بر آلودگیهای زیستمحیطی، امنیت محله را هم تهدید میکند.» کارگاههای طلاسازی تنها مشکل محله سنگلج نیست. بخش قابل توجهی از تولیدیهای لباس هم بینام و نشان در کوچهپسکوچههای این محله مشغول کارند. رد فعالیت آنها زبالههایی است که در محله رها میکنند.
- کارگاههای کیف و کفش در بهارستان
در بهارستان هم فعالیت کارگاههای زیرزمینی کیف و کفش و تولیدیهای مرتبط با محصولات کاغذی و مقوایی اعم از جعبه، پاکت و... بیشتر از فعالیتهای آشکار این حوزهها نباشد، کمتر نیست. «احمد شریفان» میگوید: «در کوچهپسکوچههای محله بهارستان که قدم بزنید، از هر ۱۰ خانه ۵ تا تبدیل به کارگاه شده، اما این کارگاهها نه تابلو دارند نه نام و نشانی! »
او نگران خطراتی است که در خلال فعالیت این واحدها محله را تهدید میکند: «محله ما روی مین است؛ چسب و تینر و کاغذ. یک آتشسوزی کوچک میتواند فاجعهای بزرگ را در محله رقم بزند.»
از کارگاههای غیرمجاز تولید کیف و کفش میگوید: «در باغ سپهسالار، علاوه بر تمام آنچه به ظاهر دیده میشود، کارگاههایی پنهانی مشغول تولید محصولات مورد نیاز فروشگاههای دور و اطراف هستند.» کارگاهای غیرمجاز کیف و کفشی که شریفان از آنها سخن میگوید تا میدان فردوسی و کوچهپسکوچههای این محله پراکنده شدهاند.
«اسماعیل صفدری» یکی از اهالی محله فردوسی، میگوید: «خانههای محله، مخصوصاً از میدان فردوسی به سمت شرق که بروید، یکی در میان کارگاه است؛ یا کارگاه کفش یا کارگاه لوازم الکتریکی. این فعالان اقتصادی به خاطر مخفی بودن محل کسب و کارشان هیچ مالیات و عوارضی پرداخت نمیکنند و فقط خسارتشان به محلهها و اهالی میرسد.»
- تولیدیهای لباس در منطقه ۱۱
از منطقه ۱۲ که به سمت منطقه ۱۱ حرکت میکنیم، از زیر پوست شهر، صدای فعالیتهای تولیدی و اقتصادی به گوش میرسد؛ از قیژقیژ چرخهای خیاطی که در ساختمانهای فرسوده و در حال تخریب منطقه مشغول کارند، تا کارگاههای تولیدی و صنعتی دیگری که در زیرزمینهای مساجد و حسینیهها جاخوش کردهاند. اغلب کارگاههای غیرمجاز تولیدی لباس در حوالی خیابان جمهوری واقع شدهاند. خیلی از خانههای قدیمی هم به انبارهای کالای همین محصولات تبدیل شده و مشکلات ناشی از فعالیت آنها اهالی بومی منطقه را فراری داده است.
«م. س» یکی از شاغلان همین کارگاههای غیرمجاز است: «۱۰ سال میشود که در یکی از کارگاههایتریکوبافی مشغول به کارم. هیچکداممان بیمه نیستیم. یک سال کارگاه آتش گرفت، چیزی نمانده بود همه کارگران قربانی شوند. اغلب در این کارگاهها زنان سرپرست خانوار شاغلند، به خاطر همین خیلی در قید بیمه و امکانات نیستند. فقط درآمدی باشد برای خانواده، همین برایمان کافی است.»
- پرورش ماهیان زینتی در حاشیه نواب
از جمهوری که به سمت نواب بروی، بورس مشاغل زیرزمینی تنوع بیشتری به خود میگیرد. تولیدکنندگان ماهیان زینتی در خانههای قدیمی محلههای مخصوص و اسکندری بساط کسب و کار خود را پهن کردهاند. پیدا کردنشان خیلی سخت نیست. از روی آگهیهایی که در سایت دیوار دادهاند، میشود به بهانه خرید ماهیان زینتی سری به کسب و کارشان زد. البته این را هم بگوییم که ورود به این خانهها بعد از هماهنگیهای لازم بین چند نفر امکانپذیر است. وارد خانههای پرورش ماهی که میشویم وانهای سفید بزرگ در دو سوی حیاط خانهها خودنمایی میکند. محل نگهدری ماهیان زینتی گران قیمتتر هم داخل اتاقهای خانههای قدیمی است.
کارگران این بخش هم بیشتر جوانهای افغانستانیاند. یکی از این جوانکها خودش را «میثم» معرفی میکند و میگوید: «ما بخش زیادی از نیاز فروشندگان ماهیان زینتی در حاشیه نواب را تأمین میکنیم.» اینطور که میثم میگوید، اغلب خانههای قدیمی و حیاطدار محلههای حاشیه نواب به پرورش ماهیان زینتی تبدیل شدهاند.
- لابراتوارهای دندانسازی غیرمجاز در کنار بورس لوازم دندانپزشکی
در کنار تولیدکنندگان ماهیان زینتی در حاشیه نواب، بازار فعالیتهای یک گروه شغلی دیگر هم زیر پوست شهر داغ داغ است. لابراتوارهای دندانسازی که به واسطه وجود بورس لوازم دندانپزشکی در نواب و حضور پررنگ دندانپزشکان در این منطقه به کسب و کارهای غیرمجاز خود مشغولند. برای اینکه سری به این مراکز بزنیم دست به دامن سایت دیوار شدیم؛ جایی که پر از آگهیهای کسب و کار آنهاست. قیمتهایشان در مقایسه با قیمتهایی که دندانپزشکان و لابراتوارهای رسمی اعلام میکنند مناسبتر است. همین انگیزهای میشود برای مردم تا برای سروسامان دادن به دهانشان و استفاده از دندان مصنوعی، اول سراغ این لابراتوارها بروند. طبق نشانی ای که متصدی یکی از این لابراتوارهای دندانسازی میدهد، در کوچهپسکوچههای محله اسکندری به آپارتمانی سه طبقه میرسیم. به ظاهر ساختمان مسکونی است. روی آن خبری از تابلو لابراتوار نیست.
با هماهنگی با آگهیدهنده، وارد آپارتمان میشویم، جوانک کمسن و سالی به استقبالمان میآید. در میانه خانه، یک یونیت دندانپزشکی و چند بنر از عکس دندان به چشم میخورد. روی دیوارها خبری از مجوز کار و برگه فعالیت نیست. وقتی درباره چرایی نبود مجوز سؤال میکنیم، دندانساز جوان میگوید: «ما دندانساز تجربی هستیم و کار را با کیفیتی که مورد نظر شماست ارائه میدهیم. هیچکدام از دندانسازها مجوز ندارند و همه بهصورت تجربی با دندانپزشکان همکاری میکنند.» با همه اطمینانی که او میدهد، اعتماد کردن به او و همکارانش کار آسانی نیست. انجمن صنفی جامعه دندانسازان ایران هم از فعالیت غیرمجاز گلایهمند است. «هوشنگ کبریایی» رئیس هیئتمدیره انجمن کارفرمایی پروتز دندان تهران، میگوید: «فعالیت لابراتوارهای غیرمجاز دندانسازی در تهران وضعیت شغلی واحدهای مجاز را به خطر انداخته است.»
او با اشاره به تعداد زیاد لابراتوارهای غیرمجاز دندانسازی در تهران میگوید: «اغلب این لابراتوارها به واسطه نزدیکی با بازار فروش تجهیزات دندانپزشکی در منطقه ۱۰ و ۱۱ متمرکز شدهاند.» او ادامه میدهد: «ورود دندانسازان غیرمجاز برای ساخت پروتز دندان دغدغه اساسی انجمن است و مشکلاتی را برای افرادی که بهصورت تجربی یا دانشگاهی وارد این رشته شدهاند، ایجاد کرده است.»