اگرچه حوادث کوهستان در فصل زمستان علتهای مختلفی دارد اما در هر صورت لازم است با آمادگی کامل قدم به کوه گذاشت.
حقیقت این است که ورزشهای فضای باز مانند سنگ نوردی، کوهنوردی و یخنوردی از دسته ورزشهای اکستریم هستند. این ورزشها ذاتاً با خطر همراه هستند. محیط کوهستان یا دریا نمادی از قدرت طبیعتند و ما در هر صورت در مقابل این پدیدهها ضعیف هستیم.
ولی راههایی وجود دارد که میشود این ریسک را مدیریت کرد و میزان خطر آن را تا حد امکان به واسطه دانش بشری و تجربههای قبلی کاهش داد.
یکی از بهترین راهها آموزش دیدن است. آموزشهای اصولی مانند دورههای آموزشی بهمنشناسی، هواشناسی و عضویت در باشگاهها و فعالیت کردن با نفرات و گروههای باتجربه میتواند سبب آمادگی بیشتر در مواجهه با خطر شود.
به دست آوردن آمادگی جسمانی بالاتر از سطح مورد نیاز یعنی فرد اگر به ۱۰ واحد آمادگی جسمانی برای صعود یک قله یا یک مسیر سنگنوردی احتیاج دارد ضروری است که ۱۰ واحد را کسب کند تا بتواند با استقامت قدرت و اندوخته دانش، توانمندی لازم را به دست آورد و با کارایی بهتری در شرایط حساس عمل کند.
هر چند واقعیت این است که کوهنوردی، ورزش ریسکپذیری است. نمیشود ریسک را از آن حذف کرد. اما میشود میزان خطر را از آن کم کرد. راه دیگر این است که یک مقدار بدبینانه عمل کنیم.
یعنی اگر شک داریم که هوا بد است فرض را بر این بگذاریم که هوا بد است. یادگیری اصول امداد و نجات صددرصد در نجات خودمان و دیگران تأثیر مثبت دارد. هر چند ریسک خطر را صفر نمیکند.
مسلماً دانش کوهنوردی و البته مهارتاندوزی و تکرار مکرر آموختهها در دورههای آموزشی باعث میشودکه فرد درک بهتری از شرایط پیدا کند. سال ۱۳۹۴ کوهنوردی لهستانی به نام ویلچکی به ایران دعوت شده بود. او یکی از کوهنوردان مشهور بود با ۴۰ صعود به هیمالیا و نخستین صعود زمستانی اورست را در کارنامه خود داشت. زمانی که به ایران آمد ۶۵ ساله و بازنشسته بود.
از او پرسیدم چه شد که با این همه صعود زنده ماندی؟ پاسخ داد: اول اینکه شانس آوردم و دوم اینکه پله پله عمل کردم.
البته من با توجه شناختی که از او داشتم میتوانم ۲، ۳ مورد را به پاسخ او اضافه کنم. او با آمادگی کامل صعود میکرد، اهل مطالعه و تحلیل مسائل بود و قبل از صعود همه جوانب را در نظر میگرفت.