همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: بوستانی ۲۴ هکتاری که این روزها دیگر در آن نه ردی از چادرهای پاره و کثیف بیخانمانهاست، نه از دورهمیهای پر دودشان نشانهای دیده میشود. بوستان امروز، به واسطه دریاچه زیبا و کاکاییهای مهاجر، پذیرای شهروندان تهران و اهالی محله هرندی شده است. به همین بهانه، با اهالی محله هرندی گفتوگو کردیم.
محله هرندی یکی از محلههای قدیمی تهران است در جنوبیترین بخش حصار ناصری روزگاران دوردست. این محله چه در قبل و چه بعد از انقلاب بهعنوان یکی از محلههای آسیبدیده شهر مطرح بود تا اینکه بعد از جنگ تحمیلی و برای بهبود شرایط محرومان، نهضت محرومیتزدایی در محله شکل گرفت.
برای تغییر چهره کالبدی محله، برخی از ساکنان در کیانشهر در منطقه ۱۵ ساکن شدند و برخی دیگر به سمت دهکده المپیک کوچ کردند تا گودها و فضاهای فاقد کیفیت زندگی به واسطه فعالیت کورهپزخانهها پر شود و سیمای شهری منطقه بهبود یابد.در واقع امید آن میرفت که با پر کردن گودها و از بین بردن فاصلههای طبقاتی شاهد بهبود شرایط زندگی مردم باشیم.
بوستان هرندی در محل گود معصومی ساخته شد و بوستان بهاران روی گود عربها نقش بست، گود انوری تبدیل به بوستان خواجوی کرمانی شد و گود خالوقنبر هم به بوستان شهید حقانی تبدیل شد. اما دیری نپایید که این بوستانها باز هم به تابلوی آسیبهای اجتماعی در محله هرندی تبدیل شدند؛
بوستانهایی که قرار بود حال هرندی و اهالی آن را خوب کنند در سایه نبود برنامهریزی شفاف و کارآمد از کارکرد محلی خارج شدند و خیلی زود به پاتوق مهاجران بیخانمان، زنان آسیبدیده، بزهکاران، توزیعکنندههای موادمخدر و معتادان متجاهر تبدیل شدند و با انعکاس این شرایط در رسانهها، برچسب محله آسیبدیده و خطرناک بر پیشانی هرندی حک شد.
- بوستانهایی که قربانی بیبرنامگی شدند
«رضا علیمردانی» یکی از فعالان اجتماعی در محله هرندی میگوید: «بوستانهایی که در هرندی روی گودها ساخته شد یک اقدام مثبت شهری بود، اما نتیجه منفی در بر داشت، چون در ایجاد آنها صرفاً به مباحث توسعه شهری و تغییر کالبد شهری توجه شده بود و ردی از پیوست فرهنگی و اجتماعی در این طرحها دیده نمیشد. بوستانهایی که قرار بود صدای خندههای کودکانه بچههای هرندی را شاهد باشد، پذیرای دود و دم معتادان و بساط زندگی کهنه و رنگورورفته آنها شده بود. بوستان هرندی و دیگر بوستانهای ساختهشده روی گودهای هرندی آنقدر سیاه شدند و این سیاهی با چنان غلظتی در رسانهها منعکس شد که دیگر کمتر کسی جرأت نزدیک شدن به محله هرندی را داشت. کم نبودند آدمهایی که به هرندی نیامده بودند، اما در هر محفل و مجلسی بر اساس شنیدههایی که داشتند از هرندی گفتند و تیشه به ریشه این محله زدند.»
بوستانهای سرسبز و زیبای محله به کانون بزه، فقر، فساد و تباهی تبدیل شده بود و اهالی هر روز فاصله بیشتری از آن میگرفتند. «محمد کاشوند» یکی از اهالی هرندی، میگوید: «خیلی از همسایههای این بوستانها به خاطر وضعیت نابسامان و سایه ترس و اضطراب افتاده به جان زندگیشان از محله کوچ کردند؛ قدیمیها رفتند و مهاجران به جای آنها ساکن شدند.»
وضعیت اسفبار بوستان هرندی و دلخوریهایی که به واسطه حضور معتادان و بیخانمانها در آن وجود داشت باعث شد تا در سال ۹۴ شاهد به آتش کشیدن چادرهای بیخانمانها توسط گروهی ناشناس در بوستان باشیم؛ حادثهای که گرچه و به ظاهر برای دفاع از هویت محله بود، اما صدای اعتراض اهالی محله را بلند کرد و همین مسأله بستر چارهاندیشی اساسی برای بوستان هرندی را فراهم کرد. حالا بعد از گذشت حدود ۵ سال، مجموعه بوستانهای محله هرندی به نام بوستان زندگی در وسعت ۲۴ هکتار شکل گرفته است؛ بوستانی زیبا که بهعنوان یکی از بزرگترین بوستانهای شهر تهران مطرح است و نور امید و نشاط را به محله تابانده است.
- تغییر کالبد بوستانها در هرندی
شهردار منطقه ۱۲ هم در گفتوگو با همشهری محله در خصوص پروژه بوستان زندگی میگوید: «در سال ۹۴ که زمزمههای اجرای طرحی برای پایان دادن به قصه کهنه و پردغدغه بوستانهای هرندی به گوش میرسید، پیشنهادهای زیادی در جلسات برای ساماندهی این وضعیت و بهبود کیفیت زندگی در هرندی مطرح شد؛ از ساخت مجموعه دانشگاهی و خوابگاهی و ایجاد یک مرکز انباری و کارگاهی بهعنوان پشتیبان در محل بوستانها گرفته تا بیمارستان و مرکز درمانی، اما در نهایت نمیشد به نقش فضای سبز موجود در تلطیف هوای محله بیتوجه بود.»
ضرورت چارهاندیشی برای بوستانهای محله و پیشگیری از روند خزنده آسیبهای اجتماعی در محله، به واسطه وضعیت نقاط یادشده، ما را بر آن داشت تا با تجمیع بوستانها و ساخت یک بوستان بزرگ قدمی بزرگ در این مسیر برداریم، چراکه اگر این کار صورت نمیگرفت نمیتوانستیم جلو مهاجرت بومیهای محله و رشد آسیبها را در کوچهپسکوچهها بگیریم.»
شهرداری تهران و شهرداری منطقه ۱۲ تمام توان خود را به کار میگیرند تا بوستانهای هرندی حالا در قالب یک شکل واحد به کارکرد اصلی خود برگردند. «علیمحمد سعادتی» میگوید: «اول سعی کردیم این بوستانها به مدار اصلی خود برگردند. در نتیجه بوستانهای سهگانهای را که در گذشته روی گودها ساخته شده بودند تجمیع کردیم و با تغییر کالبد آنها کوشیدیم فضایی امن و مفرح را برای اهالی هرندی و سایر شهروندان تهرانی ایجاد کنیم.»
بوستان زندگی حالا دارای کالبدی جدید و بزرگ است با دروازههای متعدد که اجازه میدهد اهالی محله از نزدیکترین معبر خود را به دل پارک برسانند و حصارها مانعی برای ورود اهالی نیست. سعادتی میگوید: «با حصارکشی دور بوستان و استقرار نگهبانان دائمی دیگر بزهکاران قدرت ریسک برای ورود به بوستان ندارند. در واقع، فضای بوستان زندگی این روزها برای بزهکاران ناامن شده است.»
- اینجا جهنم بود
«حسین جعفری» یکی از اهالی محله هرندی، با ابراز رضایت از وضعیت کنونی بوستان میگوید: «باورمان نمیشد به جای جهنم محله، بهشتی ساخته شود که در آن بتوانیم ساعتی را فارغ از هیاهوی زندگی سپری کنیم.» او میگوید: «خوشبختانه این بوستان امروز محصور است و از حضور معتادان در آن خبری نیست و مردم محله میتوانند با خیالی آسوده در آن تردد کنند.» «زهرا فارسی» یکی دیگر از اهالی هرندی، میگوید: «در محله هرندی به یک نقطه امن نیاز داشتیم برای کمی ورزش و پیادهروی، تنها امیدمان تا به حال بوستان ترافیک بود که خانه هلال در آن مستقر است و خوشحالیم با راهاندازی بوستان زندگی امکان پیادهروی و ورزش برای خانمها در محله فراهم شده است.»